بررسی دیدگاه کلی امام ابوحنیفه/در مورد حدیث:
از مهمترین مصادر و اصول استنباط که در واقع پس از قرآن، بیشترین تأثیر را بر عقیده و فقه اسلامی داشته، همانا «سنت» است. «سنت» عبارت است از: اقوال، افعال، و تقریرات پیامبر که برای هر مسلمانی حجّت و معتبر است. سنّت از جهت سند، نزد جمهور علما به دو قسم متواتر و آحاد تقسیم میشود، اما حنیفه در تقسیم بندی سنت از این حیث، خبر مشهور را نیز به آن اضافه نمودهاند. ابوحنیفه و یاران او، در حجّیت خبر متواتر و مشهور، هیچگونه تردیدی ندارند. بلکه منکر خبر متواتر را کافر میدانند و به کسانی که خبر مشهور را رد میکنند، حکم فاسق میدهند. حدیث با قید «صحیح بودن»، دومین دلیل از ادلهی فقه ابوحنیفه شناخته شده و در متن صیمری از ابن ضریس، شرط پذیرش آن، رواج حدیث به روایت ثقات از ثقات دانسته شده است.
ابوحنیفه «سنت» را اصلی از اصول تشریع قرار داده بود و چنانه صحت حدیثی برای وی محرز میگردید، به هیچ وجه از آن عدول نمیکرد. او نه تنها در اصول استنباط، به حدیث، به عنوان دومین مصدر تشریع مینگریست، بلکه مذهب خویش را چیزی سوای حدیث و سنت پیامبر نمیدانست. نقل شده که وی گفته است: «اذا صحَّ الحدیث فهو مذهبی». به این ترتیب، ابوحنیفه صریحاً اعلام کرده است: هر گونه فتوایی که خلاف حدیث صحیح از وی صادر شده باشد، از اعتبار ساقط است و مذهب وی مبتنی بر حدیث صحیح میباشد.
از جمله شعارهای معروف ابوحنیفه که بسیار مورد توجه محققان نیز قرار گرفته، این است: «گفته و سخن رسول خدا جرا بر چشم و سرمان میگذاریم و اگر از اصحابش نیز سخنی به ما برسد، از میان اقوال مختلف آنان، قولی را انتخاب و بدان عمل میکنیم، اما در مقابل اقوال تابعان، ما نیز اقوال و فتاوی خود را مطرح (و استدلال) میکنیم». سباعی به نقل از ابن عبدالبر میگوید: ابوحنیفه گفته است: «نفرین خداوند کسی را که اوامر رسول خدا جرا مخالفت ورزد. مگر نه اینکه ما به برکت وجود او، کرامت یافتیم و به وسیلهی او (از آتش و عذاب الهی) رهانیده شدیم». جای بسی تعجب است که با وجود چنین بیانات صریحی از ابوحنیفه، برخی او را مخالف حدیث و بیتوجه به حدیث معرفی کردهاند و تهمتهای فراوانی را بر وی روا داشتهاند.
بدیهی است، دیدگاه ابوحنیفه نسبت به اصل «حجیت حدیث» هیچ فرقی با دیدگاه دیگر فقیهان ندارد و تنها در چگونگی قبول و شرایط اعتماد به حدیث، با دیگران متفاوت است. کتب فقهی حنیفه مشحون است از مسائلی که ابوحنیفه برای فتوا دادن در آن، به حدیث متوسل شده و علاوه بر این، «مسند ابوحنیفه» و کتب شاگردان او شاهد بر این مدعاست.
شایان ذکر است، نوع بینش و دیدگاهی که ابوحنیفه نسبت به انواع و اقسام حدیث چون حدیث مرسل، آحاد و غیره داشته، از تفاوتهایی با دیگر دیدگاهها - که توسط برخی از فقها و محدّثان مطرح شده - برخوردار است. اینگونه اختلافات، طبیعی است و از همان نوع اختلافاتی است که مثلاً میان بخاری و مسلم - دو تن از مشهورترین محدّثان اهل سنت - در قبول حدیث، وجود داشته است و امروزه ما شاهدیم که در برخی کتب، ذیل برخی احادیث، نوشته میشود: «این بنابر شرط بخاری صحیح است یا بنا بر شرط مسلم».