۲۳- خالد بن عبدالله طحّان واسطی/ [۶۰۵] [متوفّای ۱۷۹ ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۶۰۶]گوید:
وی، پیشوای دینی و حافظ حدیث، ابوالهیثم - یا ابومحمد-، خالد بن عبدالله بن عبدالرحمن بن یزید مُزنی واسطی طحّان میباشد. او از این بزرگان و محدّثان، حدیث روایت نموده است:
حصین بن عبدالرحمن؛ سهیل بن ابی صالح؛ جریری؛ عبدالملک بن ابی سلیمان؛ یونس بن عبید و خالد حذّاء.
و از کسانی که از خالد بن عبدالله، به روایت حدیث پرداختهاند، میتوان بدین افراد اشاره کرد:
پسرش: محمد؛ عمرو بن عون؛ سعید بن منصور؛ مُسدَّد؛ اسحاق بن شاهین واسطی؛ و شمار زیادی از دیگر بزرگان و محدّثان و شیفتگان علم و دانش و تشنگان حکمت و فرزانگی.
خالد بن عبدالله طحّان واسطی، فردی عالم و دانشمند، متخصّص و کارشناس، دانا و آگاه، درستکار و شریف، نجیب و محترم، شایسته و کارآمد، کاردان و توانا، متدیّن و خداترس، مُطیع و فرمانبردار اوامر و فرامین الهی، تعالیم و آموزههای نبوی، احکام و دستورات شرعی و حقایق و مفاهیم والای قرآنی و انسانی متواضع و فروتن و پارسا و پرهیزگار بود.
احمد بن حنبل گوید: «كان ثقة صالحاً في دینه»؛ «خالد بن عبدالله، روایت کنندهای ثقه و مورد اعتماد، پارسا و پرهیزگار و متدیّن و خداترس بود».
اسحاق ازرق گوید: «ما ادركتُ احداً افضل منه»؛ «کسی را برتر و بایستهتر و بهتر و برازندهتر از خالد بن عبدالله، درنیافتهام».
ابوعیسی ترمذی گوید: «و خالد، ثقة حافظ؛ «خالد بن عبدالله، (در عرصهی روایت و درایت)، هم ثقه و قابل اعتماد است و هم حافظ و ضابط».
خلیفه و محمد بن سعد بر این باورند که خالد بن عبدالله طحّان واسطی، به سال ۱۸۲ ه . ق وفات کرده و به رحمت ایزدی پیوسته است؛ ولی عبدالحمید بن بیان، معتقد است که در ماه جمادی الاول، به سال ۱۷۹ ه . ق درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید. رحمت و رضوان خدا بر او باد.
حافظ ابن حجر عسقلانی، در کتاب «تهذیب التهذیب» [۶۰۷]گوید:
عبدالله بن احمد، از پدرش (احمد بن حنبل) نقل میکند که وی گفت: «كان خالد الطحّان، ثقة، صالحاً في دینه؛ وهو، احبّ الینا من هُشیم»؛ «خالد بن عبدالله طحّان، روایت کنندهای ثقه و مورد اعتماد و پارسا و پرهیزگار و متدیّن و خداترس و درستکار و شریف بود؛ و از دیدگاه ما، او از هشیم، بهتر و برازندهتر است».
ابن سعد، ابوزرعه و نسایی گفتهاند: «ثقة»؛ «خالد بن عبدالله، فردی قابل اعتماد و مورد وثوق میباشد».
و ابوحاتم گفته است: «ثقة صحیح الحدیث»؛ «خالد بن عبدالله، از زمرهی راویان مؤثق و مطمئن میباشد که احادیث و روایات او نیز، صحیح و درست میباشند».
ابن حبّان نیز، وی را در شمار روایت کنندگان مؤثق و معتبر و مطمئن و قوی و درستکار و قابل اعتماد ذکر کرده است.
و شایان ذکر است که خالد بن عبدالله، از آن دسته از راویانی میباشد که بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه، به نقل روایت از وی پرداختهاند.
و در کتاب «جامع المسانید» [۶۰۸]، چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و هو ممّن یروی الكثیر عن الامام ابی حنیفة/في هذه المسانید؛ وهو من شیوخ الامام احمد بن حنبل/»؛ «خالد بن عبدالله طحّان، از آن دسته از راویانی میباشد که در این مسانید، از امام ابوحنیفه/بسیار حدیث روایت نموده است؛ و علاوه از آن، او از اساتید امام احمد بن حنبل/نیز به شمار میآید».
و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی، در کتاب «عقود الجمان»، [۶۰۹]خالد بن عبدالله را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.
و همچنین حافظ ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب»، [۶۱۰]وی را از راویان شهر «واسط» برشمرده که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداخته است.
