فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد چهارم

فهرست کتاب

٩- «باب»
باب [٩]

٩- «باب»
باب [٩]

۱۴۲۴- عَنْ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ ب، قَالَ: كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ جنَجْنِي الكَبَاثَ، وَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج، قَالَ: «عَلَيْكُمْ بِالأَسْوَدِ مِنْهُ، فَإِنَّهُ أَطْيَبُهُ» قَالُوا: أَكُنْتَ تَرْعَى الغَنَمَ؟ قَالَ: «وَهَلْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا وَقَدْ رَعَاهَا» [رواه البخاری: ۲۴٠۶].

۱۴۲۴- از جابر بن عبداللهبروایت است که گفت: با پیامبر خدا جدر جایی (کباث) می‌چیدیم، پیامبر خدا جفرمودند: «نوع سیاه آن را بچینید، که خوش مزه‌تر است».

از ایشان پرسیدند، مگر گوسفندی می‌چراندید؟

فرمودند:«مگر پیامبری هست که گوسفند نچرانده باشد»؟ [۳۵۳].

[۳۵۳] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) کباث: میوۀ درخت اراک است، و در صحرا می‌روید، و در بعضی از مناطق جزیرة العرب پیدا می‌شود ، و اراک همان چوب مسواک است، و گویند: کباث همرنگ انجیر است، و انسان، و شتر و گوسفند آن را می‌خورد، و مولد حرارت است، امام ابوحنیفه/می‌گوید، خوشۀ (کباث) هردو کف دست را پُر می‌کند، و اگر شتر آن را به دهان خود کند، از دهانش زیاد می‌آید. ۲) انبیاء الله از طبقۀ فقراء برگزیده می‌شدند نه از بین اغنیاء، و از این سبب بود که بعضی از انبیاء الله چوپان و بعضی صاحب حرفه‌های دیگر بودند، از آن جمله: ایوب÷خیاط، زکریاء÷نجار، داود÷آهنگر بود. ۳) سبب چوپانی کردن انبیاءاین بوده است تا جهت وظیفۀ آیندۀ خود که رهبری امت باشد، آمادگی بگیرند.