فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد چهارم

فهرست کتاب

۱۸- باب: حَفْرِ الخَنْدَقِ
باب [۱۸]: کندن خندق

۱۸- باب: حَفْرِ الخَنْدَقِ
باب [۱۸]: کندن خندق

۱۲۲۶: وَعَنْهُ في روايَة أَنَّهُمْ كانوا يَقُولُونَ:

نَحْنُ الَّذِينَ بَايَعُوا مُحَمَّدًا
عَلَى الإِسْلاَمِ ما بَقِينَا أَبَدًا

وَالنَّبِيُّ جيُجِيبُهُمْ وَيَقُولُ:«اللَّهُمَّ إِنَّهُ لاَ خَيْرَ إِلَّا خَيْرُ الآخِرَهْ ... فَبَارِكْ فِي الأَنْصَارِ وَالمُهَاجِرَهْ» [رواه البخاری: ۲۸۳۵].

۱۲۲۶- و از انسسدر روایت دیگری آمده است که آن‌ها [هنگام حفر خندق] چنین می‌گفتند: ما کسانی هستیم که با محمد جتا وقتی که زنده هستیم بر اسلام بیعت کرده‌ایم.

و پیامبر خدا جدر جواب آن‌ها گفتند که «خدایا! خیری جز خیر آخرت نیست، پس برای انصار و مهاجرین برکت بده» [۱۳٧].

۱۲۲٧- عَنِ البَرَاءِ س، قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَوْمَ الأَحْزَابِ يَنْقُلُ التُّرَابَ، وَقَدْ وَارَى التُّرَابُ بَيَاضَ بَطْنِهِ، وَهُوَ يَقُولُ: «لَوْلاَ أَنْتَ مَا اهْتَدَيْنَا، وَلاَ تَصَدَّقْنَا وَلاَ صَلَّيْنَا، فَأَنْزِلَنْ سَكِينَةً عَلَيْنَا، وَثَبِّتِ الأَقْدَامَ إِنْ لاَقَيْنَا، إِنَّ الأُلَى قَدْ بَغَوْا عَلَيْنَا إِذَا أَرَادُوا فِتْنَةً أَبَيْنَا» [رواه البخاری: ۲۸۳٧].

۱۲۲٧- از براءسروایت است که گفت: در غزوۀ احزاب پیامبر خدا جرا دیدم که خاک را انتقال می‌دادند، و در حالی که خاک، سفیدی شکم‌شان را پوشانده بود می‌گفتند: خدایا! اگر تو نبودی ما هدایت نمی‌شدیم، نه صدقه می‌دادیم و نه نماز می‌خواندیم، پس بر دل‌های ما آرامی ببخش، و در وقت ملاقات دشمن ما را ثابت قدم نگهدار، اینک دشمنان بر ما تجاوز کرده‌اند، ولی از فتنه انگیزی آن‌ها ابا می‌ورزیم.

[۱۳٧] ازاحکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) در حدیث گذشته آمده بود که پیامبر خدا جدرجواب آن‌ها می‌گفتند، و در این حدیث آمده است که آن‌ها در جواب پیامبر خدا جمی‌گفتند، و سبب ان، اختلاف حالت است، یعنی: گاهی رجز از صحابه بود، و جواب از پیامبر خدا ج، و گاهی رجز از پیامبر خدا جبود، و وجواب از صحابهش. ۲) و فرق دیگری که بین روایت اول و دوم موجود است این است که: در روایت اول صحابهشگفتند که: بر جهاد بیعت کرده‌ایم، و در روایت دوم گفتند که: بر اسلام بیعت کرده‌ایم، و چون جهاد حکمی از احکام اسلام، و اسلام مستوجب جهاد است، بنابراین، این دو لفظ لازم و ملزوم یکدیگرند. ۳) و بالآخره فرق سومی که بین روایت اول و دوم وجود دارد این است که: پیامبر خدا جدر روایت اول گفتند که: برای مهاجرین و انصار بیامرز، و در روایت دوم گفتند که: برای آن‌ها برکت بده، و گرچه از نگاه لفظی بین این دو روایت فرق است، ولی از نگاه معنی فرق چندانی نیست، زیر آمرزیدن نوعی از انواع برکت است، و برکت مستلزم آمرزیدن است، و یا آنکه: در وقت مطرح شدن جهاد، برای آن‌ها طلب مغفرت، و در وقت مطرح شدن اسلام برای آن‌ها طلب برکت می‌کردنند، والله تعالی أعلم بالصواب.