۵۳- باب: كانَ النَّبِيُّ جإِذَا لَمْ يُقَاتِل أَوَّلَ النَّهَارِ أَخَّرَ القِتَالَ حَتَّى تَزُولَ الشَّمْسُ
باب [۵۳]: پیامبر خدا جاگر در اول روز قتال نمیکردند، جنگ را تا زوال آفتاب به تاخیر میانداختند
۱۲٧۶- عَنْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي أَوْفَى ب: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جفِي بَعْضِ أَيَّامِهِ الَّتِي لَقِيَ فِيهَا، انْتَظَرَ حَتَّى مَالَتِ الشَّمْسُ، ثُمَّ قَامَ فِي النَّاسِ خَطِيبًا قَالَ: «أَيُّهَا النَّاسُ، لاَ تَتَمَنَّوْا لِقَاءَ العَدُوِّ، وَسَلُوا اللَّهَ العَافِيَةَ، فَإِذَا لَقِيتُمُوهُمْ فَاصْبِرُوا، وَاعْلَمُوا أَنَّ الجَنَّةَ تَحْتَ ظِلاَلِ السُّيُوفِ» ، ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ مُنْزِلَ الكِتَابِ» وَقَىْ تَقَدَّمَ باقي الدُّعاء [رواه البخاری: ۲٩۶۵، ۲٩۶۶].
۱۲٧۶- از عبدالله ابن ابی أوفیبروایت است که: پیامبر خدا جدر یکی از روزهائی که به جهاد بیرون شده بودند، تا وقت زوال آفتاب انتظار کشیدند، بعد از آن برخاسته و فرمودند:
«ای مردم! ارزوی مواجه شدن با دشمن را نداشته باشید! و از خدا عافیت و سلامتی را بخواهید، ولی اگر با دشمن مواجه شدید، صبر و مقاومت نمایید، و بدانید که بهشت در زیر سایههای شمشیرها است».
بعد از آن دعا کرده و گفتند: «الهی! نازل کنندۀ کتاب تو هستی...» [و بقیۀ دعاء قبلا گذشت] [۱٩۴].
[۱٩۴] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: این دعاء به طور کامل چنین است: الهی! نازل کنندۀ کتاب، و مجری سحاب، و شکست دهندۀ احزاب تو هستی، [خدایا!] آنها را شکست بده، و ما را بر آنها پیروز بگردان، و دیگر احکام و مسائل متعلق به این حدیث قبلا گذشت.