۵۷- عبدالملک بن عبدالعزیز بن جُریج/ [۱۱۵۷] [متوفّای ۱۵۰ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۱۱۵۸]گوید:
وی، پیشوای دینی، حافظ حدیث، فقیه و دانشمند سرزمین حَرَم، عالم روحانی، دانشمند آگاه، فقیه دانا، صاحب نظر کاردان، نویسندهی چیره دست و یکی از شخصیّتهای برجستهی اسلامی: ابوالولید - یا ابوخالد - عبدالملک بن عبدالعزیز بن جُریج رومی اُموی مکی میباشد.
برخی از بزرگان که وی، از آنها، به روایت حدیث پرداخته است، میتوان بدین افراد اشاره کرد:
پدرش؛ مجاهد؛ عطاء بن ابی رباح؛ میمون بن مهران؛ عمرو بن شعیب؛ نافع؛ زهری؛ و شمار زیادی از دیگر بزرگان عرصهی حدیث؛ و از بین اساتید خویش، از مجاهد، کمتر حدیث روایت نموده است و از عطاء بن ابی رباح، بیشتر.
هفتاد و اندی سال، از تاریخ هجرت پیامبر خدا جگذشته بود که ابن جریج، دیده به جهان گشود و پا به عرصهی وجود نهاد؛ و او، کوچکان صحابه را درک کرد و دریافت، ولی چیزی از احادیث و روایات را از آنها، حفظ نکرد.
و از کسانی که از ابن جُریج، به روایت حدیث پرداختهاند، میتوان این افراد را نام برد:
سفیان ثوری؛ سفیان بن عیینة؛ مسلم بن خالد؛ ابن عُلَیّة؛ حجّاج بن محمد؛ روح بن عبادة؛ وکیع بن جرّاح؛ عبدالرزاق؛ و شماری دیگر غیر از اینها، از دیگر دانش پژوهان و شیفتگان علم و دانش و تشنگان حکمت و فرزانگی.
احمد بن حنبل گوید: «كان من أوعیة العلم؛ وهو وابن ابی عروبة، اول من صنّف الكتب»؛ «ابن جُریج، یکی از ظرفها (ذخیرهها و گنجینههای) علمی بود؛ و ابن جُریج و ابن ابی عروبة، جزو نخستین کسانی به شمار میآیند که دست به تألیف و نگارش یازیدهاند و در زمینههای گوناگون، قلم فرسایی نمودهاند».
واقدی گوید: «مات ابن جُریج، في اول ذی الحجّة، سنة خمسین ومائة»؛ «ابن جُریج، در اول ماه ذی حجّة، به سال ۱۵۰ ه . ق درگذشت و به رحمت ایزدی پیوست».
ابوعاصم نیز گفته است: «كان ابن جُریج، من العبّاد؛ كان یصوم الدهر الّا ثلاثة ایّام من الشهر؛ وكانت له امرأة عابدة»؛ «ابن جُریج، یکی از عابدان و پارسایان و زاهدان و پرستشگران و پرهیزگاران و خداترسان بود که پیوسته روزه میگرفت و فقط از هر ماه، سه روز را روزه نمیگرفت و سایر روزها را روزه بود؛ و همسر او نیز، زنی عبادت کننده و پرستنده و پارسا و پرهیزگار بود».
و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۱۱۵۹]گوید:
ابن سعد گفته است: «و كان ثقة كثیرالحدیث»؛ «ابن جُریج، از زمرهی راویان ثقه و قابل اعتماد بود که به نقل و روایت بسیاری از احادیث پرداخته است».
ابن حبّان نیز در کتاب «الثقات»، به ذکر وی پرداخته و گفته است: «كان من فقهاء اهل الحجاز وقرّاءهم ومتقنیهم»؛ «ابن جُریج، یکی از صاحب نظران فقهی اهل حجاز، و از زمرهی قاریان، استادان، کارشناسان، خبرگان، طلایه داران و پیشقراولان آنها بود».
ابن خِراش گوید: «كان صدوقاً»؛ «ابن جُریج، فردی صادق و راستگو، و امانت دار و درستکار بود».
