۳۱- سعید بن ابوعَروبة؛ مهران/ [۷۳۲] [متوفّای ۱۵۶ ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۷۳۳]گوید:
وی، پیشوای دینی و حافظ حدیث، ابوالنّضر عَدَوی بَصری، یکی از شخصیتهای برجستهی اسلامی و از زمرهی طلایه داران و پیشقراولان عرصهی دینی میباشد که از حسن، محمد بن سیرین، ابونضرة عبدی، ابورجاء عطاردی، نضربن انس، قتادة، مطر ورّاق و شمار زیادی از دیگر محدّثان و بزرگ مردان اسلامی، حدیث روایت نموده است.
و از کسانی که از سعید بن ابی عروبة، به روایت حدیث پرداختهاند، میتوان بدین افراد اشاره کرد:
بشر بن مفضّل؛ ابی عُلَیّة؛ محمد بن جعفر غُنْدَر؛ یحیی بن سعید؛ رَوح بن عُبادة؛ عبدالوهاب بن عطاء؛ سعید بن عامر ضبّی؛ ابوعاصم؛ محمد بن عبدالله انصاری و کسان دیگر.
یحیی بن معین و نسایی، سعید بن ابوعروبة را شخصیّتی مؤثّق و قابل اعتماد معرفی کردهاند؛ و وی، از زمرهی نخستین کسانی به شمار میآید که در شهر بصره، کتابی را بر مبنای ابواب فقهی، تدوین و ساماندهی و تألیف و نگارش نموده است.
احمد بن حنبل گوید: «لم یكن له كتاب؛ انّما كان یحفظ»؛ «سعید بن ابوعروبة، (برای نقل و روایت حدیث،) کتابی در دسترس نداشت؛ بلکه تمامی روایات و احادیث را از حفظ داشت (و به هنگام نقل و روایت حدیث، از قدرت حافظهی خویش کار میگرفت و بر مبنای حفظ خویش، به روایت احادیث میپرداخت؛ بیآن که کتابی در اختیار داشته باشد)».
و یحیی بن معین گوید: «هو اثبت الناس في قتادة ومعه هشام وشعبة»؛ «در مورد روایات قتاده، سه نفر، از زمرهی مطمئنترین و مؤثقترین افراد به شمار میآیند که عبارتند از: سعید بن ابوعروبة؛ هشام (دستوائی) و شعبه».
و ابوعوانة گفته است: «لم یكن عندنا في ذلك الزمان، احفظ من سعید»؛ «از دیدگاه ما، در این روزگار، کسی حافظتر و ضابطتر از سعید بن ابوعروبة وجود ندارد».
و سرانجام، سعید بن ابوعروبة/به سال ۱۵۶ه . ق درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید. رحمت و رضوان خدا بر او باد.
حافظ ابن حجر عسقلانی، در کتاب «تهذیب التهذیب» [۷۳۴]گوید:
یحیی بن معین و نسایی در مورد سعید بن ابوعروبة گفتهاند: «ثقة»؛ «وی، فردی مؤثق و قابل اعتماد است».
و ابوزرعة گوید: «ثقة مأمون»؛ «سعید بن ابوعروبة، از راویان ثقه و معتبر و مطمئن و مورد اعتماد میباشد».
ابن ابوخیثمه گوید: «اثبت الناس في قتادة، سعید بن ابی عروبة وهشام الدستوائی»؛ «در مورد روایات قتاده، مطمئنترین و معتبرترین فرد، سعید بن ابی عروبة و هشام دستوائی میباشند».
و ابوداود طیالسی گوید: «كان احفظ اصحاب قتادة»؛ «سعید بن ابوعروبة، حافظترین و ضابطترین شاگردان قتاده به شمار میآمد».
و ابن ابی حاتم، به نقل از ابوزرعة گوید: «سعید، احفظ واثبت من اَبان العطّار»؛ «سعید بن ابوعروبة»، نسبت به ابان عطّار، هم حافظتر و ضابطتر است و هم مطمئنتر و معتبرتر». و ابوحاتم گوید: «هو قبل ان یختلط، ثقة؛ وکان اعلم الناس بحدیث قتادة»؛ «سعید بن ابی عروبة، پیش از آن که دچار حواس پرتی و درآمیختگی و اختلال حواس شود، فردی مؤثق و معتبر بود؛ و وی نسبت به احادیث قتادة، از زمرهی داناترین و آگاهترین مردمان به شمار میآمد».
