۱۳- باب: الْـهَدِیَّةِ لِلْمُشْرِكِينَ
باب [۱۳]: بخشش برای مشرک
۱۱۶٩- عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ أَبِي بَكْرٍ ب، قَالَتْ: قَدِمَتْ عَلَيَّ أُمِّي وَهِيَ مُشْرِكَةٌ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ج، فَاسْتَفْتَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ج، قُلْتُ: وَهِيَ رَاغِبَةٌ، أَفَأَصِلُ أُمِّي؟ قَالَ: «نَعَمْ صِلِي أُمَّكِ» [رواه البخاری: ۲۶۲٠]
۱۱۶٩- از اسماء دختر ابوبکر بروایت است که گفت: در زمان پیامبر خدا جمادرم در حالی که مشرک بود نزدم آمد، از پیامبر خدا جپرسیدم که مادرم آمده است و [از من] خواهش همکاری دارد، آیا روا است که برایش نیکی کنم؟ [یعنی: چیزی برایش بدهم]؟
فرمودند: «بلی! برای مادرت نیکی کن» [۴۱].
[۴۱] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) نام مادر اسماءل(قتیله) بنت عبدالعزیز بن أسعد بود، ابوبکرسدر زمان جاهلیت او را طلاق داده بود، این زن با مقداری کشمش و روغن و چیزهای دیگری نزد دخترش اسماء آمد، اسماء هدیههایش را قبول نکرد، و برایش اجازۀ داخل شدن به خانۀ خود را نداد، و شخصی را نزد فاطمهلفرستاد تا در زمینه از پیامبر خدا جاستفتاء نماید، پیامبر خدا جدر جواب فرمودند: «برایش اجازه بده که داخل شود، و...»، و این زن در حیات پیامبر خدا جمسلمان شد، و از صحبیات گردید. ۲) بخشش دادن برای غیر مسلمان، و بخشش گرفتن از وی جواز دارد. ۳) پدر و مادر ولو آنکه کافر باشند، باید صلۀ رحم را در مورد آنها مراعات نمود. ۴) باید شخص مسلمان در مسائل دین خود، دقت کامل به خرج دهد، تا مبادا در حرام داخل گردد، و دلیل آن موقف اسماءلنسبت به مادرش میباشد.