احمد عجلی نیز گوید: «مكّیٌ ثقة»؛ «وی، از مردمان مکهی مکرمه و روایت کنندهای مؤثق و قابل اعتماد بود».
ناگفته نماند که ابن جُریج، از آن دسته از راویان و محدّثانی میباشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه)، از وی حدیث روایت نمودهاند.
در کتاب «جامع المسانید» [۱۱۶۰]، چنین آمده است:
ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و مع انّه امام ائمّة الحدیث وشیخ اكبر شیوخ البخاری ومسلم، یروی عن الامام ابی حنیفة/في هذه المسانید؛ وهو شیخ شیوخ الامام الشافعي/؛ فقد روی الشافعي في مسنده عن مسلم بن عبدالحمید، عن ابن جُریج، حدیث المغیرة بن شعبة في المسح علی الخفّین».
«ابن جُریج - با وجود این که امام و رهبر پیشوایان حدیث و استاد بزرگترین و شاخصترین اساتید بخاری و مسلم است - باز هم در این مسانید، به نقل روایت، از امام ابوحنیفه/پرداخته است؛ و علاوه از آن، ابن جُریج، استاد اساتید امام شافعیسنیز میباشد. شافعیسدر مُسند خویش، به نقل از مسلم بن عبدالحمید، از ابن جُریج، به روایت حدیث مغیرة بن شعبةسپیرامون «مسح بر موزهها» پرداخته است.»
و علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی در کتاب «عقود الجمان» [۱۱۶۱]، وی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/قرار داده است.
نگارنده گوید:
ابن جُریج، از ابوحنیفه، از زهری، از سعید بن مسیّب، از ابوهریرهسنقل کرده است که ابوهریرهسگوید: «نهی رسول الله جأن یأكل الرجل بشماله، أو یشرب بشماله»؛ «رسول خدا جاز خوردن و نوشیدن با دست چپ، منع کردند».
این روایت را ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی، در کتاب «جامع المسانید» [۱۱۶۲]ذکر کرده و در ادامه گفته است: قاضی ابوبکر محمد بن عبدالباقی انصاری، این حدیث را به نقل از ابن جُریج، از نعمان بن ثابت - یعنی امام ابوحنیفه/- روایت نموده است.
و همچنین راقم سطور گوید:
عبدالملك بن عبدالعزیز بن جُریج/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با یک یا دو واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب «تسلیم الراكب علی الماشی» [۱۱۶۳]
«حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ سَلاَمٍ، أَخْبَرَنَا مَخْلَدٌ، أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَيْجٍ، قَالَ: أَخْبَرَنِي زِيَادٌ، أَنَّهُ سَمِعَ ثَابِتًا، مَوْلَى عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ زَيْدٍ: أَنَّهُ سَمِعَ أَبَا هُرَيْرَةَ، يَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: «يُسَلِّمُ الرَّاكِبُ عَلَى المَاشِي، وَالمَاشِي عَلَى القَاعِدِ، وَالقَلِيلُ عَلَى الكَثِيرِ»»(ح ۶۲۳۲)
«محمد، از مَخْلد، از ابن جُریج، از زیاد، از ثابت - آزادهی عبد الرحمن بن زید - برای ما روایت کرده که وی گفته است: از ابوهریرهسشنیده است که میگفت: رسول خدا جفرمود: «سواره بر پیاده و پیاده بر نشسته، و گروهی اندک، بر گروهی انبوه، سلام بدهد».
* در باب «ما یتّقی من فتنة المال» [۱۱۶۴]
«حَدَّثَنَا أَبُو عَاصِمٍ، عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ، عَنْ عَطَاءٍ، قَالَ: سَمِعْتُ ابْنَ عَبَّاسٍ سمَا، يَقُولُ: سَمِعْتُ النَّبِيَّ جيَقُولُ: «لَوْ كَانَ لِابْنِ آدَمَ وَادِيَانِ مِنْ مَالٍ لاَبْتَغَى ثَالِثًا، وَلاَ يَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ، وَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَنْ تَابَ»»(ح ۶۴۳۶)
«ابوعاصم، از ابن جُریج، از عطاء برای ما روایت کرده که وی گفته است: از عبدالله بن عباسبشنیدم که میگفت: از رسول خدا جشنیدم که میفرمود: اگر فرزند آدم، دو درّهی پر از مال و ثروت داشته باشد، به دنبال سوّمی خواهد رفت؛ و فقط خاک است که شکم او را پر میکند؛ و هر کس توبه کند، خداوند توبهاش را میپذیرد».
