۱- ابراهیم بن سعد بن ابراهیم [۲۳۷] [متوفّای ۱۸۳ یا ۱۸۴ ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذکرة الحفّاظ» [۲۳۸]دربارهی بیوگرافی وی گوید:
او، حافظ حدیث و پیشوای دینی، (ابراهیم بن سعد بن ابراهیم) ابن عبدالرحمن بن عوف، ابواسحاق زُهری مَدَنی میباشد که از پدرش - قاضی مدینهی منوره -، زهری، صفوان بن سلیم، یزید بن عبدالله بن الهاد، صالح بن کیسان، ابن اسحاق و شماری دیگر از صاحب نظران اسلامی، حدیث سماع نموده است.
و هر دو پسرش - یعقوب و سعد -، احمد بن حنبل، منصور بن ابی مزاحم، حسین بن سیّار حرّانی و مردمانی بیشمار، به سماع حدیث از وی پرداختهاند.
ابراهیم بن سعد، عهده دار قضاوت در شهر مدینهی منوّره شد و هفتاد و پنج سال، عمر کرد و از میان بزرگانِ علماء و اندیشمندان اسلامی، شعبه و لیث بن سعد، از او، حدیث و دانش روایت کردهاند.
ابراهیم بن حمزة زبیری گوید: «کان عند ابراهیم بن سعد عن ابن اسحاق نحو من سبعة عشر الف حدیث في الاحکام سوی المغازی؛ رواها البخاری عنه وهو محتجّ به في کتب الاسلام»؛ «ابراهیم بن سعد، در احکام و مسائل اسلامی، در حدود هفده هزار حدیث - غیر از روایات مغازی - از ابن اسحاق، فرا گرفته بود که آنها را بخاری از او روایت نموده است؛ از این رو، ابراهیم بن سعد، کسی است که در کتابهای دینی و اسلامی، بدو اعتماد و اطمینان میشود و در این زمینه، روایات او، قابل استدلال و استناد میباشد».
وی به سال ۱۸۳ یا ۱۸۴ ه . ق درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید. رحمت و رضوان خدا بر او باد.
و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۲۳۹]گوید:
ابن ابی مریم به نقل از یحیی بن معین گوید: «ثقة حجّة»، «ابراهیم بن سعد، فردی ثقه و قابل اعتماد و حجّت و خبره در حدیث بود؛ و حدیثش، قابل استدلال و استناد میباشد».
و نیز گفته است: «ابراهیم، اثبت من الولید بن کثیر ومن ابن اسحاق»؛ «روایات ابراهیم بن سعد، از روایات ولید بن کثیر و ابن اسحاق، ثابتتر و معتبرتر میباشد».
و یحیی بن معین، احمد عِجلی و ابوحاتم نیز گفتهاند که وی، فردی مؤثق و قابل اعتماد و مطمئن و قوی، در حدیث میباشد.
و یحیی بن معین در جایی دیگر گفته است: «لیس به بأس»؛ «در روایات و احادیث ابراهیم بن سعد، هیچ ایراد و اشکالی وجود ندارد؛ زیرا او ثقه و مُعتمد است».
و ابن خراش گفته است: «صدوق»؛ «ابراهیم بن سعد، در روایت حدیث، راستگو و صادق و درستکار و امین است».
و ابن عدی گوید: «هو من ثقات المسلمین، حدّث عنه جماعة من الائمة»؛ «ابراهیم بن سعد، یکی از مسلمانان ثقه و قابل اعتماد است که گروهی از پیشوایان دینی، از او حدیث روایت کردهاند».
و علاوه از اینها، ابراهیم بن سعد، از آن دسته از راویانی میباشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه) به نقل روایت از وی پرداختهاند.
و در کتاب «جامع المسانید» چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (منظور ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی است) گوید: «و هو یروی عن ابی حنیفة في هذه المسانید» [۲۴۰]؛ «ابراهیم بن سعد، در این مُسندها، از امام ابوحنیفه/، حدیث روایت کرده است».
و شیخ محمد بن یوسف صالحی دمشقی در کتاب «عقود الجمان» [۲۴۱]، ابراهیم بن سعد را در شمار روایت کنندگان از امام ابوحنیفه/ذکر کرده است.
و همچنین علامه ابن بزاز کردری نیز در کتاب «المناقب»، [۲۴۲]وی را در زمرهی راویان مدینهی منوّره که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداختهاند، قرار داده است.
نگارنده گوید:
ابراهیم بن سعد، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری،) با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار میآید؛ و این موارد، عبارتند از:
* در باب «الختان بعد ما كبرو نتف الابط» [۲۴۳]:
«حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ قَزَعَةَ، حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعْدٍ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ سَعِيدِ بْنِ المُسَيِّبِ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: "الفِطْرَةُ خَمْسٌ: الخِتَانُ، وَالِاسْتِحْدَادُ، وَنَتْفُ الإِبْطِ، وَقَصُّ الشَّارِبِ، وَتَقْلِيمُ الأَظْفَارِ"» (ح ۶۲۹۷)
«از یحیی بن قزعه، از ابراهیم بن سعد، از ابن شهاب، از سعید بن مسیّب، از ابوهریرهسبرای ما روایت شده است که آن حضرت جفرمودند: «فطرت (سنّت پیامبران) پنج چیز است: ختنه کردن؛ تراشیدن موی زیر ناف؛ برچیدن موی زیر بغل؛ کوتاه کردن سبیل و ناخنها».
