صحیح بخاری به روایتی دیگر - احادیث شاگردان امام ابوحنيفه و روایات علمای احناف در صحیح بخاری

فهرست کتاب

۲۴ - خَلّاد بن یحیی بن صَفوان سُلَمی کوفی/ [۶۲۵] [متوفّای ۲۱۳ ه‍ . ق]

۲۴ - خَلّاد بن یحیی بن صَفوان سُلَمی کوفی/ [۶۲۵] [متوفّای ۲۱۳ ه‍ . ق]

حافظ ابن حجر عسقلانی، در کتاب «تهذیب التهذیب» [۶۲۶]گوید:

وی، خلّاد بن یحیی بن صفوان سُلَمی، ابومحمد کوفی می‌باشد. او، در مکه‌ی مکرمه، سُکنی و اقامت گزید و مستقر و ماندگار شد و از عیسی بن طهمان، نافع بن عمر جُمحی، سفیان ثوری، مِسعر بن کدام، عبدالواحد بن اَیمن، ابراهیم بن نافع مکی، عمر بن ذر، فطر بن خلیفة و شماری دیگر از بزرگان و محدّثان، حدیث روایت نموده است:

و از کسانی که از خلّاد بن یحیی،به روایت حدیث پرداخته‌اند، می‌توان این افراد را نام برد:

بخاری؛ ابوزرعة؛ ابوبکر صغانی؛ محمد بن سهل بن عسکر؛ محمد بن عقیل نیشابوری؛ حنبل بن اسحاق؛ باغندی کبیر؛ ابویحیی بن ابی مسیرة؛ و کسان دیگر از مردمان.

و ترمذی نیز با یک واسطه، از او حدیث روایت نموده است؛ و ابوداود هم از طریق جعفر بن مسافر؛ به روایت حدیث از خلّاد بن یحیی پرداخته است.

احمد بن حنبل گوید: «ثقة»؛ «خلّاد بن یحیی، فردی مؤثق و معتبر است».

و در جایی دیگر گفته است: «صدوق»؛ «وی، روایت کننده‌ای صادق و راستگو درستکار و امین است».

ابن نُمیر گوید: «صدوق»؛ «خلّاد بن یحیی، از راویان راستگو و امانت دار و صادق و درستکار است».

ابوداود گوید: «لیس به بأس»؛ «در روایات و احدیث خلّاد بن یحیی، نمی‌توان ایراد و نقصی وارد کرد؛ زیرا او، فردی ثقه و قابل اعتماد است».

و ابن حبّان نیز، در کتاب خویش با عنوان «الثقات»؛ وی را در شمار راویان مؤثّق و معتبر و مطمئن و قابل اعتماد ذکر کرده است.

بخاری گوید: «سكن مكّة ومات بها قریباً من سنة (۲۱۳ه‍ . ق)»؛ «خلّاد بن یحیی، در مکه‌ی مکرمه، سُکنی و اقامت گزید و مستقر و ماندگار شد و در همانجا، در حدود سال ۲۱۳ ه‍ . ق درگذشت و به رحمت ایزدی پیوست».

احمد عجلی گوید: «ثقة»؛ «خلّاد بن یحیی، از زمره‌ی روایت کنندگان قابل اعتماد و مورد وثوق است». و خلیلی در کتاب «الارشاد» گفته است: «ثقة امامٌ»؛ «خلّاد بن یحیی، فردی مؤثق و قابل اعتماد و امام و پیشوا بود».

و در كتاب «جامع المسانید»، [۶۲۷]چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و هو یروی عن اصحاب ابی حنیفة في هذه المسانید»؛ «خلّاد بن یحیی، از آن دسته از روایت کنندگانی است که در این مسانید، با واسطه‌ی شاگردان و پیروان امام ابوحنیفه/از خود امام، حدیث روایت نموده است».

و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی، نیز در کتاب «عقود الجمان»، [۶۲۸]وی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.

و همچنین علامه کردری نیز در کتاب «المناقب»، [۶۲۹]خلّاد بن یحیی را در زمره‌ی راویان شهر مکه‌ی مکرّمه ذکر نموده که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداخته است.

نگارنده‌ی سطور گوید:

خلّاد بن یحیی بن صفوان سُلمی كوفی/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار می‌آید؛ و این موارد عبارتند از:

* در باب «قول النبيّ ج: لا شخص اَغیر من الله» [۶۳۰]

« حَدَّثَنَا خَلَّادُ بْنُ يَحْيَى، حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ طَهْمَانَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ س، يَقُولُ: "نَزَلَتْ آيَةُ الحِجَابِ فِي زَيْنَبَ بِنْتِ جَحْشٍ، وَأَطْعَمَ عَلَيْهَا يَوْمَئِذٍ خُبْزًا وَلَحْمًا، وَكَانَتْ تَفْخَرُ عَلَى نِسَاءِ النَّبِيِّ ج، وَكَانَتْ تَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ أَنْكَحَنِي فِي السَّمَاءِ"»(ح ۷۴۲۱)

«خلّاد بن یحیی، از عیسی بن طَهمان، برای ما روایت کرده که وی گفته است: از انس بن مالکسشنیدم که می‌گفت: آیه‌ی حجاب، درباره‌ی زینب دختر جحش نازل شده است؛ و آن حضرت جدر روز (ازدواج با وی)، مردم را نان و گوشت داد و زینب بر زنان پیامبر جافتخار می‌کرد و می‌گفت: «خدا مرا در آسمان به عقد ازدواج آن حضرت جدرآورده است».

