۶۱- عبیدالله بن عُمر [بن حفص بن عاصم بن عمر بن الخطّاب عَدَوی] عُمری/ [۱۲۴۲] [متوفّای ۱۴۷ه . ق]
حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۱۲۴۳]گوید:
وی، عبیدالله بن عمر بن حفص بن عاصم بن عمر بن خطّاب، عَدوی عُمری مَدَنی، ابوعثمان، و یکی از فقهای هفتگانهی مدینهی منوّره میباشد.
از کسانی که عبیدالله بن عمر، از آنها، به نقل روایت پرداخته است، میتوان بدین بزرگان اشاره کرد:
اُمّ خالد بنت خالد بن سعید بن عاص - این خانم، صحبت و همراهی با پیامبر جنیز داشته است -، پدرش (عمر بن حفص بن عاصم)؛ داییاش: خبیب بن عبدالرحمن؛ سالم بن عبدالله بن عمر؛ پسر سالم، یعنی ابوبکر بن سالم؛ نافع مولی ابن عمر؛ پسر نافع، یعنی عمر بن نافع؛ قاسم بن محمد بن ابوبکر؛ پسر قاسم، یععنی عبدالرحمن بن قاسم؛ سمی مولی ابوبکر بن عبدالرحمن بن حارث؛ ابوحازم بن دینار؛ سعید مقبری؛ عبادة بن ولید بن عبادة بن صامت؛ عبدالله بن دینار؛ ابوالزناد؛ عطاء بن ابی رباح؛ ثابت بنانی؛ محمد بن منکدر؛ محمد بن یحیی بن حبّان؛ یزید بن رومان؛ زهری؛ وهب بن کیسان و دیگران.
و از شاگردانی که از عبیدالله بن عمر/، به نقل و روایت حدیث پرداختهاند، میتوان این افراد را نام برد:
برادرش: عبدالله؛ حُمید طویل - که یکی از اساتید وی به شمار میآید -؛ ایوب سختیانی - که پیش از عبیدالله بن عمر، وفات کرد - ؛ یحیی بن سعید انصاری - که از وی بزرگتر نیز بود - ؛ جریر بن حازم؛ حماد بن زید؛ حماد بن سلمة؛ سفیان ثوری؛ سفیان بن عیینة؛ شعبة؛ معمر بن راشد؛ زائدة؛ سفیان بن حسین؛ سلیمان بن بلال؛ حفص بن غیاث؛ خالد بن حارث؛ سلیم بن اخضر؛ عبّاد بن عبّاد؛ عبدالله بن ادریس؛ عبدالله بن مبارک؛ عبدالله بن نُمیر؛ عبدالأعلی بن عبدالأعلی؛ ابن جُریج؛ ابواسحاق فزاری؛ عبدالعزیز ماجشون؛ دراوردی؛ معتمر بن سلیمان؛ وُهیب؛ یحیی بن ابی زائدة؛ یحیی قطّان؛ ابوخالد احمر؛ عبدالوهاب ثقفی؛ عقبة بن خالد سکونی؛ عیسی بن یونس؛ علی بن مسهر؛ عبدة بن سلیمان؛ فضل بن موسی سینانی؛ قاسم بن یحیی بن عطاء بن مقدّم؛ لیث بن سعد؛ اسماعیل بن زکریا خلقانی؛ ابوضمرة انس بن عیاض؛ ابواُسامة؛ حماد بن مَسْعدة؛ عبدالرحیم بن سلیمان؛ محمد بن بشر عبدی؛ محمد بن عبید طنافسی؛ عبدالرزاق بن همّام و دیگران.
عبدالله بن احمد، به نقل از یحیی بن معین گوید: «عبیدالله بن عمر، من الثقات»؛ «عبیدالله بن عمر، یکی از راویان مؤثق و قابل اعتماد است».
نسایی گوید: «ثقةٌ ثبتٌ»؛ «عبیدالله بن عمر، فردی ثقه و مورد اعتماد و مطمئن و معتبر و امانت دار و درستکار میباشد».
