داستان حکمیت و داورى
قاصدى سوى ابوموسى اشعرىسـ که از طرفین درگیر، کنارهگیرى کرده بود - رفت و به او مژدهى صلح داد. با شنیدن این خبر گفت: الحمدللّه، سپس وقتى او را خبر دادند که به داورى انتخاب شدهاست، گفت: «إنّا للّهِِ وَإنّا إلَیهِ راجِعُون»بعد او را نزد علىسآوردند. او صلحنامهاى نوشت [۴۴۰]و دو داور، از على و معاویهبو از هر دولشکر عهد گرفتند که جان و مال و آبروىشان حفظ باشد و کسى به آن دو تعرض نکند و هر چه آنان فیصله کردند، مورد تأیید همگان باشد.
[۴۴۰] ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج ۷، ص ۲۷۷.