نگارندهی سطور گوید:
خالد بن عبدالله طحّان واسطی/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب «من ادّعی الی غیر ابیه» [۶۱۱]
«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا خَالِدٌ هُوَ ابْنُ عَبْدِ اللَّهِ، حَدَّثَنَا خَالِدٌ، عَنْ أَبِي عُثْمَانَ، عَنْ سَعْدٍ س، قَالَ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ج، يَقُولُ: «مَنِ ادَّعَى إِلَى غَيْرِ أَبِيهِ، وَهُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ غَيْرُ أَبِيهِ، فَالْجَنَّةُ عَلَيْهِ حَرَامٌ» * فَذَكَرْتُهُ لِأَبِي بَكْرَةَ، فَقَالَ: وَأَنَا سَمِعَتْهُ أُذُنَايَ وَوَعَاهُ قَلْبِي مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ج»(ح ۶۷۶۶ و ۶۷۶۷)
«مُسدَّد، از خالد بن عبدالله، از خالد، از ابوعثمان، از سعدسبرای ما روایت کرده که وی گفته است: از رسول خدا جشنیدم که میفرمودند: «هر کس آگاهانه، خود را به کسی غیر از پدرش نسبت دهد، بهشت برایش حرام میگردد».
ابوعثمان گوید: این موضوع را به ابوبکرةلیادآور شدم؛ او گفت: این حدیث را از رسول خدا جگوشهایم شنیده و دلم حفظ کرده است».
* در باب «رجم المُحصن» [۶۱۲]
«حَدَّثَنِي إِسْحَاقُ، حَدَّثَنَا خَالِدٌ، عَنِ الشَّيْبَانِيِّ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِي أَوْفَى: "هَلْ رَجَمَ رَسُولُ اللَّهِ ج؟ قَالَ: نَعَمْ، قُلْتُ: قَبْلَ سُورَةِ النُّورِ أَمْ بَعْدُ؟ قَالَ: لاَ أَدْرِي"»(ح ۶۸۱۳)
«اسحاق، از خالد بن عبدالله، از شیبانی، برای ما روایت کرده که وی گفته است: از عبدالله بن ابی اوفیسپرسیدم: آیا رسول خدا جسنگسار کرده است؟ او در پاسخ گفت: آری. گفتم: سنگسار، پیش از نزول سورهی «نور» بود یا پس از آن؟ گفت: نمیدانم».
* در باب «رفع الیدین اذا كبّر واذا ركع واذا رفع» [۶۱۳].
* در باب «الصلاة في كسوف الشمس» [۶۱۴].
* در باب «طول الصلاة في قیام اللیل» [۶۱۵].
* در باب «فضل الحجّ المبرور» [۶۱۶].
* در باب «من لم یدخل الكعبة» [۶۱۷]
* در باب «التكبیر عند الركن» [۶۱۸].
* در باب «سقایة الحاجّ» [۶۱۹].
* در باب «متی یحلّ فطر الصائم» [۶۲۰].
* در باب «صوم داود علیه السلام» [۶۲۱].
* در باب «ما قیل في الصوّاغ» [۶۲۲].
* در باب «قبول الهدیّة» [۶۲۳].
* در باب «قول النبيّ ج: اُحلّت لكم الغنائم» [۶۲۴]
[۶۰۵] بیوگرافی «خالد بن عبدالله طحّان واسطی» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۲/۱/۱۶۰؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۱/۲۲۶؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۳/۳۴۰؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۶/۲۶۷؛ «تاریخ بغداد»، خطیب بغدادی ۸/۲۹۴؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۱/۲۷۰؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۲۵۹؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، علامه خزرجی، ص ۸۶؛ «شذرات الذهب»؛ ابن عماد ۱/۲۹۲؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۵/۳۷۱؛ «طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص ۱۱۷؛ «النجوم الزاهرة»، ابن تغری بردی ۲/۹۷؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۱/۱۱۹ [۶۰۶] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۲۵۹ و ۲۶۰ [۶۰۷] «تهذیب التهذیب» ۳/۸۷ [۶۰۸] «جامع المسانید» ۲/۴۴۳ [۶۰۹] «عقود الجمان»؛ ص ۱۱۰ [۶۱۰] «المناقب» کردری ۲/۲۲۹ [۶۱۱] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۳/۱۰۰۱ [۶۱۲] همان ۲/۱۰۰۶ [۶۱۳] همان ۱/۱۰۲ [۶۱۴] همان ۱/۱۴۱ [۶۱۵] همان ۱/۱۵۳ [۶۱۶] همان ۱/۲۰۶ [۶۱۷] همان ۱/۲۱۷ [۶۱۸] همان ۱/۲۱۹ [۶۱۹] همان ۱/۲۲۱ [۶۲۰] همان ۱/۲۶۲ [۶۲۱] همان ۱/۲۶۶ [۶۲۲] همان ۱/۲۸۰ [۶۲۳] همان ۱/۳۵۱ [۶۲۴] همان ۱/۴۴۰