* در باب «النذر فیما لایملك وفي معصیّة» [۱۱۶۵]
«حَدَّثَنَا أَبُو عَاصِمٍ، عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ، عَنْ سُلَيْمَانَ الأَحْوَلِ، عَنْ طَاوُسٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ «أَنَّ النَّبِيَّ جرَأَى رَجُلًا يَطُوفُ بِالكَعْبَةِ بِزِمَامٍ أَوْ غَيْرِهِ فَقَطَعَهُ»»(ح ۶۷۰۲)
«ابوعاصم، از ابن جُریج، از سلیمان احول، از طاوس، از عبدالله بن عباسببرای ما روایت کرده که وی گفته است: رسول خدا جمردی را دید که در بینی خود، مهار یا چیز دیگری کرده بود و کسی آن را میکشید و او به اطراف کعبه، طواف میکرد؛ آن حضرت جآن مهار را قطع کرد».
* در باب «لا یرث المسلم الكافر ولا الكافر المسلم؛ فاذا أسلم قبل ان یقسم المیراث، فلا میراث له» [۱۱۶۶].
* در باب «لا یجوز نكاح المكره» [۱۱۶۷].
* در باب «ما یتّقی من فتنة المال» [۱۱۶۸].
* در باب «غسل الحائض رأس زوجها وترجیله» [۱۱۶۹].
* در باب «قول الله عزوجل: ﴿وَٱتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبۡرَٰهِۧمَ مُصَلّٗىۖ﴾[البقرة: ۱۲۵]» [۱۱۷۰].
* در باب «القضاء واللعان في المسجد بین الرجال والنساء» [۱۱۷۱].
* در باب «بدء الأذان» [۱۱۷۲].
* در باب «النوم قبل العشاء لمن غُلب» [۱۱۷۳].
* در باب «القراءة في المغرب» [۱۱۷۴].
* در باب «القراءة في الفجر» [۱۱۷۵].
به هر حال، روایات «عبدالملك بن عبدالعزیز بن جُریج»/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۹۶ مورد آمده است.
[۱۱۵۷] بیوگرافی «عبدالملک بن عبدالعزیز بن جُریج» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۳/۱/۴۲۲؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۲/۷۳۰؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۵/۳۵۶؛ «تاریخ بغداد»، خطیب بغدادی ۱۰/۴۰۰؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی ۶/۳۲۵؛«شذرات الذهب»، ابن عماد ۱/۲۲۶؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۷/۹۳؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۲/۲۱۰؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۶/۳۵۷؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۶۱۷؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۱۲/۵۵؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص۲۰۷ ؛ «طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص ۸۱، «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۱/۳۱۴ [۱۱۵۸] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۱۶۹ و ۱۷۰ [۱۱۵۹] «تهذیب التهذیب» ۶/۳۵۷-۳۶۰ [۱۱۶۰] «جامع المسانید» ۲/۵۱۱ [۱۱۶۱] «عقود الجمان»؛ ص ۱۲۸ [۱۱۶۲] «جامع المسانید» ۲/۳۰۴ [۱۱۶۳] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۲/۹۲۱ [۱۱۶۴] همان ۲/۹۵۲ [۱۱۶۵] همان ۲/۹۹۱ [۱۱۶۶] همان ۲/۱۰۰۲ [۱۱۶۷] همان ۲/۱۰۲۷ [۱۱۶۸] همان ۲/۹۵۲ [۱۱۶۹] همان ۱/۴۳ [۱۱۷۰] همان ۱/۵۷ [۱۱۷۱] همان ۱/۶۰ [۱۱۷۲] همان ۱/۸۵ [۱۱۷۳] همان ۱/۸۱ [۱۱۷۴] همان ۱/۱۰۵ [۱۱۷۵] همان ۱/۱۰۶