صحیح بخاری به روایتی دیگر - احادیث شاگردان امام ابوحنيفه و روایات علمای احناف در صحیح بخاری

فهرست کتاب

۷۴- قاسم بن مالک مُزَنی، ابوجعفر کوفی/ [۱۴۴۹] [متوفّای ۱۹۰ ه‍ . ق]

۷۴- قاسم بن مالک مُزَنی، ابوجعفر کوفی/ [۱۴۴۹] [متوفّای ۱۹۰ ه‍ . ق]

حافظ ابن حجر عسقلانی، در کتاب «تهذیب التهذیب» [۱۴۵۰]گوید:

قاسم بن مالک مُزَنی، از این بزرگان، به نقل روایت پرداخته است:

مختار بن فلفل؛ ابومالک أشجعی؛ ابن عون؛ خالد حذّاء؛ عاصم بن کلیب؛ جعید بن عبدالرحمن؛ أجلح کِندی؛ لیث بن ابی سلیم؛ عبدالملک بن ابی سلیمان؛ سعید جریری؛ ایوب بن عائذ طائی و دیگران.

و از کسانی که از قاسم بن مالک مُزَنی، حدیث روایت کرده‌اند، می‌توان بدین افراد اشاره نمود:

احمد بن حنبل؛ علی بن مدینی؛ ابوبکر و عثمان (دو پسر ابوشیبة)؛ یحیی بن معین؛ محمد بن عبدالله بن نُمیر؛ زهیر بن حرب؛ عمرو الناقد؛ فروة بن ابوالمغراء؛ یعقوب بن ماهان؛ هشام بن یوسف نَهشلی؛ محمد بن حاتم مؤدّب؛ مجاهد بن موسی؛ احمد بن اِشکاب؛ ‌عمرو بن زرارة نیشابوری؛ زیاد بن ایّوب طوسی؛ حسن بن عرفة؛ و دیگر دانش پژوهان و شیفتگان علم و دانش.

ابوداود به نقل از احمد بن حنبل گوید: «کان صدوقاً»؛ «ابوجعفر قاسم بن مالک مُزنی، روایت کننده‌ای صادق و راستگو و درستکار و امین است».

دوری و دیگران، از یحیی بن معین نقل کرده‌اند که وی گفته است: «ثقة»؛ «قاسم بن مالک، از زمره‌ی راویان مؤثّق و قابل اعتماد است».

آجری به نقل از ابوداود گوید: «لیس به بأس»؛ «در روایات و احادیث قاسم بن مالک مزنی، نمی‌توان ایراد و نقصی وارد کرد؛ زیرا وی، از زمره‌ی راویان مؤثق و قابل اعتماد می‌باشد».

و ابوداود، در جایی دیگر گفته است: «ثقة»؛ «ابوجعفر مُزنی، فردی مورد اعتماد و مؤثق می‌باشد».

ابراهیم بن عبدالله هروی، محمد بن عبدالله بن عمار و ابوالحسن عجلی گویند: «ثقة»؛ «قاسم بن مالک مزنی، روایت کننده‌ای مؤثّق و مورد اعتماد و مطمئن و قوی می‌باشد».

ابن حبّان نیز در کتاب «الثقات»؛ ابوجعفر، قاسم بن مالک مزنی را در شمار راویان ثقه و مورد اعتماد ذکر کرده است.

ابن سعد هم، وی را از مردمان کوفه قرار داد، و در ادامه گفته است: «کان ثقة صالح الحدیث؛ بقی الی بعد التسعین ومائة»؛ «ابوجعفر قاسم بن مالک مزنی، یکی از راویان مؤثّق و قابل اعتماد می‌باشد که احادیث و روایات وی نیز در درجه‌ی صحّت و درستی رسیده‌اند؛ و ابوجعفر، تا پس از سال ۱۹۰ ه‍ . ق زنده ماند و زندگی به سر برد و عمر نمود».

و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی نیز در کتاب «عقود الجمان» [۱۴۵۱]، ابوجعفر قاسم بن مالک مُزنی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.

و بدین سان، حافظ ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب»، [۱۴۵۲]وی را در زمره‌ی راویان شهر کوفه که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداخته‌اند، قرار داده است.

نگارنده‌ی سطور گوید:

ابوجعفر، قاسم بن مالك مُزَنی/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری،) با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/، به شمار می‌آید؛ و این موارد، عبارتند از:

* در باب «صاع المدینة ومدّ النبيّ جوبرکته» [۱۴۵۳]

«حَدَّثَنَا عُثْمَانُ بْنُ أَبِي شَيْبَةَ، حَدَّثَنَا القَاسِمُ بْنُ مَالِكٍ المُزَنِيُّ، حَدَّثَنَا الجُعَيْدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنِ السَّائِبِ بْنِ يَزِيدَ، قَالَ: «كَانَ الصَّاعُ عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ جمُدًّا وَثُلُثًا بِمُدِّكُمُ اليَوْمَ، فَزِيدَ فِيهِ فِي زَمَنِ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ العَزِيزِ»» (ح ۶۷۱۲)

«عثمان بن ابوشیبة، از قاسم بن مالک مُزَنی، از جُعید بن عبدالرحمن، از سائب بن یزید، برای ما روایت کرده که وی گفته است: در روزگار رسول خدا ج، صاع، معادل یک و یک سوم از مُدّ امروز شما بود؛‌و در زمان عمر بن عبدالعزیز، بدان افزوده شد».

* در باب «حجّ الصبیان» [۱۴۵۴]

«حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ زُرَارَةَ، أَخْبَرَنَا القَاسِمُ بْنُ مَالِكٍ، عَنِ الجُعَيْدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ: سَمِعْتُ عُمَرَ بْنَ عَبْدِ العَزِيزِ، يَقُولُ: لِلسَّائِبِ بْنِ يَزِيدَ، «وَكَانَ قَدْ حُجَّ بِهِ فِي ثَقَلِ النَّبِيِّ ج»»(ح ۱۸۵۹)

«عمرو بن زُرارة، از قاسم بن مالک مُزَنی، از جُعید بن عبدالرحمن، برای ما روایت کرده که وی گفته است: از عمر بن عبدالعزیز شنیدم که درباره‌ی سائب بن یزیدسمی‌گفت: وی، همراه با وسایل بار سفر پیامبر جحج کرده است».

[۱۴۴۹] بیوگرافی «ابوجعفر، قاسم بن مالک» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»، امام بخاری ۴/۱/۱۷۱؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۲/۹۸۱؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۷/۱۲۱؛ «تاریخ بغداد»، خطیب بغدادی ۱۲/۴۰۰؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی ۹/۳۲۴؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۲/۳۹۳؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۲/۲۲، «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۱۵/۱۸۲؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۷/۳۳۹؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی، ص ۲۶۷؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۲/۴۲۰ [۱۴۵۰] «تهذیب التهذیب» ۸/۲۹۸ و ۲۹۹ [۱۴۵۱] «عقود الجمان»، ص ۱۴۱ [۱۴۵۲] «المناقب»، کردری ۲/۲۲۵ [۱۴۵۳] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۲/۹۹۳ [۱۴۵۴] همان ۱/۲۵۰