ترجمه فارسی المرتضى، پژوهشى تاريخى و فراگير پيرامون زندگانى على رضی الله عنه

فهرست کتاب

جنگ خیبر و جوانمردى علىس

جنگ خیبر و جوانمردى علىس

در آخر ماه محرم سال هفتم هجرى، جنگ خیبر روى داد [۱۲۵]. در این جنگ جوانمردى شیر خدا و جایگاه او نزد خدا و رسولش به گونه‏اى شگفت آشکار گشت و خداوند خیبر را که از نظر موقعیت جنگى و استراتژیکى بسیار مهم بود، به دست وى گشود.

خیبر یک آبادى یهودى‏نشین بود که یهودیان در آن دژهاى محکم و پایگاه‏هاى جنگى فراوان داشتند و آخرین پناهگاه آنان در جزیرة العرب به شمار مى‏آمد و آنان همواره در کمین بودند تا آسیبى به مسلمانان وارد کنند؛ و با یهود مدینه و خارج مدینه سازش و طرح‏هاى پنهانى داشتند تا بر مدینه حمله کنند، لذا رسول خدا جخواست تا از ناحیه‏ى آنان آسوده خاطر و در امان باشد.

خیبر در شمال‏شرقى مدینه واقع بود و با شهر مدینه هفتاد مایل فاصله داشت. رسول اللّه‏ جبا سپاه خود که مرکب از هزار و چهارصد نفر بود به سوى خیبر حرکت نمود و طى یک حمله‏ى گسترده قلعه‏هاى آن را یکى پس از دیگرى فتح نمود، ولى فتح قلعه‏ى «قموص» براى مسلمانان دشوار مى‏نمود. علىسدر آن هنگام از چشم درد رنج مى‏برد، پیامبر جفرمود:

«فردا پرچم را کسى به دست خواهد گرفت که خدا و رسولش او را دوست دارند و قلعه به دست او گشوده خواهد شد.» هر یک از بزرگان صحابه امیدوار بود که پرچم به او سپرده شود، پیامبر جعلى را ـ که در آن هنگام به چشم درد مبتلا بود ـ نزد خود خواست و بر چشمان او از لعاب دهان مبارک خویش مالید و براى وى دعا کرد. بى درنگ چشمانش چنان بهبود یافت که گویى اصلاً دردى نداشته‏اند. آنگاه پرچم را به او سپرد. حضرت علىسپرسید، آیا با آنان پیکار کنم تا همانند ما مسلمان شوند؟ رسول خدا جفرمود: «راهت را ادامه بده تا در کنارِ قلعه‏ى آن‌ها فرود آیى. آنگاه آنان را به اسلام فراخوان و حق خدا را بر آنان عرضه کن! به خدا سوگند! اگر خداوند به دست تو یک فرد را هدایت نماید، برایت از گلّه‏ى شتران سرخ موى و گران‏بها بهتر است [۱۲۶].

[۱۲۵] سیره‏ى پیامبر، اثر مؤلّف ص ۳۱۹ ـ ۳۱۱ و کتاب‏هاى دیگر سیره. [۱۲۶] صحیح بخارى و مسلم باب غزوة خیبر.