۱۱۵- یونس بن یزید أیلی/ [۲۱۱۳] [متوفّای ۱۵۲ ه . ق]
علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۲۱۱۴]گوید:
وی، ابن ابی النّجاد، حافظ مطمئن و قابل اعتماد، ابویزید أیلی، آزادهی معاویة بن ابی سفیانسمیباشد؛ که از عکرمه، قاسم، سالم زهری و گروهی دیگر از بزرگان عرصهی علم و دانش، به نقل روایت پرداخته است.
و اوزاعی، جریر بن حازم، لیث بن سعد، ابن وهب، عثمان بن عمر بن فارس و کسان دیگر، از یونس بن یزید أیلی، حدیث روایت نمودهاند. احمد بن صالح، حافظ مصری گوید: «نحن لا نقدّم في الزهری علی یونس أحداً وكان الزهری اذا قدم أیلة نزل عنده ثم یزامله الی المدینة»؛ «ما در مورد روایات و احادیث سالم زهری، هیچ کس را بر یونس بن یزید أیلی، ترجیح نمیدهیم؛ و عادت زهری بر آن بود که هرگاه به «أیلة» میآمد، نخست به منزل یونس میرفت و در آنجا، مستقر میشد؛ سپس در معیّت و همراهی او، به سوی مدینه، رهسپار و روان میگردید».
احمد گوید: «ثقة»؛ «یونس بن یزید، فردی مؤثق و قابل اعتماد بود».
ابوسعید بن یونس گوید: «مات سنة اثنتین وخمسین ومائة. رحمه الله تعالی»؛ «یونس، به سال ۱۵۲ ه . ق چشم از جهان فروبست و چهره در نقاب خاک کشید. رحمت و رضوان خدا بر او باد».
علامه ذهبی، در ادامه گوید: «حدیثه كثیر جدّاً»؛ «شمار احادیث و روایات یونس بن یزید أیلی، بسیار فراوان است».
و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۲۱۱۵]گوید:
فضل بن زیاد به نقل از احمد گوید: «ثقة»؛ «یونس بن یزید، از زمرهی راویان مورد وثوق و قابل اعتماد بود».
دوری، از یحیی بن معین روایت میکند که وی گفت: «أثبت الناس في الزهری، مالك ومعمر ویونس وعقیل وشعیب وابن عیینة»؛ «مطمئنترین و قابل اعتمادترین افراد در مورد روایات زهری، این افراد میباشند: مالک بن انس؛ معمر؛ یونس بن یزید اَیلی؛ عقیل؛ شعیب و سفیان بن عیینة».
عثمان دارمی گفته است: «قلتُ لابن معین: یونس أحبّ الیك أو عقیل؟ قال: یونس ثقة وعقیل ثقة قلیل الحدیث عن الزهری»؛ «خطاب به یحیی بن معین گفتم: از دیدگاه شما، (در روایت حدیث،) یونس بن یزید، بهتر و برازندهتر است یا عقیل؟ ابن معین، در پاسخ گفت: هر دو ثقه و قابل اعتمادند؛ ولی احادیث و روایات عقیل از زهری، کمتر است».
احمد عجلی و نسایی گفتهاند: «ثقة»؛ «یونس، روایت کنندهای ثقه و قابل اعتماد است».
یعقوب بن شیبه گوید: «صالح الحدیث؛ عالم بحدیث الزهری»؛ «یونس بن یزید اَیلی، از راویان و محدّثانی میباشد که صلاحیّت و شایستگی تحمّل و ادای حدیث را دارند؛ از این رو، احادیث وی، نوشته میشود و بدانها، استدلال و استناد میگردد؛ و یونس، نسبت به احادیث زهری، آگاه و دانا و خبره و توانمند است».
ابوزرعة گفته است: «لا بأس به»؛ «در روایات و احادیث یونس بن یزید، نمیتوان ایراد و نقصی وارد کرد؛ زیرا وی، روایت کنندهای مورد وثوق و قابل اعتماد بود».
ابن خراش نیز گوید: «صدوق»؛ «یونس، فردی صادق و راستگو و درستکار و امین میباشد».
ابن حبّان هم در کتاب «الثقات»، وی را در شمار راویان مؤثق و قابل اعتماد، ذکر کرده است.
و علاوه از اینها، یونس بن یزید اَیلی، از آن دسته از راویانی میباشد بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه به نقل روایت از وی پرداختهاند.
علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی در کتاب «عقود الجمان» [۲۱۱۶]، یونس بن یزید اَیلی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.
