فیض الباری شرح مختصر صحیح البخاری- جلد چهارم

فهرست کتاب

۱ – باب:لاَ يَشْهَدُ عَلَی شَهَادِةِ جَوْرٍ إِذَا أُشْهِدَ
باب [۱]: اگر از وی خواسته شد که بر ظلم شهادت بدهد، شهادت ندهد

۱ – باب:لاَ يَشْهَدُ عَلَی شَهَادِةِ جَوْرٍ إِذَا أُشْهِدَ
باب [۱]: اگر از وی خواسته شد که بر ظلم شهادت بدهد، شهادت ندهد

۱۱٧۵- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «خَيْرُ النَّاسِ قَرْنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ يَجِيءُ أَقْوَامٌ تَسْبِقُ شَهَادَةُ أَحَدِهِمْ يَمِينَهُ، وَيَمِينُهُ شَهَادَتَهُ» [رواه البخاری: ۲۶۵۲].

۱۱٧۵- از عبدالله بن مسعودساز پیامبر خدا جروایت است که فرمودند:

«بهترین مردمان کسانی اند که در عصر و زمان من زندگی می‌کنند، در مرتبۀ بعدی کسانی اند که بعد از آن‌ها می‌آیند، و در مرتبۀ بعدی کسانی اند که بعد از آن‌ها می‌آیند، و بعد از آن‌ها مردمی می‌آیند که شهادت یکی از آن‌ها بر سوگندش، و سوگندش بر شهادتین سبقت می‌کند» [۴٧].

[۴٧] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) مراد از گروهی که در عصر و زمان پیامبر خدا جزندگی می‌کنند، صحابه، و مراد از کسانی که بعد از آن‌ها می‌آیند، تابعین، و مراد از کسانی که بعد از آن‌ها می‌آیند، تابع تابعینشجمیعا هستند ۲) صحابه بر تابعین افضلیت دارند، و تابعین بر تبع تابعین، و اینکه این افضلیت بر اساس مجموع است، یا بر اساس افراد اختلاف نظر وجود دارد، جمهور آن را بر اساس افراد می‌دانند ، یعنی هر فرد از صحابه، بر هر فرد از تابعین، و هر فرد از تابعین بر هر فرد از تابع تابعین فضیلت دارد. و امام ابن عبدالبر آن را بر اساس مجموع می‌داند، یعنی: مجموع صحابه بر مجموع تابعین، و مجموع تابعین بر مجموع تابع تابعین فضیلت دارند، و به این اساس روا است که در بین تابعین شخصی پیدا شود که بر فردی از افراد صحابه فضیلت داشته باشد، و در تابع تابعین فردی پیدا شود که بر فردی از صحابه و یا بر فردی از افراد تابعین فضیلت داشته باشد، ولی باید گفت که این اختلاف در فضایل دیگری غیر از فضیلت صحبت است، و به اتفاق علماء هیچ فضیلتی به فضیلت صحبت نمی‌رسد. ۳) زمانی می‌آید، و یا فعلا آمده است که مردمی به سوگند خوردن و شهادت دادن آن‌چنان عادت می‌کنند، که در وقت سوگند خوردن شهادت می‌دهند، و در وقت شهادت دادن سوگند می‌خورند، حال آنکه بر کسی که شهادت می‌دهد، سوگند خوردن لازم نیست، و بر کسی که سوگند می‌خورد شهادت دادن لازم نیست، ولی این مردم از بس که از مسؤولیت شهادت دادن، و سوگند خوردن بی‌اعتناء می‌باشند، اگر از آن‌ها یکی از این دو کار خواسته شود، آن‌ها به هردو کار اقدام می‌کنند. ۴) در لفظ حدیث از عصر و زمان، تعبیر به (قرن) شده است، و مراد از قرن، بنا به اختلاف آراء، (۴٠) سال، و یا (۸٠) سال، و یا (۱٠٠) سال، و یا یک نسل است.