۴٠- باب: الحَرِيرِ فِي الحَرْبِ
باب [۴٠]: پوشیدن لباس ابریشمین در جنگ
۱۲۵۸- «عَنْ أَنَسٍ سقَالَ: رَخَّصَ النَّبِيَّ جلِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ، وَالزُّبَيْرِ فِي قَمِيصٍ مِنْ حَرِيرٍ، مِنْ حِكَّةٍ كَانَتْ بِهِمَا» [رواه البخاری: ۲٩۱٩].
۱۲۵۸- از انسسروایت است که گفت: پیامبر خدا جبرای عبدالرحمان [۱٧۳]بن عوف و زبیر [۱٧۴]ببه سبب خارشی که در جسم خود داشتند، پوشیدن لباس ابریشمن را اجازه دادند [۱٧۵].
۱۲۵٩- وَعَنْهُ في رواية: أَنَّهُمَا شَكَوَا إِلَى النَّبِيِّ ج- يَعْنِي القَمْلَ - فَأَرْخَصَ لَهُمَا فِي الحَرِير [رواه البخاری: ۲٩۲٠].
۱۲۵٩- از انسسدر روایت دیگری آمده است که آن دو نفر از شپشهای که به جانشان پیدا شده بود، نزد پیامبر خدا جشکایت کردند، و ایشان برای آنها اجازه دادند که لباس ابریشمین بپوشند.
[۱٧۳] وی عبدالرحمن بن عوف بن ابی عوف قرشی زهری است، نامش در جاهلیت عبد عمرو بود، و پیامبر خدا جاو را عبدالرحمن نامیدند، یکی از هشت نفری است که در اول امر مسلمان شده بودند، به حبشه و مدینه هجرت نمود، یکی از عشرۀ مبشره به جنت، و یکی از شش نفری است که عمر آنها را برای خلافت پیشنهاد نمود، در جنگ (احد) بیست و یک زخم برداشته بود، و یکی از آن زخمها به پایش بود که به سبب آن لنگید، در یکی از سفرها پیامبر خدا جپشت سرش نماز خواندند، مناقبش بسیار است، و در سال سی و پنج هجری در مدینۀ منوره به سن هفتاد و پنج سالگی وفات نمود، اسد الغابه (۳/ ۳۱۳- ۳۱٧). [۱٧۴] وی زبیر بن عوام بن خویلد قرشی اسدی، و پسر عمۀ پیامبر خدا ج، و برادر زادۀ ام المؤمنین خدیجه بنت خویلدلاست، به سن شانزده سالگی مسلمان شد، و چهارم و یا پنجم کسی است که مسلمان شده بودند، به حبشه و مدینۀ منوره هجرت نمود، در غزوۀ بدر دستار زردی به سر داشت، و ملائکه هم ملبس به لباس او آمده بودند، در تمام غزوات با پیامبر خدا جاشتراک داشت، یکی از عشرۀ مبشره به بهشت، ویکی از شش نفری است که عمرسآنها را به خلافت پیشنهاد کرد، هزار غلام داشت که برایش کار میکردند، و از درآمد آنها حتی یک درهم را به خانۀ خود نمیبرد، و همه را خیرات میداد، به شصت و هفت سالگی، در روز پنجشنبه دهم جمادی الأوی سال سی و شش هجری به شهادت رسید، اسد الغابه (۲/ ۱٩۶- ۱٩٩). [۱٧۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: در پوشدین لباس ابریشمین بین علماء اختلاف نظر وجود دارد، امام شافعی/میگوید: پوشیدن لباس ابریشمین در وقت ضرورت مانند خارش و امثال آن جواز دارد، ابویوسف و محمد رحمهما الله پوشیدن ان را در حال جنگ روا میدانند، و امام ابو حنیفه/میگوید: پوشیدن آن در لباسها زیرین جواز دارد، و بر روی لباس جواز ندارد.