۴۳- باب: قِتَالِ التُّرْكِ
باب [۴۳]: جنگ با اتراک
۱۲۶۲- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تُقَاتِلُوا التُّرْكَ، صِغَارَ الأَعْيُنِ، حُمْرَ الوُجُوهِ، ذُلْفَ الأُنُوفِ، كَأَنَّ وُجُوهَهُمُ المَجَانُّ المُطْرَقَةُ، وَلاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تُقَاتِلُوا قَوْمًا نِعَالُهُمُ الشَّعَرُ» [رواه البخای: ۲٩۲۸].
۱۲۶۲- از ابوهریرهسروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند:
«تا آنوقت قیامت نمیشود که با اتراک بجنگید، و [اتراک مردمی هستند] دارای چشمان کوچک، روهای سرخ بینیهای هموار، که گویا روهای آنها سپری است که از چرم پوش شده است، [یعنی: روی آنها مانند سپر هموار و مدور است]، و قیامت نمیشود تا آنکه با مردمی که کفشهای آنها موئی است به جنگ بپردازید [۱٧٩].
[۱٧٩] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) پیامبر خدا جدر این حدیث نبوی شریف از وقائع اینده خبر دادهاند، و چیزی را که از آینده خبر میدهند بدون شک وحی است و حتما واقع میگردد، و اگر تا امروز واقع گردیده باشد، خوب، و اگر واقع نگردیده باشد، به طور حتم و یقین در آینده واقع خواهد گردید. ۲) امام عینی/بر این نظر است که در سال ششصد و هفدۀ هجری جنگ با اتراک به وقوع پیوسته است، زیرا در این سال لشکر بزرگی از اتراک بر ماوراء النهر و شهرهای خراسان حمله نمودند، و جز کسانی که به مغارههای کوه پناه برده بودند کسی از دست آنها نجات نیافت، بعد از آن شهر ری، و قزوین، و ابهر، و زنجان،و اردبیل را خراب کردند، و مردم بسیاری را کشتند، و اطفال، و زنها را بردند، و طوری که در بعضی از روایات آمده است، اسپها خود را به ستونها مساجد بستند.