* در باب «الدعاء للصبیان بالبركة ومسح رؤوسهم» [۲۴۴]:
«حَدَّثَنَا عَبْدُ العَزِيزِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ صَالِحِ بْنِ كَيْسَانَ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي مَحْمُودُ بْنُ الرَّبِيعِ، وَهُوَ الَّذِي "مَجَّ رَسُولُ اللَّهِ جفِي وَجْهِهِ وَهُوَ غُلاَمٌ مِنْ بِئْرِهِمْ"» (ح ۶۳۵۴)
«از عبدالعزیز بن عبدالله، از ابراهیم بن سعد، از صالح بن کیسان روایت است که ابن شهاب گفت: محمود بن ربیع مرا خبر داده و او همان کسی است که رسول خداجاز آبی که در دهان کرده بود، بر روی وی افکنده بود، و محمود بن ربیع در آن زمان، پسری نابالغ بوده و آن آب نیز از چاه خانهی ایشان بوده است».
* باب «حفظ اللسان»: [۲۴۵]
«حَدَّثَنِي عَبْدُ العَزِيزِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعْدٍ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، عَنْ أَبِي سَلَمَةَ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: "مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْرًا أَوْ لِيَصْمُتْ، وَمَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ فَلاَ يُؤْذِ جَارَهُ، وَمَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَاليَوْمِ الآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ"» (ح ۶۴۷۵)
«عبدالعزیز بن عبدالله، از ابراهیم بن سعد، از ابن شهاب، از ابوسلمة، از ابوهریرةسبرای ما روایت کرده است که رسول خدا جفرمودهاند: «آن کسی که به خدا و رستاخیز ایمان میآورد، باید سخن شایسته گوید و یا لب فروبندد؛ و آن کسی که به خدا و روز رستاخیز ایمان میآورد، نباید اسباب آزار و اذیت همسایهاش را فراهم آورد؛ و آن کسی که به خداوند و روز رستاخیز ایمان میآورد، بایستی میهمان خویش را گرامی دارد.»
* باب «فضل من استبرأ لدینه». [۲۴۶]
* باب «ما یذكر في المناولة». [۲۴۷]
* باب «الوضوء ثلاثاً ثلاثاً». [۲۴۸]
* باب «اذا صلّی في ثوب له اِعلام ونظر الی علمها». [۲۴۹]
* باب «حك المخاط بالحصی من المسجد». [۲۵۰]
* باب «اذا دخل بیتاً یصلّی حیث شاء؛ او حیث امر، ولا یتجسّس». [۲۵۱]
* باب «اصحاب المحراب في المسجد». [۲۵۲]
* باب «من ادرك ركعة من العصر قبل الغروب». [۲۵۳]
* باب «لاتتحرّی الصلاة قبل غروب الشمس». [۲۵۴]
* باب «هل یخرج من المسجد لعلّة»؟ [۲۵۵]
* باب «اذا اُقیمت الصلاة فلاصلاة الّا المكتوبة». [۲۵۶]
* باب «اذا دعی الامام الی الصلاة وبیده ما یأكل». [۲۵۷]
* باب «التسلیم». [۲۵۸]
* باب «مكث الامام في مصلّاه بعد السلام». [۲۵۹]
* باب «صلاة النساء خلف الرجال». [۲۶۰]
* باب «الكفن من جمیع المال». [۲۶۱]
به هر حال، روایات «ابراهیم بن سعد بن ابراهیم/» در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۸۳ مورد آمده است.
[۲۳۷] بیوگرافی ابراهیم بن سعد بن ابراهیم را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر» بخاری ۱/۲۸۸؛ «تقریب التهذیب» ابن حجر عسقلانی ۱/۵۶؛ «تهذیب الکمال» حافظ مزّی ۱/۳۴۹؛ «تهذیب التهذیب» ابن حجر ۱/۱۰۵؛ «رجال صحیح البخاری» کلاباذی ۱/۵۱؛ «خلاصة تهذیب الکمال» خزرجی ص ۱۵ ؛ «سیر اعلام النبلاء» ذهبی ۸/۳۰۴؛ «الکمال فی ضعفاء الرجال»، ابن عدی ۱/۲۴؛ «تاریخ بغداد» خطیب بغدادی ۶/۸۱ [۲۳۸] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۲۵۲ و ۲۵۳ [۲۳۹] «تهذیب التهذیب» ۱/۱۰۵، ۱۰۶ و ۱۰۷ [۲۴۰] «جامع المسانید»، ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی ۲/۳۸۶ [۲۴۱] «عقود الجمان»، شیخ محمد بن یوسف صالحی دمشقی؛ ص ۹۷ [۲۴۲] «المناقب»؛ کردری ۲/۲۱۹ [۲۴۳] «الجامع الصحیح»؛ امام بخاری ۲/.۹۳۱؛ چاپ نور محمد اصحّ المطابع؛ آرام باغ کراچی، پاکستان. [۲۴۴] همان ۲/۹۴۰ [۲۴۵] همان ۲/۹۵۹ [۲۴۶] همان ۱/۱۳ [۲۴۷] همان ۱/۱۵ [۲۴۸] همان ۱/۲۷ [۲۴۹] همان ۱/۵۴ [۲۵۰] همان ۱/۵۸ [۲۵۱] همان ۱/۶۰ [۲۵۲] همان ۱/۶۵ [۲۵۳] همان ۱/۷۹ [۲۵۴] «الجامع الصحیح»؛ امام بخاری ۱/۸۲ [۲۵۵] همان ۱/۸۹ [۲۵۶] همان ۱/۹۱ [۲۵۷] همان ۱/۹۳ [۲۵۸] همان ۱/۱۱۶ [۲۵۹] همان ۱/۱۱۷ [۲۶۰] همان ۱/۱۲۰ [۲۶۱] همان ۱/۱۷۰