قبیلهى قریش
تمام عربها به برترى نسب قریش، رهبرى، فصاحت و قدرت بیان، حسن اخلاق و شجاعت و دلاورى این قبیله در میان سایر قبایل عرب اعتراف نمودهاند، تا جایى که در این صفات پسندیده، ضربالمثل قرار گرفته بودند [۲۷]. تیرههاى مختلف قریش [قبل از اسلام] با یکدیگر همپیمان و دوست بوده و تا حد زیادى پایبند شریعت ابراهیمى بودند؛ همانند عربهاى بادیهنشین، بىدین و بىفرهنگ نبودند، با فرزندان خود محبت و مهربانى داشتند، طواف کعبه و مناسک حج را انجام مىدادند، مردگان خود را دفن کرده و از جنابت غسل مىکردند، از «هیربدان و موبدان» (پیشوایان مذهبى زرتشتیان) اظهار برائت مىکردند، از ازدواج با محارم به خاطر غیرت و جدایى از فرهنگ آتش پرستان دورى مىجستند. قرآن مجید این عمل نیکو و حسن رفتار اجتماعى آنان را تثبیت و تأیید نموده است، آنان با پرداخت مهریه و انتخاب گواه، زنان را به نکاح خود درمىآوردند و به هنگام جدایى از همسران خویش، آنها را سه طلاق مىدادند [۲۸]. خصوصیتِ دیگرى که به شرف قبیلهى قریش مىافزود، این بود که از هر تیرهاى مىتوانستند بدون هیچ گونه شرطى همسر اختیار کنند؛ اما اگر به مردانِ سایر قبایل زن مىدادند شرط مىگذاشتند که به آیینِ آنها معتقد و به شدت پایبند باشد و رعایت ننمودن این اصل را منافىِ شرفِ خانوادگى خود مىدانستند [۲۹].
[۲۷] سیرهى نبوى به همین قلم، صفحه ۷۴. براى تفصیل بیشتر رک: سیره ابن هشام، ج ۱، چاپ دوم، مصر، ۱۹۵۵ م. [۲۸] رك: آلوسى؛ سيد محمود شكرى، بلوغ الأرب فى معرفة أحوال العرب، ج ۱، ص ۲۴۳، چاپ سوم، مصر، قاهره. [۲۹] همان منبع.