٧۸- باب: الحَرْبِيِّ إِذَا دَخَلَ دَارَ الإِسْلاَمِ بِغَيْرِ أَمانٍ
باب [٧۸]: اگر شخص حربی بدون امان خواستن، به دار اسلام داخل شد
۱۳٠۴- عَنْ سَلَمَةَ بْنِ الأَكْوَعِ سقَالَ: أَتَى النَّبِيَّ جعَيْنٌ مِنَ المُشْرِكِينَ وَهُوَ فِي سَفَرٍ، فَجَلَسَ عِنْدَ أَصْحَابِهِ يَتَحَدَّثُ، ثُمَّ انْفَتَلَ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «اطْلُبُوهُ، وَاقْتُلُوهُ» . فَقَتَلَهُ، فَنَفَّلَهُ سَلَبَهُ [رواه البخای: ۳٠۵۱].
۱۳٠۴- از سلمه بن اکوعسروایت است که گفت: هنگامی که پیامبر خدا جدر سفر بودند، جاسوسی از مشرکین آمد، نزد صحابه نشست و با آنها به صحبت کردن پرداخت، بعد از آن برگشت و رفت.
پیامبر خدا جفرمودند: «او را پیدا کنید و بکشید»، سلمه بن اکوعساو را کشت، و پیامبر خدا جآنچه را که آن مشرک با خود داشت، برای [سلمه بن اکوع] بخشیدند [۲۲۶].
[۲۲۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) طوری که در روایت مسلم آمده است، این قصه در غزوۀ (هوزان) واقع گردیده بود. ۲) جاسوس بر سه نوع است: جاسوس حربی، جاسوس ذمی، جاسوس مسلمان. أ- جاسوس حربی: کسی است که از صف دشمنان در بین مسلمان آمده، و برای کفار جاسوسی میکند، کشتن چنین جاسوسی به اتفاق علماء جواز دارد. ب- جاسوس ذمی: و آن فردی از کفار است که در داخل دولت اسلامی بود و باش دارد، و برای دشمن جاسوسی میکند، در نزد امام مالک و اوزاعی رحمهما الله جاسوسیاش سبب نقض عهدش میگردد، بنابراین امام مسلمانان میتواند او را به غلامی در آورده و یا به قتل برساند، ولی در نز جمهور علماء این تجسس سبب نقض عهد وی نمیگردد، مگر آنکه در اول با وی شرط کرده باشند که تجسس سبب نقض عهد است، که در این صورت کشتنش روا است. ج- جاسوس مسلمان: کسی است که با وجود مسلمان بودن به نفع کفار و به علیه مسلمانان جاسوسی میکند ، عقوبت چنین شخصی تعزیر است که باید کمتز از قتل باشد، مثلا: حبس عمری، ویا غرامتهای مالی بسیار سنگین، و یا هردوی آنها ، و یا شلاق زدن و امثال اینها، گرچه بعضی از علمای مالکیه قتل چنین شخصی را نیز جواز میدهند. ولی باید گفت که: گرچه جاسوسی برای دشمن یک گناه بس بزرگی است، ولی با این هم این طور نیست که جاسوسی همیشه به یک شکل بوده، و یک نتیجه داشته باشد، زیرا گاهی میشود که جاسوسی سبب ضرر اقتصادی، و گاهی سبب ضرر اجتماعی، و گاهی سبب ضرر جانی، و حتی گاهی سبب شکست مسلمانان، و یا سبب اشغال سرزمین آنها توسط دیگران میشود، بنابراین باید مجازاتش به حجم جرمی باشد که مرتکب آن شده است، ولو آنکه این مجازات اعدام باشد، تا باشد که این مجازات عقوبتی برای این شخص خائن، و پند و عبرتی برای سست عنصران همانند وی باشد که در آینده در مقابل امتعۀ دنیوی، دین و ایمان و وطن خود را نفروشند، والله تعالی أعلم باصواب.