سخنان بزرگانِ محدثین دربارهی امام ابوحنیفه/:
حافظ ابوعبدالله ذهبی، کتابی پرحجم در مورد طبقات حفّاظ حدیث تألیف نموده و در آن، شرح حال مختصری از امام و دو یارش [۱۶۳]ذکر نموده است؛ او در این کتاب قطور، امام را از حفّاظ بلند مرتبهی حدیث دانسته و در مقدمهی این کتاب میگوید: «این کتاب اسامی آنانی را خاطر نشان مینماید که در برداشت و حفظ احادیث نبوی عدالتشان محرز و در تعدیل راویان و تصحیح و تضعیف احادیث به آرائشان مراجعه میشود». این کلام، خود گواهی از امام ذهبی است بر اینکه امام در علم حدیث، حافظی مسلّم و عادلی به تمام معنا بود.
علی بن مدینی گفته است: «ثوری، ابن مبارک، حماد بن زید، هشیم، وکیع بن جراح، عباد بن عوام و جعفر بن عون از امام ابوحنیفه/روایت کردهاند و او مرد معتمدی است که در روایت از او هیچ اشکالی وجود ندارد». [۱۶۴]
ابوداود سجستانی صاحب کتاب «السنن» گفته است: امام ابوحنیفه/، امام مالک/و امام شافعی/پیشوا بودند. ابن عبدالبر گفته است: یک بار از یحیی بن معین و عبدالله بن احمد دورقی سؤال شد: آیا میشود حدیثی از ابوحنیفه/شنید؟ یحیی گفت: او مرد فقیهی است و من نشنیدم که کسی او را ضعیف دانسته باشد. این شعبة بن حجاج است که برایش نامه مینویسد تا به دستور او حدیث روایت کند. و شعبه، شعبه است». [۱۶۵]به یحیی بن معین گفته شد: ابوزکریا! آیا ابوحنیفه/در روایت حدیث صادق بوده است؟ او گفت: بلی! او مردی بینهایت راستگو بود. [۱۶۶]یزید بن هارون گفته: هزار عالم را دریافتم و از بیشترشان احادیثی را شنیده و نوشتم و در میانشان فقیهتر، پرهیزگارتر و داناتر از پنج نفر ندیدم که نخستین آنان ابوحنیفه/بود». [۱۶۷]
مکّی بن ابراهیم که یکی از استادان بخاری است، گفته: «ابوحنیفه/در گفتار و رفتار خود صادق بود». [۱۶۸]از یحیی بن معین سؤال شد: آیا شعبه از ابوحنیفه/حدیثی روایت نموده است؟ گفت: آری! او در حدیث و فقه بینهایت صادق و در دین خدا مورد اعتماد و اطمینان بود و او را ستایش نمود». [۱۶۹]حافظ ابن حجر در «تهذیب التهذیب» به نقل از محمد بن سعد عونی گفته است: از ابن معین شنیدم که میگفت: ابوحنیفه/مرد معتمدی است که جز آنچه را حفظ نموده، روایت نکرده و از آنچه که حفظ ندارد، حدیث نمیگوید. [۱۷۰]
موفق در مناقب خود به اسنادش از یحیی بن معین روایت نموده است: از یحیی بن قطان شنیدم که میگفت: به خدا سوگند ما با ابوحنیفه/همنشینی کردیم و احادیثی از وی آموختیم و به خدا سوگند با نگاه به چهرهاش از سیمایش درک مینمودم که او از خداوند عزوجل میترسد. [۱۷۱]امام جرح و تعدیل، یحیی بن سعید قطان، میگوید: به خدا قسم که ابوحنیفه/داناترین این امت است به آنچه که از جانب خدا و رسولش آمده است. [۱۷۲]مکی بن ابراهیم میگوید: ابوحنیفه/شخصی پارسا، دانشمند و علاقهمند به آخرت و بینهایت راستگفتار و در حدیث حافظترین مردم زمانش بود. [۱۷۳]امام ابوجعفر طحاوی در مغانی الأخیار من رجال الآثار گفته است: ابوحنیفه/، این امام بزرگ، فردی مؤثّق، صادق و فقیهی مشهور میباشد. و ثوری میفرماید: کسی که با ابوحنیفه/مخالفت میکند، باید از نظر منزلت از وی بالاتر و در علم از او کاملتر باشد و بعید است که چنین فردی پیدا شود. مکی بن ابراهیم، استاد بخاری که بیشتر ثلاثیات بخاری از اوست، میفرماید: ابوحنیفه/داناترین مردم زمانش بود. ذهبی در تذکرة الحفّاظ گفته است: به خدا سوگند، منطق و جدال و فلسفه، بخشی از علم صحابه، تابعین، اوزاعی، ثوری، مالک و ابوحنیفه/نبوده است، بلکه علوم آنان قرآن و حدیث و مانند آنها بوده است. [۱۷۴]
ذهبی در شرح حال امام فرموده است: ابوحنیفه/، پیشوای بزرگ، دانشمند عراق، نعمان بن ثابت ابن زوطی تیمی کوفی که بردهی آزاد شدهی تیمیها بوده است، میباشد. [۱۷۵]او که در سال هشتاد متولد شده، انس بن مالک/را بیش از یک بار هنگامی که به کوفه آمد دیده است. این مطلب را سیف بن سعد از سیف بن جابراز ابوحنیفه/روایت نموده است. او از افرادی چون عطاء، نافع، عبدالرحمن بن هرمز اعرج، عدی بن ثابت، سلمة بن کهیل، ابوجعفر محمد بن علی، قتاده، عمرو بن دینار، ابواسحاق و افراد زیاد دیگری حدیث روایت نموده است. [۱۷۶]
[۱۶۳] وی در این کتاب به شرح حال مستقلی برای امام و دو یارش پرداخته است و این اثر به اهتمام شیخ ابوالوفاء افغانی به چاپ رسیده است. [۱۶۴] ابن عبدالبر نمری قرطبی، جامع بیان العلم و فضله. [۱۶۵] ابن عبدالبر، الانتقاء؛ در این کتاب سخنان زیادی از ائمه در ستایش امام ابوحنیفه وجود دارد. [۱۶۶] همان. [۱۶۷] الانتقاء. [۱۶۸] موفق، المناقب. [۱۶۹] العقیان، ص ۷۱. [۱۷۰] تهذیب التهذیب، ج ۱، ص ۴۵ و نیز: نگا: خیرات الحسان؛ إنجاء الوطن. [۱۷۱] موفق، المناقب، ج ۱، ص ۱۶۱. [۱۷۲] مقدمة التعلیم. [۱۷۳] موفق، المناقب، ج ۱، ص ۲۱۳. [۱۷۴] خلاصهی تذکرة الحفّاظ، ج ۱، ص ۱۹۲. [۱۷۵] سخنی از نوادهی امام نقل گردید که گفته بود: هیچگاه بردگی در نیاکان ما اتفاق نیفتاده است. واضح است که نوادهاش این مطلب را بهتر میداند. و الله اعلم. [۱۷۶] الرد المحکم، ص ۸ .