۴۹- عبدالعزیز بن ابوحازم/ [۱۰۱۴] [متوفّای ۱۸۴ ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۱۰۱۵]گوید:
وی، فقیه و دانشور، امام و پیشوا، سلمة بن دینار، ابوتمام مدنی میباشد که از پدرش، زید بن اسلم، سهیل، علاء بن عبدالرحمن، یزید بن هاد، موسی بن عقبة و شماری دیگر از بزرگان دینی، به روایت حدیث پرداخته است.
و از کسانی که از عبدالعزیز بن ابوحازم، حدیث روایت نمودهاند، میتوان بدین افراد اشاره کرد:
حمیدی؛ ابومصعب؛ علی بن حجر؛ عمرو الناقد؛ یعقوب دورقی؛ یحیی بن اکثم و دیگران.
عبدالعزیز بن ابوحازم/، فقیهی عالی مقام، دانشوری ارجمند، فرهیختهای معتبر، اندیشمندی بلندمرتبه، صاحب نظری گرانقدر و عالمی بزرگوار بود.
یحیی بن معین گوید: «صدوق»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، فردی صادق و راستگو، مطمئن و امین و درستکار و شریف بود».
احمد بن حنبل گفته است: «لم یكن بالمدینة بعد مالك، افقه من ابن ابی حازم»؛ «در مدینهی منوره، پس از مالک، کسی از ابن ابی حازم، فقیهتر و دانشمندتر و فرهیختهتر و صاحب نظرتر وجود ندارد».
ابوحاتم گوید: «هو افقه من الدراوردی؛ وثّقه غیر واحد؛ واحتجّ به ارباب الصّحاح»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، از دراوردی، فقیهتر و داناتر و آگاهتر و خبرهتر است؛ شمار زیادی از علماء و صاحب نظران اسلامی، او را فردی مؤثّق و قابل اعتماد، معرفی کردهاند؛ و نویسندگان کتابهای صحیح حدیث نیز به (احادیث و روایات) وی، استدلال و استناد میجویند».
و ابن سعد گوید: «ولد سنة سبع ومائة؛ وتوفّی ساجداً في سنة اربع وثمانین ومائة. رحمه الله تعالی»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، به سال ۱۰۷ ه . ق دیده به جهان گشود و به سال ۱۸۴ ه . ق در حالت سجده، درگذشت و به دیار یار، پرگشود. خدایش او را بیامرزد و در جوار بهترین رحمتهای خویش جای دهد.»
و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۱۰۱۶]گوید:
نسایی گفته است: «ثقة»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، فردی مؤثق و قابل اعتماد میباشد».
و در جایی دیگر گفته است: «لیس به بأس»؛ «در روایات و احادیث عبدالعزیز بن ابوحازم، نمیتوان ایراد و نقصی وارد کرد؛ زیرا وی، روایت کنندهای ثقه و معتبر و مطمئن و مورد اعتماد میباشد».
و ابن حبّان نیز در کتاب «الثقات»، عبدالعزیز بن ابوحازم را در شمار راویان ثقه و معتبر ذکر کرده است.
و ابن سعد گوید: «كان كثیر الحدیث، دون الدراوردی»؛ «عبدالعزیز بن ابوحازم، بسیار به نقل و روایت حدیث میپرداخت؛ ولی با وجود این، باز هم در این زمینه، پایینتر از دراوردی میباشد».
و احمد عجلی و ابن نُمیر گفتهاند: «ثقة»؛ «ابن ابوحازم، از راویان مورد وثوق و قابل اعتماد میباشد».
شایان ذکر است که عبدالعزیز بن ابوحازم، از آن دسته از محدّثان و راویانی میباشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه)، به نقل روایت از وی پرداختهاند.
و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی در کتاب «عقود الجمان» [۱۰۱۷]، عبدالعزیز بن ابوحازم را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.
و همچنین حافظ ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب» [۱۰۱۸]، وی را در زمرهی راویان شهر «مدینهی منوره» که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداختهاند، قرار داده است.
نگارندهی سطور گوید:
عبدالعزیز بن ابوحازم/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب «الصلاة علی النبيّ ج» [۱۰۱۹]
«حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ حَمْزَةَ، حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي حَازِمٍ، وَالدَّرَاوَرْدِيُّ، عَنْ يَزِيدَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ خَبَّابٍ، عَنْ أَبِي سَعِيدٍ الخُدْرِيِّ، قَالَ: قُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، هَذَا السَّلاَمُ عَلَيْكَ، فَكَيْفَ نُصَلِّي؟ قَالَ: "قُولُوا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَآلِ إِبْرَاهِيمَ"»(ح ۶۳۵۸)
«ابراهیم بن حمزة، از عبدالعزیز بن ابوحازم و دراوردی، از یزید، از عبدالله بن خبّاب، از ابوسعید خدریسبرای ما روایت کرده که وی گفته است: به پیامبر جگفتیم: ای رسول خدا ج! السلام علیك (را در نماز میدانیم)، چگونه درود بفرستیم؟ آن حضرت جفرمود: بگویید: «اللهم صلّ علی محمد عبدك ورسولك، كما صلّیتَ علی ابراهیم؛ وبارك علی محمد وعلی آل محمد، كما باركت علی ابراهیم وآل ابراهیم»؛ «بار خدایا! بر محمد ج، و فرستاده است درود بفرست، همچنانکه بر ابراهیم درود فرستادی؛ و بر محمد و آل محمد، برکت بده، همانگونه که بر ابراهیم و آل وی، برکت ارزانی داشتی».
