روابط دوستانهى حضرت ابوبکرسبا اهل بیت
حضرت ابوبکر صدیقسولىّ امر مسلمانان، با تمام اعضاى اهل بیت پیامبر جبه ویژه با حسن و حسین، دو نوهى گرامى آن حضرت جرابطهاى بسیار دوستانه و محترمانه داشت که در شأن آن آقایان بود.
امام بخارى از عقبه بن حارث روایت کرده که یکبار حضرت ابوبکرسنماز عصر را خواند و از مسجد خارج شد، در بین راه، حسنسرا دید که با همبازىهاى خود مشغول بازى است، نزدیک رفت و او را بر دوش گرفت و گفت: پدرم قربانت! چقدر با رسول اللّه جشباهت داری تا با علىس. حضرت علىساز این گفتهى حضرت ابوبکرستبسم کرد [۲۶۸]. این اعتماد و دوستى بین ابوبکر و على، یک طرفه نبود، حضرت علىسنیز یکى از فرزندانش را به نام ابوبکر [۲۶۹]نامگذارى کرده بود [۲۷۰]. حضرت علىسمحمّد، فرزند ابوبکرسرا همانند فرزند خویش پرورش داد و کفالت او را به عهده گرفت [۲۷۱]و تا جایى مورد اعتماد او واقع شد که ولایت مصر را به او سپرد و حتى از سوى عدهاى از این بابت مورد انتقاد قرار گرفت [۲۷۲].
[۲۶۸] امام بخارى، الجامع الصحیح، كتاب المناقب، باب صفةالنبى ج. [۲۶۹] ابوبکر بن على از بطن لیلى بنت مسعود متولد شد و در کربلا به همراه حسینسبه شهادت رسید. (مترجم) [۲۷۰] البدایة والنهایة، ج ۷، ص ۳۳۲ (به این نکته باید توجه داشت که اگر حضرت على با حضرت ابوبکر از ته دل محبت نداشت، هرگز فرزندش را به نام وى نامگذارى نمىکرد؛ زیرا ائمه هموارهیاران خود را از موسوم کردن فرزندان خود به نام دشمن منع کردهاند. به این روایت توجه کنید: موسى بن جعفر در حضور پدرشان به یکى ازیاران پدر فرمود: نامى را که دیروز بر دخترت نهادى تغییر بده؛ چون نام دشمن است. (وسایل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۲۳ و ص ۱۲۶، نقل از کتاب تولى و تبرى، ص ۵۶ نوشتهى هیات تحریرهى موسسهى در راه حق) (مترجم) [۲۷۱] حسین د،ر بکرى، تاریخ خمیس، ج ۲، ص ۲۶، چاپ اول، ۱۳۰۲ هـ. ق. [۲۷۲] نویسندهى کتاب «سیماى کارگزاران على» مىنویسد: حضرت علىسقیس بن سعد را عزل کرد و محمّد بن ابىبکر را بهعنوان جانشیناو در مصر انتخاب نمود، همچنینمىنویسد: شیخمفید روایت کردهاستکه جنابامیرالمؤمنین، حریثبن جابر را والى یکى از بلاد مشرق نمود و او دو دختر یزدگرد را براى حضرت فرستاد. حضرت یکى را به امام حسین داد و امام زینالعابدین از او به هم رسید و دیگرى را به محمّد بن ابىبکر داد و قاسم، جدّ مادرى جعفر صادق از او به هم رسید. (سیماى کارگزاران على بن ابىطالب، ج ۱، ص ۷۲ و ۴۶۷، چاپ اول، دفتر تبلیغات اسلامى، قم ۱۳۷۱) (مترجم)