۱۶- باب: الاسْتِعَارَةِ لِلْعَرُوسِ عِنْدَ البِنَاءِ
باب [۱۶]: عاریت گرفتن برای عروس در وقت عروسی
۱۱٧۲- عَنْ عَائِشَةَ ل، أَنَّهُ دَخَلَ عَلَيْهَا أَيْمَن وَعَلَيْهَا دِرْعُ قِطْرٍ، ثَمَنُ خَمْسَةِ دَرَاهِمَ، فَقَالَتْ: «ارْفَعْ بَصَرَكَ إِلَى جَارِيَتِي انْظُرْ إِلَيْهَا، فَإِنَّهَا تُزْهَى أَنْ تَلْبَسَهُ فِي البَيْتِ، وَقَدْ كَانَ لِي مِنْهُنَّ دِرْعٌ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ج، فَمَا كَانَتِ امْرَأَةٌ تُقَيَّنُ بِالْمَدِينَةِ إِلَّا أَرْسَلَتْ إِلَيَّ تَسْتَعِيرُهُ» [رواه البخاری: ۲۶۲۸]
۱۱٧۲- از عائشهلروایت است که: أیمن وقتی نزد وی آمد که جامۀ کرباسی به تن داشت – و در روایت دیگری گفت که این جامه از پنبه – و قیمتش پنج درهم بود.
[عائشه برای أیمن] گفت: چشمت را باز کن و به کنیز من ببین، از پوشیدن این لباس در داخل خانه کبر میکند، در حالی که در زمان پیامبر خدا جاز همین قماش برایم لباسی بود، و هیچ زنی نبود که عروسی شود، مگر آنکه نزدم میفرستاد و آن لباس را به عاریت میگرفت [۴۴].
[۴۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) این حدیث دلالت بر تواضع عائشهلدارد. ۲) انسان در حالت دارائی، نباید حالت فقر گذشتهاش را فراموش نماید.