مقدمهی مؤلف
به نام خداوند بخشایندهی مهربان
الحمد لله ربّ العالمین؛ والصلوة والسلام علی سیّدنا محمد جوعلی آله الطیّبین الطاهرین وسائر ائمّة الدین من الفقهاء المجتهدین والحفّاظ المحدّثین؛ لاسیّماً امامنا الاعظم اباحنیفة النعمان بن ثابت؛ اوّل المجتهدین المتبوعین، وبعد؛
بیگمان، خداوند بلند مرتبه از میان مخلوقات و موجودات خویش، آدمیزادگان را (با اعطای عقل، اراده، اختیار، نیروی پندار و گفتار و نوشتار، قامت راست و غیره) گرامی داشت و برای راهنمایی و هدایتشان به راه راست، انبیاء و فرستادگان الهی را به سویشان گسیل داشت و از بین تمامی پیامبران، پیغمبر ما، حضرت محمد جرا بر سائر فرستادگان الهی، برتری بخشید و بر او کتابی قرآن نام، فرو فرستاد و پیامبر خویش (حضرت محمد ج) را معلّم و تبیین کنندهی حقایق و مفاهیم والای آن قرار داد؛ زیرا تمامی شاخهها و شعبههای احکام شرعی نه به طور اجمال و نه به طور مفصّل، در قرآن کریم بیان نشده است و این، پیامبر گرامی اسلام جبود که بر مبنای فرمان خدا، با اقوال و کردار خویش به توضیح اِجمال قرآن و تبیین تفاصیل آن پرداخت؛ و این کار پیامبر جنیز براساس این فرمان الهی بود؛ آنجا که خداوند میفرماید:
﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ﴾[النحل: ۴۴]
«و قرآن را بر تو نازل کردهایم تا این که چیزی را برای مردم روشنسازی که برای آنان فرستاده شده است (که احکام و تعلیمات اسلامی است)».
از این رو، رسول خدا جنیز در رخدادها و رویدادها و حادثهها و اتفاقها فتوا میداد و در کشمکشها و خصومتها و نزاعها و مشاجرهها و دعواها و مرافعهها قضاوت میکرد و در تمامی مواردی که مردم با همدیگر اختلاف میکردند - از قبیل: دعواها، شکایتها، پرسشها، نزاعها و درگیریها - حکم صادر میکرد؛ و تمامی این فتواها، قضاوتها و حکمهای پیامبر جدر وهلهی اول، بر مبنای کتاب خدا (قرآن) بود؛ همچنانکه خداوند بلند مرتبه، ایشان را با این فرمودهاش، بدین امر، راهنمایی و ارشاد میکند که براساس قرآن حکم صادر کند و قضاوت نماید؛ آنجا که میفرماید:
﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ بِٱلۡحَقِّ مُصَدِّقٗا لِّمَا بَيۡنَ يَدَيۡهِ مِنَ ٱلۡكِتَٰبِ وَمُهَيۡمِنًا عَلَيۡهِۖ فَٱحۡكُم بَيۡنَهُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُۖ وَلَا تَتَّبِعۡ أَهۡوَآءَهُمۡ عَمَّا جَآءَكَ مِنَ ٱلۡحَقِّۚ﴾[المائدة: ۴۸]
«و بر تو (ای پیغمبر) کتاب (کامل و شامل قرآن) را نازل کردیم که (در همهی احکام و اخبار خود) ملازم حق و موافق و مصدّق کتابهای پیشین (آسمانی) و شاهد (بر صحّت و سقم) و حافظ (اصول مسائل) آنها است؛ پس (اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند) میان آنان بر طبق چیزی داوری کن که خدا بر تو نازل کرده است و به خاطر پیروی از امیال و آرزوهای ایشان، از حق و حقیقتی که برای تو آمده است، روی مگردان».
و اگر چنانچه حکمی را در کتاب خدا نمییافت، بدان چیزی حکم صادر میکرد و قضاوت مینمود که از «وحی غیر متلوّ» (سنّت) بر ایشان روشن و آشکار میگردید؛ و یا به اجتهاد خویش عمل میکردند؛ آنگاه اگر چنانچه به حق میرسیدند، بر اجتهادشان باقی میماندند و گرنه، اجتهادشان با وحی خداوند، اصلاح و تصحیح میشد.
پس از آن، صحابه و یاران رسول خدا جنیز به طور علمی و عملی (تئوریک و کاربردی)، این دین را از رسول خدا جفرا گرفتند و در زمان حیات خود آن حضرتجو پس از وفات ایشان، در شهرها و سرزمینهای گوناگون، پراکنده و متفرّق شدند و این امانت را بدون هیچگونه تغییر و تبدیل و دگرگونی و تحریف، به انجام رساندند؛ آنها در عراق، شام، مصر و دیگر سرزمینهای وسیع و گستردهی شرق و غرب فرود آمدند و منزل گزیدند و تابعین نیز به نیکی از آنان، علوم و معارف نبوی را فراگرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند.
و در اوائل، امر دین، در صیانت و حراست و تبلیغ و اطّلاع رسانی، این چنین بود و هیچ یک از صحابه و تابعینِ نخستین، به تدوین و ساماندهی احکام دینی و تفصیل و تبیین آنها و طبقه بندی و بخش بندی کردن آنها دست نیازید و مبادرت نورزید؛ زیرا آنها نیازی بدین کار نداشتند؛ و چون عصر تابعین به پایان خود نزدیک شد و حوادث و فتنهها زیاد شد و دشمنان و بدخواهان، در نهان و آشکار، بر دین هجوم آوردند و آن را مورد تاخت و تاز خویش قرار دادند و جهل و نادانی و بیخردی و بیدانشی، پا به عرصهی وجود گذاشت و به منصهی ظهور رسید و دروغ و دورغ بافی رواج پیدا کرد؛ در این زمان بود که نیاز مُبرم پیدا شد به تقویت کردن و تثبیت نمودن احکام شرعی و ضبط و ثبت آن، با تدوین و گردآوری و نوشتن و به قلم آوردن به صورت طبقه بندی و بخش بندی شده و مرتّب و فصل بندی و کلاسه شدن؛ از این رو، خداوند بلند مرتبه، بر امّت اسلامی، با مردی از سرزمین فارس منّت نهاد و این مهم را بر دوش آن مرد قرار داد؛ این مرد، در کوفه زاده شد و دیده به جهان گشود و پا به عرصهی وجود نهاد و در همانجا رشد و نموّ نمود و پرورش یافت؛ و این بزرگ مرد، همان امام اعظم ابوحنیفه/بود.