فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد چهارم

فهرست کتاب

۱۲- باب: قَوْلِ النَّبِىِّ جلِلْحَسَنِ ابْنِ عَلِيِّ: إِنَّ ابْنِي هذَا سَيِّدٌ
باب [۱۲]: این قول پیامبر خدا جکه برای حسن بن علی گفتند: این فرزند من سردار است

۱۲- باب: قَوْلِ النَّبِىِّ جلِلْحَسَنِ ابْنِ عَلِيِّ: إِنَّ ابْنِي هذَا سَيِّدٌ
باب [۱۲]: این قول پیامبر خدا جکه برای حسن بن علی گفتند: این فرزند من سردار است

۱۱۸٧- عَنْ أَبِي بَكْرَةَ سقَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ جعَلَى المِنْبَرِ وَالحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ إِلَى جَنْبِهِ، وَهُوَ يُقْبِلُ عَلَى النَّاسِ مَرَّةً، وَعَلَيْهِ أُخْرَى وَيَقُولُ: «إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ وَلَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يُصْلِحَ بِهِ بَيْنَ فِئَتَيْنِ عَظِيمَتَيْنِ مِنَ المُسْلِمِينَ» [رواه البخاری: ۲٧٠۴] .

۱۱۸٧- از ابی بکرهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جرا دیدم که بر بالای منبر [نشسته] بودند، و حسن بن علیبدر پهلوی‌شان بود، در این وقت گاهی به طرف مردم، و گاهی به طرف حسنسرو آورده و می‌گفتند:

«این فرزند من سردار است، و شاید خداوند متعال به سبب وی بین دو گروه بزرگی از مسلمانان صلح برقرار سازد [٧۴].

[٧۴] ازاحکامو مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) آن چیزی را که پیامبر خدا جتوقع نموده بودند، به وقوع پیوست، زیرا خداوند به سبب حسنسبین دو گروه بزرگی از مسلمانان که گروه حسنسو گروه معاویهسباشد، صلح برقرار ساخت، و اصل قضیه از این قرار بود که: چون علیسبه اثر ضربۀ ابن ملجم در روز جمعه هفدهم ماه رمضان سال چهل هجری مجروح گردید، و در شب یکشنبه ۱٩ رمضان به شهادت رسید، مردم برای حسنسبیعت نمودند، و برای آنکه از درگیری و خونریزی بین مسلمانان جلوگیری کرده باشد، در پنجم ماه ربیع الأول سال چهل و یک برای معاویهساز خلافت تنازل نمود، بنابراین مدت خلافت حسنسحدود پنج ماه و نیم بود، و آن چیزی را که پیامبر خدا جپیش‌بینی نموده بودند، به وقوع پیوست، و این معجزۀ باهری از معجزا نبی کریم جاست.