٩- باب: لَيْسَ الْكاذِبُ الَّذِي يُصْلِحُ بَيْنَ النَّاسِ
باب [٩]: کسی که بین مردم صلح میکند، دروغگو نیست
۱۱۸۴: عَنْ أُمَّهُ أُمَّ كُلْثُومٍ بِنْتَ عُقْبَةَ لقَالَتْ: سَمِعَتْ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: «لَيْسَ الكَذَّابُ الَّذِي يُصْلِحُ بَيْنَ النَّاسِ، فَيَنْمِي خَيْرًا، أَوْ يَقُولُ خَيْرًا» [رواه البخاری: ۲۶٩۲]
۱۱۸۴- از أم کُلْثُوم بن عقْبهل [۶۵]روایت است که گفت: پیامبر خدا جرا شنیدم که میگفتند:
«کسی که بین مردم صلح برقرار میسازد، دروغگو شمرده نمیشود، [ولو آنکه دروغی هم بگوید]، زیرا وی یا سخن مصلحت آمیزی را برای شخص مقابل میرساند، و یا آنکه از خود سخن مصلحت آمیزی را برایش میگوید» [۶۶].
[۶۵] وی ام کلثوم بنت عقبه بن ابی معیط قرشی اموی است، از کسانی است که در اول در مکۀ مکرمه مسلمان شده بودند، به هردو قبله نماز خواند، و با پیامبر خدا جبیعت نمود، پای پیاده به مدینۀ منوره هجرت نمود، برادرانش ولید و عماره به تعقیبش آمدند تا از هجرتش ممانعت به عمل آورند، ولی خداوند او را از شر آنها حفظ کرد، و او را در راه پیدا کرده نتوانستند، و در مدینۀ منوره نزد پیامبر خدا جآمده و از ایشان خواستند تا او را برایشان تسلیم دهند، ولی پیامبر خداجابا ورزیدند، و در مدینه وفات نمود، اسد الغابه (۵/۶۱۴). [۶۶] از احکام و مسائل متعلق به این حدیث آنکه: ۱) کسی که بین مسلمانان صلح برقرار میسازد، جواز دارد که جهت تحقق این غرض دروغ بگوید: مثلا: برای یکی از آنها بگوید که: فلانی برایت احترام دارد، تو را دوست دارد، از تو به نیکی یاد میکند، در حالی که هیچکدام از اینها وجود نداشته باشد. ۲) طوری که در احادیث دیگری آمده است، دروغ گفتن در سه جا جواز دارد، در وقت صلح بین مسلمانان، در وقت جنگ با دشمن، در روابط بین زن و شوهر، مثلا: اگر زن از شوهرش چیزهایی میخواهد که آمده کردنش در قدرت شوهر نیست، شوهر میتواند بگوید که فعلا چیزی ندارم، إنشاء الله بعد از این برایت خواهم خرید، ولو آنکه فعلا چیزی داشته باشد، و یا به زودی نیت خریدن چیزی را که همسرش خواسته است، نداشته باشد، و یا اینکه زن جهت بدست آوردن دل شوهرش برایش بگوید: تو را بسیار دوست دارم، حال آنکه او را بسیار دوست نداشته باشد. ۳) با قیاس بر این مواضع سه گانه، در هر جای دیگری که منظور جلب مصلحت برای مسلمانان، و یا دفع مضرت از آنان باشد، دروغ گفتن جواز دارد، مثلا: اگر کسی شخصی را میبیند که میگریزد، و در جایی پنهان شده است، و شخص دیگری را میبیند که با کارد و یا شمشیر برهنه به تعقیبش میگردد، اگر از وی میپرسد که فلانی چه شد؟ اگر برایش بگوید که او را ندیدهام، و یا اینجا نیامده است، برایش از این دروغ گناهی نیست، و حتی اگر در چنین موقفی راست بگوید و پناهگاه آن شخص را برای ظالم نشان بدهد، گنهکار میشود، و در جرم شریک است. ۴) برای کسی که میتواند مقصد خود را به طور کنایه و یا توریه برای جانب مقابل بقبولاند، ولو آنکه مقصدش مسائل فوق باشد، دروغ گفتن برایش مکروه است، و باید با کنایه غرض خود را اداء نماید.