و ابن سعد گفته است: «كان ثقة كثیر الحدیث؛ ثم اختلط في آخر عمره»؛ «سعید بن ابی عروبة، روایت کنندهای ثقه و معتمد و مطمئن و قابل اعتماد است که به روایت احادیث زیادی پرداخته است؛ و وی، در آخر عمر خویش، دچار حواس پرتی و درآمیختگی و اختلال حواس شده است». [۷۳۵]
و احمد عجلی گوید: «كان ثقة»؛ «سعید بن ابی عروبة، فردی مؤثق و معتبر و مطمئن و قابل اعتماد بود».
ابن عدی گفته است: «و سعید من ثقات المسلمین»؛ «سعید بن ابی عروبة، یکی از مسلمانان ثقه و مورد اعتماد بود».
شایان ذکر است که سعید بن ابی عروبة/، از آن دسته از محدّثان و راویانی میباشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه)، از وی حدیث روایت نمودهاند.
و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی، در کتاب «عقود الجمان»، [۷۳۶]وی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.
و همچنین حافظ ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب» [۷۳۷]، سعید بن ابی عروبة را در زمرهی راویان شهر بصره ذکر نموده که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداخته است.
و در کتاب «جامع المسانید» [۷۳۸]، چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و هو یروی عن الامام ابی حنیفة في هذه المسانید»؛ «سعید بن ابی عروبة، در این مسانید، از امام ابوحنیفه/، حدیث روایت نموده است».
نگارنده گوید:
سعید بن ابی عروبة/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با دو واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب «رفع البصر الی السماء في الصلاة» [۷۳۹]
«حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي عَرُوبَةَ، قَالَ: حَدَّثَنَا قَتَادَةُ، أَنَّ أَنَسَ بْنَ مَالِكٍ حَدَّثَهُمْ، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: «مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَرْفَعُونَ أَبْصَارَهُمْ إِلَى السَّمَاءِ فِي صَلاَتِهِمْ»، فَاشْتَدَّ قَوْلُهُ فِي ذَلِكَ، حَتَّى قَالَ: «لَيَنْتَهُنَّ عَنْ ذَلِكَ أَوْ لَتُخْطَفَنَّ أَبْصَارُهُمْ»»(ح ۷۵۰)
«علی بن عبدالله، از یحیی بن سعید، از سعید بن ابی عروبة، از قتادة برای ما روایت کرده که وی گفته است: از انس بن مالکسروایت است که آن حضرت جفرمود: «چرا برخی از مردم، در نماز، به طرف آسمان نگاه میکنند؟» و در این باره، سخنان شدیدی بر زبان آورد تا جایی که فرمود: «یا از این کار خود، باز میآیند و یا بینایی شان، ربوده میشود».
* در باب «مناقب عمر بن الخطاب، ابی حفص القرشی العدوی» [۷۴۰]
«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ زُرَيْعٍ، حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ أَبِي عَرُوبَةَ، ح وقَالَ لِي خَلِيفَةُ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَوَاءٍ، وَكَهْمَسُ بْنُ المِنْهَالِ، قَالاَ: حَدَّثَنَا سَعِيدٌ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س، قَالَ: صَعِدَ النَّبِيُّ جإِلَى أُحُدٍ وَمَعَهُ أَبُو بَكْرٍ، وَعُمَرُ، وَعُثْمَانُ، فَرَجَفَ بِهِمْ، فَضَرَبَهُ بِرِجْلِهِ، قَالَ: «اثْبُتْ أُحُدُ فَمَا عَلَيْكَ إِلَّا نَبِيٌّ، أَوْ صِدِّيقٌ، أَوْ شَهِيدَانِ»»(ح ۳۶۸۶)
«مُسدّد، از یزید بن زُریع، از سعید بن ابی عروبة برای ما روایت کرده است. و همچنین خلیفة برای من گفت: محمد بن سواء و کهمس بن منهال، از سعید بن ابی عروبة، از قتادة، از انس بن مالکسبرای ما روایت کرده که وی گفته است: رسول خدا جهمراه ابوبکرس، عمرسو عثمانسبالای کوه اُحد رفتند؛ کوه اُحد، آنان را لرزاند؛ آن حضرت جبا پای خویش، بر روی کوه زد و فرمود: «ای اُحد؛ آرام باش، چرا که روی تو تنها، یک پیامبر، یک صدّیق و یا دو شهید قرار دارد».