ابوزرعة و ابوحاتم گفتهاند: «ثقة»؛ «وی، روایت کنندهای مورد وثوق و قابل اعتماد است».
هیثم بن عدی گوید: «مات سنة سبع واربعین ومائة»؛ «عبیدالله، به سال ۱۴۷ ه . ق درگذشت و به رحمت ایزدی پیوست».
ولی عروة بر این باور است که وی به سال ۱۴۴ یا ۱۴۵ ه . ق وفات کرد و چهره در نقاب خاک کشید.
ابن منجویة گوید: «كان من سادات اهل المدینة وأشراف قریش فضلاً وعلماً وعبادةً وشرفاً وحفظاً واتقاناً»؛ «عبیدالله بن عمر، از لحاظ فضل و برتری، علم و دانش، حکمت و فرزانگی، عبادت و پارسایی، زهد و پرهیزگاری، دینداری و خداترسی، شرافت و نجابت، بزرگواری و احترام، حفظ و ضبط، مهارت و خبرگی، استادی و زبردستی، شایستگی و توانایی و کاردانی و تخصّص، از بزرگان و پیشاهنگان اهل مدینه و از طلایه داران و پیشگامان قریش بود».
حافظ ابن حجر عسقلانی گوید: سخن ابن منجویه، فرازی از سخنان ابن حبّان، در کتاب «الثقات» وی میباشد.
احمد بن صالح گوید: «ثقة، ثبت، مأمون، لیس احدٌ أثبت في حدیث نافع منه»؛ «عبیدالله بن عمر، روایت کنندهای مؤثق و قابل اعتماد، مطمئن و معتبر، امانت دار و درستکار، شرافتمند و صادق میباشد؛ به گونهای که نسبت به احادیث و روایات نافع، کسی از او، مطمئنتر و معتبرتر و وفادارتر و صادقتر وجود ندارد».
یحیی بن معین گوید: «لم یسمع من ابن عمر»؛ «عبیدالله بن عمر، از ابن عمربحدیثی را سماع نکرده است».
و همچنین یحیی بن معین در جایی دیگر گفته است: «ثقة، حافظ، متّفق علیه»؛ «عبیدالله بن عمر، فردی مؤثق و قابل اعتماد و حافظ و ضابط میباشد که تمامی علماء و صاحب نظران اسلامی، بر وثاقت، امانت، صداقت، اعتبار، شرافت و درستی وی، اتفاق نظر دارند».
ناگفته نماند که عبیدالله بن عمر/، از آن دسته از راویان و محدّثانی نیز میباشد که بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه، از وی حدیث روایت نمودهاند.
و در کتاب «جامع المسانید» [۱۲۴۴]، چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و مع جلالة قدره، یروی عن الامام ابی حنیفة في هذه المسانید»؛ «عبیدالله بن عمر - با وجود این که از شأن و جایگاهی بس والا و بالا برخوردار است - باز هم در این مسانید، به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداخته است».
علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی در کتاب «عقود الجمان» [۱۲۴۵]، عبیدالله بن عمر را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.
و همچنین حافظ ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب» [۱۲۴۶]، وی را در زمرهی راویان مدینهی منوره ذکر کرده که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداختهاند، معرّفی نموده است.
نگارندهی سطور گوید:
عبیدالله بن عمر عدوی عُمری/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با دو واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب «البكاء من خشیة الله» [۱۲۴۷]
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، حَدَّثَنَا يَحْيَى، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي خُبَيْبُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ حَفْصِ بْنِ عَاصِمٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: "سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمُ اللَّهُ: رَجُلٌ ذَكَرَ اللَّهَ فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ "»(ح ۶۴۷۹)
«محمد بن بشار، از یحیی، از عبیدالله بن عمر، از خُبیب بن عبدالرحمن، از حفص بن عاصم، از ابوهریرهسبرای ما روایت کرده که رسول خدا جفرمودند: «هفت نفر هستند که خداوند، آنان را در روز رستاخیز در سایهی خود پناه میدهد؛ یکی از آنها، کسی است که خدا را یاد میکند و از چشمانش، اشک جاری میشود».
