۱٧- باب: فَضْلِ المَنِيحَةِ
باب [۱٧]: فضضیلت منیحه
۱۱٧۳: عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س، قَالَ: لَمَّا قَدِمَ المُهَاجِرُونَ المَدِينَةَ مِنْ مَكَّةَ، وَلَيْسَ بِأَيْدِيهِمْ وَكَانَتِ الأَنْصَارُ أَهْلَ الأَرْضِ وَالعَقَارِ، فَقَاسَمَهُمُ الأَنْصَارُ عَلَى أَنْ يُعْطُوهُمْ ثِمَارَ أَمْوَالِهِمْ كُلَّ عَامٍ، وَيَكْفُوهُمُ العَمَلَ وَالمَئُونَةَ، وَكَانَتْ أُمُّهُ أُمُّ أَنَسٍ أُمُّ سُلَيْمٍ كَانَتْ أُمَّ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي طَلْحَةَ، «فَكَانَتْ أَعْطَتْ أُمُّ أَنَسٍ رَسُولَ اللَّهِ جعِذَاقًا فَأَعْطَاهُنَّ النَّبِيُّ جأُمَّ أَيْمَنَ مَوْلاَتَهُ أُمَّ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ» - قَالَ ابْنُ شِهَابٍ: فَأَخْبَرَنِي أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ - «أَنَّ النَّبِيَّ جلَمَّا فَرَغَ مِنْ قَتْلِ أَهْلِ خَيْبَرَ، فَانْصَرَفَ إِلَى المَدِينَةِ رَدَّ المُهَاجِرُونَ إِلَى الأَنْصَارِ مَنَائِحَهُمُ الَّتِي كَانُوا مَنَحُوهُمْ مِنْ ثِمَارِهِمْ، فَرَدَّ النَّبِيُّ جإِلَى أُمِّهِ عِذَاقَهَا، وَأَعْطَى رَسُولُ اللَّهِ جأُمَّ أَيْمَنَ مَكَانَهُنَّ مِنْ حَائِطِهِ» [رواه البخاری: ۲۶۳٠].
۱۱٧۳- از انس بن مالکسروایت است که گفت: چون مهاجرین از مکه به مدینه آمدند، چیزی در دست نداشتند، و مردم انصار دارای خانه و زمین بودند، و مهاجرین را در میوۀ درختان خود همه ساله شریک دادند، به شرط آنکه آنها مسؤولیت کار و زحمت زراعت را بر عهده بگیرند.
مادر انس که به نام (أم سلیم) یاد میشد، مادر عبدالله بن ابی طلحه هم میشد، [یعنی: این زن، مادر انس، و سلیم، و عبدالله بود] این زن چند درخت خرما، و یا چند شاخه از خرمای خود را برای پیامبر خدا جبخشش داد، و پیامبر خدا جآن خرماها را برای أم أیمن که مادر أسامه بن زید باشد، بخشیدند.
انسسمیگوید: چون پیامبر خدا جاز جنگ خیبر فارغ گردیده و به مدینه بازگشتند، مهاجرین بخششهایی را که مردم انصار برای آنها داده بودند، برای صاحبان آنها پس دادند، پیامبر خدا جهم درختهای خرمایی را که از مادر انس گرفته بودند، برایش پس دادند، و به عوض آنها برای ام أیمن، از نخلستان خود [چند درخت خرما] دادند [۴۵].
۱۱٧۴: عَنْ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَمْرٍو بقالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «أَرْبَعُونَ خَصْلَةً أَعْلاَهُنَّ مَنِيحَةُ العَنْزِ، مَا مِنْ عَامِلٍ يَعْمَلُ بِخَصْلَةٍ مِنْهَا رَجَاءَ ثَوَابِهَا، وَتَصْدِيقَ مَوْعُودِهَا، إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ بِهَا الجَنَّةَ» [رواه البخاری: ۲۶۳۱].
۱۱۴۳- از عبدالله بن عمروبروایت است که گفت: پیامبر خدا جفرمودند:
چهل صفت است، و بالاترین آنها منیحۀ بز است، و هر کسی که به نیت ثواب و تصدیق به روز موعود، به یکی از این چهل صفت عمل نماید، خداوند به سبب آن، او را به بهشت میبرد» [۴۶].
[۴۵] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) (منیحه): عبارت از آن است که شخص گوسفند، شتر و یا گاو شیر آور، و یا درخت میوهدار خود را در اختیار شخص دیگری بگذارد، تا شیر شتر و گوسفند، و گاو، و یا میوۀ درخت را بخورد، و شتر و گوسفند، و گاو، و درخت را برای صاحبش برگرداند. ۲) پیامبر خدا جو مهاجرین از این جهت اموال بخششی مردم انصار را برای آنها پس دادند، که اموال غنیمت خیبر، آنها را از کمک مردم انصار بینیاز ساخته بود. ۳) در صحیح مسلم به روایت از انس آمده است که گفت: بعد از اینکه مهاجرین اموال انصار را برای آنها پس دادن، فامیلم مرا امر کردند تا نزد پیامبر خدا جبروم و اموالی را که برایشان داده بودیم پس بگیرم، نزدشان رفتم، و ایشان آن اموالی را که برای ام أیمن داده بودند، برایم پس دادند، رفتم که آن اموال را بگیرم، أم أیمن جامه را به گردنم انداخت و گفت: به خداوند سوگند است که نمیدهدم، اینها را برایم بخشش دادهاند، پیامبر خدا جبرایش گفتند: آنها را بده و من برایت این مقدار و آن مقدار خواهم داد، او گفت: به خداوند قسم است که نمیدهدم، تا آنکه ده چند آن خرماها را برایش وعده کردند. [۴۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) معنی (منیحه) در حدیث قبلی به شمارۀ (۱۱٧۳) هم اکنون گذشت، به آنجا مراجعه کنید. ۲) علماء گفتهاند از جملۀ چهل صفتی که اگر کسی به یکی از آنها عمل کند، خدا او را به بهشت میبرد، اینها است، صلۀ رحم، آب دادن، سلام دادن، رد سلام، بر داشتن خار و خاشاک از راه، همکاری با درماندگان، پوشیدن عیب مسلمانان، کمک به مظلومان، جلوگیری از ظالمان،، آشتی دادن مردمان، خوش زبانی با سائلان، بخشش دادن برای همسایگان، شفاعت کردن برای بیچارگان، مؤانست با وحشتزدگان، مصافحه با برادر مسلمان، ممانعت از غیبت غیبتگران، رهنمائی برای گمراهان، عیادت از مریضان، نان دادن به گرسنگان، تشمیت عاطس، امر به معروف، نهی از منکر، ترحم بر عزیزی که خار گشته است، و بر غنی که به فقر دچار شده است، و بر عالمی که در بین جهال افتاده است، غرس نهال، رهنمائی به کار خیر، دوستی به خاطر خدا، رفت و آمد به خاطر خدا...