ترجمه فارسی المرتضى، پژوهشى تاريخى و فراگير پيرامون زندگانى على رضی الله عنه

فهرست کتاب

حسین بن علىب

حسین بن علىب

حسین بن علىبدر پنجم شعبان سال چهارم هجرى متولّد شد، رسول اللّه‏ جاو را تحنیک کرد [۵۹۶]و برایش دعا فرمود و نامش را حسین گذاشت. همان طور که گفتیم چهره‏ى حضرت حسنسبا چهره‏ى رسول اللّه‏ جمشابه بود و بدن حضرت حسینسبا بدن رسول اللّه‏ جشباهت داشت [۵۹۷]. حسینسهنگام وفات رسول اکرمجحدود شش سال و نیم عمر داشت؛ زیرا او در ماه شعبان سال چهارم هجرى به دنیا آمد و رحلت رسول اکرم جدر ماه ربیع الاوّل سال یازدهم هجرى واقع شد.

ابوایوب انصارىسمى‏گوید: روزى نزد رسول اللّه‏ جرفتم، دیدم که حسن و حسینببر سینه‏ى رسول اللّه‏ جبازى مى‏کنند، گفتم: یا رسول اللّه‏! این‌ها را دوست دارى؟ فرمود: چرا دوست نداشته باشم، این‌ها دو ریحانه (موجب راحت و شادمانى) من در دنیا هستند [۵۹۸]. حارث از على (به طور مرفوع) روایت کرده است که پیامبر اسلام جفرمود: «حسن و حسین سرور جوانان بهشت هستند» [۵۹۹]. یزید بن ابى زیاد مى‏گوید: یک بار رسول خدا جصداى گریه‏ى حسین را شنید، به مادرش (فاطمه) گفت: آیا نمى‏دانى که گریه‏ى او مرا ناراحت مى‏کند؟ [۶۰۰]حضرت حسینسدر سپاهى که در سال پنجاه و یک به فرماندهى یزیدبن معاويه به سوى قسطنطنیه اعزام شد، شرکت داشت [۶۰۱]. حضرت حسینسبسیار نمازگزار و روزه‏دار بود، ایشان بیست بار پیاده به زیارت خانه‏ى خدا رفتند [۶۰۲]. حسینسبسیار متواضع بود، روزى بر جماعتى از فقرا که پاره نان‏هایى بر زمین گذاشته بودند و مى‏خوردند گذشت و در حالى که بر مرکبى سوار بود به آن‌ها سلام گفت، آنان به او گفتند: اى پسر رسول خدا! بفرمایید! حسین از مرکب خویش فرود آمد و گفت: «إنَّ اللّه‏َ لا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرينَ»«خدا مستکبران را دوست ندارد»، آنگاه نشست و با آن‌ها مشغول خوردن شد و سپس گفت: شما مرا دعوت کردید، من هم اجابت نمودم، اکنون من شما را براى صرف غذا به خانه‏ى خود دعوت مى‏کنم، آن‌ها دعوت او را پذیرفتند و به منزل وى رفتند [۶۰۳]. ابن عُیینَه از عبداللّه‏ بن ابى زید نقل مى‏کند که گفت: حسین بن على را زمانى دیدم که موى سر و محاسنش سیاه بود، جز چند تار از محاسنش که سفید بود. عمرو بن عطاء مى‏گوید: حسین را دیدم که مویش را با رنگ مو (وسمه) سیاه کرده بود و موى سر و محاسنش بسیار سیاه بود [۶۰۴].

[۵۹۶] تحنیک عبارت است از نرم کردن خرمآیا شیرینى و مالیدن آن به کام نوزاد، به عبارت دیگر گرفتن کام طفل. (مترجم) [۵۹۷] ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج ۸، ص ۱۵۰ ـ ۱۴۹. [۵۹۸] روایت طبرانى در معجم. [۵۹۹] همان منبع. [۶۰۰] همان منبع. [۶۰۱] ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج ۸، ص ۱۵۱. خلیفه بن خیاط (متوفى ۲۴۰ هـ. ق.) که استاد امام بخارى است، نام حضرت حسینسرا جزو کسانى که در جنگ قسطنطنیه به فرماندهى یزید شرکت داشتند، ذکر نکرده است و این جنگ را در اخبار سال پنجاه آورده است. [۶۰۲] تلمسانى، الجوهرة، ص ۲۱۳. [۶۰۳] همان منبع، ج ۲، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۳. [۶۰۴] ذهبى، سیر أعلام النبلاء، ج ۳، ص ۲۸۱.