فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد چهارم

فهرست کتاب

٧- باب: الإِشْهَادِ فِي الهِبَةِ
باب [٧]: شاهد گرفتن در بخشش

٧- باب: الإِشْهَادِ فِي الهِبَةِ
باب [٧]: شاهد گرفتن در بخشش

۱۱۶۱: عَنِ النُّعْمَانَ بْنَ بَشِيرٍ بقالَ: أَعْطَانِي أَبِي عَطِيَّةً، فَقَالَتْ عَمْرَةُ بِنْتُ رَوَاحَةَ: لاَ أَرْضَى حَتَّى تُشْهِدَ رَسُولَ اللَّهِ ج، فَأَتَى رَسُولَ اللَّهِ ج، فَقَالَ: إِنِّي أَعْطَيْتُ ابْنِي مِنْ عَمْرَةَ بِنْتِ رَوَاحَةَ عَطِيَّةً، فَأَمَرَتْنِي أَنْ أُشْهِدَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «أَعْطَيْتَ سَائِرَ وَلَدِكَ مِثْلَ هَذَا؟» ، قَالَ: لاَ، قَالَ: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْدِلُوا بَيْنَ أَوْلاَدِكُمْ» ، قَالَ: فَرَجَعَ فَرَدَّ عَطِيَّتَهُ [رواه البخاری: ۲۵۸٧].

۱۱۶۱- از نُعمان بن بشیربروایت است که گفت: پدرم برایم چیزی بخشش داد، [و آن بخشش، غلامی بود]، [مادرم] عمره بنت رواحه گفت: تا پیامبر خدا جرا بر آن شاهد نگیری راضی نخواهم شد.

پدرم نزد پیامبر خدا جآمد و گفت:

برای بچه‌ام که از عمره بنت رواحه است چیزی بخشش دادم، و یا رسول الله، مادرش به من امر کرد که شما را شاهد بگیرم.

فرمودند: «برای دیگر فرزندان خود نیز چنین بخشش دادی»؟

گفت: نه.

فرمودند: «از خدا بترسید، و بین فرزندان خود عدالت کنید» [نعمان] می‌گوید: پدرم آمد و بخشش را پس گرفت [۳۳].

[۳۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث انکه: ۱) جمهور علماء می‌گویند: امر پیامبر خدا جدر مساوات بین فرزندان، برای استحباب است نه وجوب، و دلیل‌شان این است که ابوبکر صدیقسبرای عائشهلمالی را بخشش داده بود که برای دیگر اولاد خود نداده بود، و اگر امر برای وجوب می‌بود، ابوبکرسبه چنین کاری اقدام نمی‌کرد، و بعضی از علماء با استناد به ظاهر این حدیث می‌گویند که: مساوات بین اولاد در بخشش دادن واجب است. ۲) در مراعات تسویۀ بخشش در بین فرزندان فرقی بین دختر و پسر نیست، و ظاهر حدیث باب دلالت بر این امر دارد، زیرا در حدیث لفظ اولاد که به معنی فرزندان است، آمده است، و فرزند شامل پسر و دختر هردو را می‌شود، و علاو بر آن از ابن عباسباز پیامبر خدا جروایت است که فرموودند: «در بخشش دادن در بین فرزندان خود مساوات را مراعت نمائید، و اگر کسی برای بعضی از فرزندان خود چیز بیشتری می‌دهد، برای دختران خود بدهد»، یعنی: دختر به دادن بخشش بیشتر از پسر مستحق‌تر است. ۳) و اینکه پدر نعمان هدیه‌اش را پس گرفت، و برای دیگر فرزندانش هدیۀ به مانند هدیۀ نعمان نداد، شاید سبب‌شان این باشد که وی آنقدر امکانات نداشت تا برای همۀ فرزندان خود همان چیزی را بخشش بدهد که برای نعمان بخشش داده بود، از این جهت، بخششی را که برای نعمان داده بود از وی پس گرفت، تا اگر در بخشش دادن بین آن‌ها عدالت کرده نمی‌تواند، حداقل در بخشش ندادن بین آن‌ها عدالت کرده باشد.