* در باب «بیع التصاویر الّتی لیس فیها روح وما یكره من ذلك» [۷۴۱]
«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الوَهَّابِ، حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ زُرَيْعٍ، أَخْبَرَنَا عَوْفٌ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ أَبِي الحَسَنِ، قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ ابْنِ عَبَّاسٍ سمَا، إِذْ أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ: يَا أَبَا عَبَّاسٍ، إِنِّي إِنْسَانٌ إِنَّمَا مَعِيشَتِي مِنْ صَنْعَةِ يَدِي، وَإِنِّي أَصْنَعُ هَذِهِ التَّصَاوِيرَ، فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: لاَ أُحَدِّثُكَ إِلَّا مَا سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ جيَقُولُ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: «مَنْ صَوَّرَ صُورَةً، فَإِنَّ اللَّهَ مُعَذِّبُهُ حَتَّى يَنْفُخَ فِيهَا الرُّوحَ، وَلَيْسَ بِنَافِخٍ فِيهَا أَبَدًا» فَرَبَا الرَّجُلُ رَبْوَةً شَدِيدَةً، وَاصْفَرَّ وَجْهُهُ، فَقَالَ: وَيْحَكَ، إِنْ أَبَيْتَ إِلَّا أَنْ تَصْنَعَ، فَعَلَيْكَ بِهَذَا الشَّجَرِ، كُلِّ شَيْءٍ لَيْسَ فِيهِ رُوحٌ، قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: سَمِعَ سَعِيدُ بْنُ أَبِي عَرُوبَةَ، مِنَ النَّضْرِ بْنِ أَنَسٍ، هَذَا الوَاحِدَ»(ح ۲۲۲۵)
در آخر این حدیث امام بخاری چنین بیان کرده است که سعید بن ابی عروبة، از نضر بن انسسفقط همین حدیث را شنیده است.
* در باب «من غلب العدوّ، فاقام علی عرصتهم ثلاثاً» [۷۴۲].
* در باب «ذكر الملائكة» [۷۴۳].
* در باب «مناقب عمر بن الخطاب، ابی حفص القرشی العدوی» [۷۴۴].
* در باب «موت النجاشی» [۷۴۵].
* در باب «قتل ابی جهل» [۷۴۶].
* در باب «قوله تعالی: ویقول الأشهاد هؤلاء الذین كذبوا علی ربهم؛ اَلا لعنة الله علی الظالمین» [۷۴۷].
* در باب «تفسیر سورة لم یكن» [۷۴۸].
* در باب «كثرة النساء» [۷۴۹].
* در باب «الدواء بالعسل» [۷۵۰].
به هر حال، روایات سعید بن ابی عروبة/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۱۴ مورد آمده است.
[۷۳۲] بیوگرافی «سعید بن ابوعروبة» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۲/۱/۵۰۴؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۱/۲۹۳؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۶/۳۶۰؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۱/۳۶۸؛ «میزان الاعتدال»، حافظ ذهبی ۲/۱۵۱؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۴/۵۶؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۳۶۰؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی، ص ۱۲۰؛ «شذرات الذهب»؛ ابن عماد ۱/۲۳۹؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۷/۲۶۲؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۱/۱۶۹ [۷۳۳] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۱۷۷ و ۱۷۸ [۷۳۴] «تهذیب التهذیب» ۴/۵۶، ۵۷ و ۵۸ [۷۳۵] نگا: «درآمدی بر علوم حدیث»، دکتر محمود طحان، ترجمه فیض محمد بلوچ، صص ۳۹۸-۴۰۰ [۷۳۶] «عقود الجمان»؛ ص ۱۱۴ [۷۳۷] «المناقب»، کردری ۲/۲۲۷ [۷۳۸] «جامع المسانید» ۲/۴۴۳ [۷۳۹] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۱/۱۰۳ و ۱۰۴ [۷۴۰] همان ۱/۵۲۱ [۷۴۱] همان ۱/۲۹۷ [۷۴۲] همان ۱/۴۳۱ [۷۴۳] همان ۱/۴۵۵ [۷۴۴] همان ۱/۵۲۱ [۷۴۵] همان ۱/۵۴۷ [۷۴۶] همان ۲/۵۶۶ [۷۴۷] همان ۲/۶۷۸ [۷۴۸] همان ۲/۷۴۱ [۷۴۹] همان ۲/۷۵۸ [۷۵۰] همان ۲/۸۴۸