فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد چهارم

فهرست کتاب

۴- باب: هَل يُقْرَعُ فِي القِسْمَةِ
باب [۴]: آیا در تقسیم کردن، قرعه‌کشی جواز دارد

۴- باب: هَل يُقْرَعُ فِي القِسْمَةِ
باب [۴]: آیا در تقسیم کردن، قرعه‌کشی جواز دارد

۱۱۳۵: عَنِ النُّعْمَانَ بْنَ بَشِيرٍ ب، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «مَثَلُ القَائِمِ عَلَى حُدُودِ اللَّهِ وَالوَاقِعِ فِيهَا، كَمَثَلِ قَوْمٍ اسْتَهَمُوا عَلَى سَفِينَةٍ، فَأَصَابَ بَعْضُهُمْ أَعْلاَهَا وَبَعْضُهُمْ أَسْفَلَهَا، فَكَانَ الَّذِينَ فِي أَسْفَلِهَا إِذَا اسْتَقَوْا مِنَ المَاءِ مَرُّوا عَلَى مَنْ فَوْقَهُمْ، فَقَالُوا: لَوْ أَنَّا خَرَقْنَا فِي نَصِيبِنَا خَرْقًا وَلَمْ نُؤْذِ مَنْ فَوْقَنَا، فَإِنْ يَتْرُكُوهُمْ وَمَا أَرَادُوا هَلَكُوا جَمِيعًا، وَإِنْ أَخَذُوا عَلَى أَيْدِيهِمْ نَجَوْا، وَنَجَوْا جَمِيعًا» [رواه البخاری: ۲۴٩۳]

۱۱۳۵- از نعمان بن بشیرباز پیامبر خدا جروایت است که فرمودند:

«مثل کسی که حدود خدا را جاری می‌کند، و کسی که حدود خدا را پا مال می‌کند، مانند مردمی است که در سوار شدن کشتی بین خود قرعه کشی می‌کنند، نصیب بعضی از آن‌ها طبقۀ بالائی کشتی، و نصیب عدۀ طبقۀ پایینی کشتی می‌شود».

«کسانی که در طبقۀ پائنی قرار دارند، هنگام آب گرفتن بر مردمی که در طبقۀ بالائی قرار دارند می‌گذرند، این‌ها [یعنی: کسانی که در طبقۀ پایینی قرار دارند] با خود می‌گویند: اگر در همین طبقۀ خود، کشتی را سوراخ کنیم، و سبب اذیت طبقۀ فوقانی نگردیم بهتر است».

«اگر [مردم طبقۀ فوقانی] آن‌ها را به حال خودشان بگذارند که هرچه می‌خواهند بکنند، همگی غرق می‌شوند، و اگر دست آن‌ها را بگیرند، سبب نجات خود، و نجات آن‌ها می‌شوند» [۶].

[۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مثل زدن جهت توضیح مطلب و فهماندن آن برای جانب مقابل جواز دارد. ۲) قرعه کشی در حقوق مشترکه جواز دارد. ۳) ترک نهی از منکر سبب نزول عقوبت الهی می‌گردد. ۴) با استنباط از این حدیث، اشهب در مذهب مالکی می‌گوید: اگر خانۀ بود که دارای دو منزل پائین و بالا بود، و دو نفر در آن شریک بودند، اگر منزل پائین خراب شد، باید صاحبش آن را بنا نماید، و صاحب منزل بالا از ساختن منزل پائین مسؤول نیست، و اگر صاحب منزل پائنی از ساختن آن خودداری کرد، بین یکی از دو چیزی مخیر می‌گردد، یا باید خودش آن منزل را بسازد، و یا آن را بفروشد، تا دیگری آن را بسازد. در این مسئله احناف می‌گویند: اگر منزل پائین خراب شد، صاحب منزل بالا حق ندارد صاحب منزل پائنی را مجبور به ساختن آن کند، و کاری که کرده می‌تواند این است که منزل پائین را از پول خود بسازد، و چون منزل پائین ساخته شد، منزل خود را بر روی آن بنا نماید، و در این صورت حق دارد که به صاحب منزل پائین تا وقتی که پول مصرفش را نداده است، اجازۀ استفاده کردن از آن خانه را ندهد، یعنی: گویا این خانه در نزدش گرو می‌باشد.