* در باب «قول الله تعالی: ﴿إِذَا قِيلَ لَكُمۡ تَفَسَّحُواْ فِي ٱلۡمَجَٰلِسِ فَٱفۡسَحُواْ يَفۡسَحِ ٱللَّهُ لَكُمۡۖ وَإِذَا قِيلَ ٱنشُزُواْ فَٱنشُزُواْ[المجادلة: ۱۱] [۶۳۱]

«حَدَّثَنَا خَلَّادُ بْنُ يَحْيَى، حَدَّثَنَا سُفْيَانُ، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ، عَنْ نَافِعٍ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ، عَنِ النَّبِيِّ ج: «أَنَّهُ نَهَى أَنْ يُقَامَ الرَّجُلُ مِنْ مَجْلِسِهِ وَيَجْلِسَ فِيهِ آخَرُ، وَلَكِنْ تَفَسَّحُوا وَتَوَسَّعُوا» وَكَانَ ابْنُ عُمَرَ «يَكْرَهُ أَنْ يَقُومَ الرَّجُلُ مِنْ مَجْلِسِهِ ثُمَّ يَجْلِسَ مَكَانَهُ»»(ح ۶۲۷۰)

«خلّاد بن یحیی، از سفیان، از عبیدالله، از نافع؛ از عبدالله بن عمرباز پیامبر خدا جبرای ما روایت کرده است که: «همانا پیامبر خدا جنهی کردند از این که مردی از جایش بلند کرده شود تا دیگری در جایش بنشیند؛ ولی برای دیگران، جا باز کنید و جمع و جور بنشینید».

و ابن عمربناخوشایند می‌دانست که فردی، شخص دیگری را از جایش بلند کند تا خود (یا دیگری) در جایش بنیشیند».

* در باب «الصبر من محارم الله» [۶۳۲]

«حَدَّثَنَا خَلَّادُ بْنُ يَحْيَى، حَدَّثَنَا مِسْعَرٌ، حَدَّثَنَا زِيَادُ بْنُ عِلاَقَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ المُغِيرَةَ بْنَ شُعْبَةَ، يَقُولُ: كَانَ النَّبِيُّ جيُصَلِّي حَتَّى تَرِمَ، أَوْ تَنْتَفِخَ قَدَمَاهُ، فَيُقَالُ لَهُ، فَيَقُولُ: «أَفَلاَ أَكُونُ عَبْدًا شَكُورًا»»(ح ۶۴۷۱)

«خلّاد بن یحیی، از مِسعر، از زیاد بن علاقة برای ما روایت کرده که وی گفته است: از مغیرة بن شعبهسشنیدم که می‌گفت: رسول خدا جچندان نماز می‌گزارد تا آن که پاهایش ورم می‌کرد یا باد می‌نمود. به وی گفته شد: چرا این اندازه، خویشتن را به مشقّت و زحمت می‌اندازید؟ فرمود: «آیا من، بنده‌ی شکرگزار نباشم؟!».

* در باب «الصلاة اذا قدم من سفر» [۶۳۳].

* در باب «الاستعانة بالنّجار والصنّاع في اَعواد المنبر والمسجد» [۶۳۴].

* در باب «تشبیك الاصابع في المسجد وغیره» [۶۳۵]

* در باب «القراءة في العشاء» [۶۳۶].

* در باب «النجّار» [۶۳۷].

* در باب «القران في التمر بین الشركاء حتّی یستأذن اصحابه» [۶۳۸].

* در باب «اذا اختلف الراهن والمرتهن ونحوه، فالبیّنة علی المدّعی والیمین علی المدّعی علیه» [۶۳۹].

* در باب «ما یجوز من شروط المكاتب اذا رضی بالبیع علی ان یعتق» [۶۴۰].

* در باب «قول الله عزّوجل: ﴿وَءَاتَيۡنَا دَاوُۥدَ زَبُورٗا١٦٣[النساء: ۱۶۳] [۶۴۱].

* در باب «لا تطیع المرأة زوجها في معصیة» [۶۴۲].

* در باب «ما كان السلف یدّخرون في بیوتهم وأسفارهم من الطعام واللحم وغیره» [۶۴۳].

به هر حال، روایات خلّاد بن یحیی بن صفوان سُلَمی/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۱۵ مورد آمده است.

[۶۲۵] بیوگرافی «خَلّاد بن یحیی بن صفوان سُلمی» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۲/۱/۱۸۹؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۱/۲۳۷؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۳/۳۶۸؛ «سیر اعلام النبلاء»؛ حافظ ذهبی ۱۰/۱۶۴؛ «میزان الاعتدال»؛ حافظ ذهبی ۱/۶۵۷؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۸/۲۲۹؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۱/۲۸۵؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۲۷۶؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص ۹۱؛ «شذرات الذهب»؛ ابن عماد ۲/۲۸؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۵/۵۲۳؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۱/۱۲۸ [۶۲۶] «تهذیب التهذیب» ۳/۱۵۰ و ۱۵۱ [۶۲۷] «جامع المسانید» ۲/۴۴۶ [۶۲۸] «عقود الجمان»؛ ص ۱۱۰ [۶۲۹] «المناقب» کردری ۲/۲۱۹ [۶۳۰] «الجامع الصحیح» امام بخاری ۲/۱۱۰۴ [۶۳۱] همان ۲/۹۲۷ و ۹۲۸ [۶۳۲] همان ۲/۹۵۸ [۶۳۳] همان ۱/۶۳ [۶۳۴] همان ۱/۶۴ [۶۳۵] همان ۱/۶۹. [۶۳۶] همان ۱/۱۰۶ [۶۳۷] همان ۱/۲۸۱ [۶۳۸] هان ۱/۳۳۸ [۶۳۹] همان ۱/۳۴۲ [۶۴۰] همان ۱/۳۷۶ [۶۴۱] همان ۲/۴۸۵ [۶۴۲] همان ۲/۷۸۴ [۶۴۳] همان ۲/۸۱۵