* در باب «مثل الدنیا في الاخرة» [۱۰۲۰]
«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ، حَدَّثَنَا عَبْدُ العَزِيزِ بْنُ أَبِي حَازِمٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ سَهْلٍ، قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ جيَقُولُ: «مَوْضِعُ سَوْطٍ فِي الجَنَّةِ، خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا، وَلَغَدْوَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ رَوْحَةٌ، خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا»»(ح ۶۴۱۵)
«عبدالله بن مسلمة، از عبدالعزیز بن ابوحازم، از پدرش، از سهلسبرای ما روایت کرده که وی گفته است: از رسول خدا جشنیدم که میفرمود: «جایی به اندازهی یک تازیانه، در بهشت، از دنیا و هر آنچه در آن است، بهتر میباشد؛ و صبح و شامی در راه خدا رفتن (جهاد کردن)، از دنیا و هر آنچه در آن است، بهتر میباشد».
* در باب «حفظ اللسان» [۱۰۲۱]
«حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ حَمْزَةَ، حَدَّثَنِي ابْنُ أَبِي حَازِمٍ، عَنْ يَزِيدَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عِيسَى بْنِ طَلْحَةَ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ التَّيْمِيِّ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: «إِنَّ العَبْدَ لَيَتَكَلَّمُ بِالكَلِمَةِ، مَا يَتَبَيَّنُ فِيهَا، يَزِلُّ بِهَا فِي النَّارِ أَبْعَدَ مِمَّا بَيْنَ المَشْرِقِ»»(ح ۶۴۷۷)
«ابراهیم بن حمزة، از عبدالعزیز بن ابوحازم، از یزید، از محمد بن ابراهیم، از عیسی بن طلحة تیمی، از ابوهریرهسبرای ما روایت که وی گفته است: از رسول خداجشنیده است که فرمودند: «بنده، سخنی بر زبان میآورد که در آن نمیاندیشد و حال آن که با گفتن آن، در آتش دوزخ فرو میافتد، آن هم در فاصلهای بیشتر از ما بین مشرق».
* در باب «نوم الرجال في المسجد» [۱۰۲۲].
* در باب «الاستعانة بالنجّار والصنّاع في أعواد المنبر والمسجد» [۱۰۲۳].
* در باب «قدر كم ینبغي ان یكون بین المصلّی والسترة» [۱۰۲۴].
* در باب «الصلوات الخمس، كفّارة للخطایا اذا صلّاهن لوقتهنّ في الجماعة وغیرها» [۱۰۲۵].
* در باب «قول الله عزوجل: ﴿فَإِذَا قُضِيَتِ ٱلصَّلَوٰةُ فَٱنتَشِرُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَٱبۡتَغُواْ مِن فَضۡلِ ٱللَّهِ وَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ كَثِيرٗا لَّعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ١٠﴾[الجمعة: ۱۰] [۱۰۲۶].
* در باب «ما یجوز من التسبیح والحمد في الصلاة للرجال» [۱۰۲۷].
* در باب «رفع الأیدی في الصلاة لامر ینزل به» [۱۰۲۸].
* در باب «من استعدّ الكفن في زمن النبيّ ج، فلم ینكر علیه» [۱۰۲۹].
* در باب «تعجیل السحور» [۱۰۳۰].
* در باب «تحرّی لیلة القدر في الوتر من العشر الاواخر فیه» [۱۰۳۱].
به هر حال، روایات عبدالعزیز بن ابوحازم/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۳۰ مورد آمده است.
[۱۰۱۴] بیوگرافی «عبدالعزیز بن ابوحازم» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۳/۲/۲۵؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۲/۷۱۶؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۵/۳۸۲؛ «میزان الاعتدال»، حافظ ذهبی ۲/۶۲۶؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی ۸/۳۶۳؛ «شذرات الذهب»، ابن عماد ۱/۳۰۶؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۸/۱۱۷؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۲/۱۹۷؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۶/۲۹۷؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۶۰۲؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۱۱/۴۸۷؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص۲۰۲ ؛«طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص۱۲۰، «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۱/۳۰۸ [۱۰۱۵] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۲۶۸ و ۲۶۹ [۱۰۱۶] «تهذیب التهذیب» ۶/۲۹۸ [۱۰۱۷] «عقود الجمان»؛ ص ۱۲۶ [۱۰۱۸] «المناقب»، کردری ۲/۲۱۹ [۱۰۱۹] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۲/۹۴۰ [۱۰۲۰] همان ۲/۹۴۹ [۱۰۲۱] همان ۲/۹۵۹ [۱۰۲۲] همان ۱/۶۳ [۱۰۲۳] همان ۱/۶۴ [۱۰۲۴] همان ۱/۷۱ [۱۰۲۵] همان ۱/۷۶ [۱۰۲۶] هما ۱/۱۲۸ [۱۰۲۷] همان ۱/۱۶۰ [۱۰۲۸] همان ۲/۱۶۲ [۱۰۲۹] همان ۲/۱۶۲ [۱۰۳۰] همان ۲/۱۷۰ [۱۰۳۱] همان ۲/۲۷۰