۶- باب: قوله تعالی:﴿وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمۡ صَٰلِحٗا﴾
باب [۶]: این قول خداون که: ﴿برای قوم ثمود برادر ایشان صالح را فرستادیم﴾
۱۴۲۱- عَنِ ابْنِ عُمَرَ ب، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ج، «لَمَّا نَزَلَ الحِجْرَ فِي غَزْوَةِ تَبُوكَ، أَمَرَهُمْ أَنْ لاَ يَشْرَبُوا مِنْ بِئْرِهَا، وَلاَ يَسْتَقُوا مِنْهَا» ، فَقَالُوا: قَدْ عَجَنَّا مِنْهَا وَاسْتَقَيْنَا، «فَأَمَرَهُمْ أَنْ يَطْرَحُوا ذَلِكَ العَجِينَ، وَيُهَرِيقُوا ذَلِكَ المَاءَ» [روا البخاری: ۳۳٧۸].
۱۴۲۱- از ابن عمربروایت است که چون پیامبر خدا جدر غزوۀ تبوک در منطقۀ (حجْر) [که سر زمین ثمود است] منزل گزیدید، به صحابه امر کردند که از چاه آن منطقه آب ننوشند، و با خود آب بر ندارند.
صحابه گفتند: حالا از آب آن چاه خمیر کردهایم، و با خود آب گرفته ایم، امر کردند که خمیر را دور ببیندازند، و آن آب را بیرون بریزند [۳۵٠].
[۳۵٠] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) گویند: سبب اینکه پیامبر خدا ج آنها را از نوشیدن آن آب منع کردند این بود که مبادا نوشیدن آن آب سبب قسوت قلب آنها گردد، و یا برای آنها کدام ضرر دیگری برساند. ۲) و در روایت دیگری آمده است که چون صحابهشاین سخن را گفتند، پیامبر خدا جبه آنها امر کردند که آب را بیرون بریزند، و خمیر را به شترها بدهند، و از چاهی که ناقۀ صالح÷آب میخورد برای خود آب بردارند.