* در باب «بابٌ في الحوض» [۱۲۴۸]
«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا يَحْيَى، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ، حَدَّثَنِي نَافِعٌ، عَنِ ابْنِ عُمَرَ سمَا، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «أَمَامَكُمْ حَوْضٌ كَمَا بَيْنَ جَرْبَاءَ وَأَذْرُحَ»»(ح ۶۵۷۷)
«مُسدّد، از یحیی، از عبیدالله بن عمر، از نافع، از ابن عمرببرای ما روایت کرده که آن حضرت جفرمودند: «در جلو شما، حوضی قرار دارد که بزرگی آن، به مسافت میان شهرهای جرَرباء و اَذرُح است».
* در باب «بابٌ في الحوض» [۱۲۴۹]
«حَدَّثَنِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ المُنْذِرِ، حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ عِيَاضٍ، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ، عَنْ خُبَيْبِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ حَفْصِ بْنِ عَاصِمٍ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جقَالَ: «مَا بَيْنَ بَيْتِي وَمِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الجَنَّةِ، وَمِنْبَرِي عَلَى حَوْضِي»»(ح ۶۵۸۸)
«ابراهیم بن منذر، از انس بن عیاض، از عبیدالله بن عمر، از خُبیب، از حفص بن عاصم، از ابوهریرهسبرای ماروایت کرده که رسول خدا جفرمودند: «میان خانه و منبرم، بوستانی از بوستانهای بهشت است؛ و منبرم، بر سر حوض من قرار دارد».
* در باب «كراهیة الصلاة في المقابر» [۱۲۵۰].
* در باب «نوم الرجال في المسجد» [۱۲۵۱].
* در باب «الحلق والجلوس في المسجد» [۱۲۵۲].
* در باب «الصلاة الی الراحلة والبعیر والشجر والرحل» [۱۲۵۳].
* در باب «الصلاة بعد الفجر حتّی ترتفع الشمس» [۱۲۵۴].
* در باب «من جلس في المسجد ینتظر للصلاة؛ وفضل المساجد» [۱۲۵۵].
* در باب «اذا حضر الطعام وأقیمت الصلاة» [۱۲۵۶].
* در باب «رفع الیدین اذا قام من الركعتین» [۱۲۵۷].
* در باب «وجوب القراءة للامام والمأموم في الصلوات كلّها في الحضر والسفر ومایجهر فیها وما یخافت» [۱۲۵۸].
به هر حال، روایات «عبیدالله بن عمر عَدوی عمری/»، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۹۵ مورد آمده است.
[۱۲۴۲] بیوگرافی «عبیدالله بن عمر عَدوی عُمری» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۳/۱/۳۹۳؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۲/۷۰۴؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۵/۳۲۶؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی ۶/۳۰۴؛ «شذرات الذهب»، ابن عماد ۱/۲۱۹؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۷/۱۴۹؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۲/۲۳۱؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۶۳۷ ؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۱۲/۲۴۶؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص ۲۱۳؛«طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص۷۷، «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۱/۳۰۲ [۱۲۴۳] «تهذیب التهذیب» ۷/۳۵ و ۳۶ [۱۲۴۴] «جامع المسانید» ۲/۵۱۲ [۱۲۴۵] «عقود الجمان»؛ ص ۱۲۹ [۱۲۴۶] «المناقب»، کردری ۲/۲۱۹ [۱۲۴۷] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۲/۹۵۹ [۱۲۴۸] همان ۲/۹۷۴ [۱۲۴۹] همان ۲/۹۷۵ [۱۲۵۰] همان ۱/۶۲ [۱۲۵۱] همان ۱/۶۳ [۱۲۵۲] همان ۱/۶۸ [۱۲۵۳] همان ۱/۷۲ [۱۲۵۴] همان ۱/۸۲ [۱۲۵۵] همان ۱/۹۱ [۱۲۵۶] همان ۱/۹۲ [۱۲۵۷] همان ۱/۱۰۲ [۱۲۵۸] همان ۱/۱۰۴