کودکى
امام ندوى/در خانوادهاى پرورش یافت که تمام افراد آن، اهل علم و مطالعه و اهل قلم بودند؛ و هر کتاب جدیدى که به دست آنان مىرسید مطالعهى آن را بر خود لازم مىدانستند. استاد از لطایف زمان کودکى خود این لطیفه را در شرح خاطرات خویش بیان نموده است که روزى در سنین ۵ ـ ۶ سالگى پولى به دستش رسید، تصمیم گرفت با آن پول کتاب بخرد، اما تا آن زمان نمىدانست که تنها جاى خرید کتاب، کتابفروشى است و هر کالایى جاى مخصوصى دارد؛ بنابراین، پول را گرفته به داروخانهى مجاور رفت و کتاب خواست. صاحب داروخانه به فکر اینکه او از فرزندان اشراف و اعیان شهر است، کتابچهاى را که فهرست داروها به زبان اردو در آن درج بود به سید داد و پولش را مسترد نمود. وى کتابچه را برداشت و به منزل برگشت؛ و از اینکه به کتابى دسترسى یافته است بسیار خوشحال بود.
بر اثر همین ذوق مطالعه بود که سید در سنین ۱۲ ـ۱۳ سالگى، زبان عربى، انگلیسى و زبان فارسى را به خوبى مىدانست و هنگامى که در سال ۱۹۲۶ م. کنفرانس ندوة العلماء با شرکت علماى بزرگ برگزار گردید، به زبان عربى سخنرانى کرد.