۳- باب: صِفَةِ الشَّمْسِ وَالقَمَرِ بِحُسْبَانٍ
باب [۳]: گردش آفتاب و مهتاب روی حساب است
۱۳۵۳- عَنْ أَبِي ذَرٍّ س، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: لِأَبِي ذَرٍّ حِينَ غَرَبَتِ الشَّمْسُ: «أَتَدْرِي أَيْنَ تَذْهَبُ؟» ، قُلْتُ: اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ، قَالَ: " فَإِنَّهَا تَذْهَبُ حَتَّى تَسْجُدَ تَحْتَ العَرْشِ، فَتَسْتَأْذِنَ فَيُؤْذَنُ لَهَا وَيُوشِكُ أَنْ تَسْجُدَ، فَلاَ يُقْبَلَ مِنْهَا، وَتَسْتَأْذِنَ فَلاَ يُؤْذَنَ لَهَا يُقَالُ لَهَا: ارْجِعِي مِنْ حَيْثُ جِئْتِ، فَتَطْلُعُ مِنْ مَغْرِبِهَا، فَذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى: ﴿وَٱلشَّمۡسُ تَجۡرِي لِمُسۡتَقَرّٖ لَّهَاۚ ذَٰلِكَ تَقۡدِيرُ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡعَلِيمِ﴾[رواه البخاری: ۳۱٩٩].
۱۳۵۳- از ابو ذرسروایت است که گفت: پیامبر خدا جهنگامی که آفتاب غروب نمود، از ابو ذر پرسیدند»:
«آیا میدانی که آفتاب به کجا میرود»؟
گفتم: خدا و رسولش بهتر میداند.
فرمودند: «آفتاب میرود تا آنکه در زیر عرش سجده میکند، و [بعد از سجده کردن] اجازه میخواهد، [که دوباره از طرف مشرق طلوع کند] برایش اجازه داده میشود».
و زود است وقتی بیاید که آفتاب سجده کند و از آن قبول نشود، و اجازۀ طلوع کردن [از مشرق را] بخواهد، و برایش اجازه داده نشود، و برایش گفته شود: از همان جایی که آمدهای بازگرد».
و همان است که از طرف مغربش طلوع میکند، و این همان قول خداوند متعال است که میفرماید: «آفتاب به طرف قرارگاهش میدود، و این تقدیر ذات عزیز وعلیمی است» [۲٧۶].
۱۳۵۴- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «الشَّمْسُ وَالقَمَرُ مُكَوَّرَانِ يَوْمَ القِيَامَةِ» [رواه البخاری: ۳۲٠٠].
۱۳۵۴- از ابوهریرهساز پیامبر خدا جروایت است که فرمودند:
«آفتاب و مهتاب در روز قیامت به هم پیچیده میشوند [و نوری برای آنها باقی نمیماند]».
[۲٧۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: مراد از سجده کردن آفتاب در زیر عرش، اطاعت و انقیاد او از اوامر خداوندی است، وطوری که واضح است آفتاب در گوشۀ از زمین غروب میکند، و تعبیر از آن به سجده کردن در زیر عرش آن است که عرش الهی بر همۀ جهان احاطه دارد، بنابراین آفتاب در هر جایی که سجده کند، در واقع در زیر عرش سجده کرده است.