نگارندهی سطور گوید:
یونس بن یزید اَیلی/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با دو واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار میآید؛ و این موارد عبارتند از:
* در باب «قول النبيّ ج: یسّروا ولا تعسّروا. وكان یحبّ التخفیف والیسر علی الناس» [۲۱۱۷]
«حَدَّثَنَا أَبُو اليَمَانِ، أَخْبَرَنَا شُعَيْبٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، وَقَالَ اللَّيْثُ، حَدَّثَنِي يُونُسُ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، أَخْبَرَنِي عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُتْبَةَ، أَنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ، أَخْبَرَهُ: أَنَّ أَعْرَابِيًّا بَالَ فِي المَسْجِدِ، فَثَارَ إِلَيْهِ النَّاسُ ليَقَعُوا بِهِ، فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ج: «دَعُوهُ، وَأَهْرِيقُوا عَلَى بَوْلِهِ ذَنُوبًا مِنْ مَاءٍ، أَوْ سَجْلًا مِنْ مَاءٍ، فَإِنَّمَا بُعِثْتُمْ مُيَسِّرِينَ وَلَمْ تُبْعَثُوا مُعَسِّرِينَ»»(ح ۶۱۲۸)
«ابوالیمان، از شعیب، از زهری؛ و همچنین لیث، از یونس بن یزید اَیلی، از ابن شهاب، از عبیدالله بن عبدالله بن عُتبه برای ما روایت کرده که ابوهریرهسگفت: فردی بادیه نشین، در مسجد، ادرار کرد. مردم به سوی او شتافتند که توبیخش کنند. رسول خدا جبه آنان فرمود: «او را به حالش واگذارید و بر ادرار او، سطلی از آب یا ظرفی آب بریزید؛ و بیگمان، شما آسان گیر فرستاده شدهاید، نه سخت گیر».
* در باب «لایقل: خَبُثَتْ نَفسی» [۲۱۱۸]
«حَدَّثَنَا عَبْدَانُ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ، عَنْ يُونُسَ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ أَبِي أُمَامَةَ بْنِ سَهْلٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ النَّبِيِّ جقَالَ: «لاَ يَقُولَنَّ أَحَدُكُمْ خَبُثَتْ نَفْسِي، وَلَكِنْ لِيَقُلْ لَقِسَتْ نَفْسِي» تَابَعَهُ عُقَيْلٌ»(ح ۶۱۸۰)
«عبدان، از عبدالله، از یونس بن یزید اَیلی، از زهری، از ابوامامة بن سهل، از پدرش برای ما روایت کرده که آن حضرت جفرموده است: «هیچ یک از شما، نباید چنین بگوید: نفس من پلید شد؛ یعنی شرور و بدکاره شدم؛ بلکه باید بگوید: دلم شوریده شد».
* در باب «لا تسبّوا الدهر» [۲۱۱۹]
«حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ بُكَيْرٍ، حَدَّثَنَا اللَّيْثُ، عَنْ يُونُسَ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، أَخْبَرَنِي أَبُو سَلَمَةَ، قَالَ: قَالَ أَبُو هُرَيْرَةَ س: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: "قَالَ اللَّهُ: يَسُبُّ بَنُو آدَمَ الدَّهْرَ، وَأَنَا الدَّهْرُ، بِيَدِي اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ"»(ح ۶۱۸۱)
«یحیی بن بُکیر، از لیث بن سعد، از یونس بن یزید اَیلی، از ابن شهاب، از ابوسلمة، برای ما روایت کرده که ابوهریرهسگفته است: «رسول خدا جفرمود: «خداوند فرموده است: فرزند آدم، زمانه را دشنام میدهد و حال آن که، زمانه، خودم هستم و شب و روز در دست قدرت من است». (یعنی خداوند، آفرینندهی زمانه و تنظیم کنندهی امور کائنات است و نباید کسی، خوشبختی و بدبختی را به زمانه نسبت دهد)».
* در باب «هجاء المشركین» [۲۱۲۰].
* در باب «آیة الحجاب» [۲۱۲۱].
* در باب «كیف كان بدء الوحی الی رسول الله ج» [۲۱۲۲].
* در باب «من یرد الله به خیراً، یفقّهه في الدین» [۲۱۲۳].
* در باب «التناوب في العلم» [۲۱۲۴].
* در باب «كتابة العلم» [۲۱۲۵].
* در باب «التقاضی والملازمة في المسجد» [۲۱۲۶].
* در باب «كیف فرضت الصلاة في الاسراء» [۲۱۲۷].
* در باب «رفع الصوت في المسجد» [۲۱۲۸].
* در باب «ذكر العشاء والعتمة» [۲۱۲۹].
* در باب «أهل العلم والفضل، أحقّ بالامامة» [۲۱۳۰].
* در باب «رفع الیدین اذا كبّر واذا ركع واذا رفع» [۲۱۳۱].
به هر حال، روایات «یونس بن یزید اَیلی»/در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۱۰۱ مورد آمده است.
[۲۱۱۳] بیوگرافی «یونس بن یزید اَیلی» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۴/۲/۴۰۶؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۲/۸۱۸؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۹/۲۴۷؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۷/۶۴۸؛ «میزان الاعتدال»، حافظ ذهبی ۴/۴۸۴؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی ۶/۲۹۷؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱۱/۳۹۵؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۳/۳۰۵؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۲/۳۵۰؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۲۰/۵۶۵؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص ۳۸۰؛ «شذرات الذهب»، ابن عماد ۱/۲۳۳؛ «الطبقات الکبری»، ابن سعد ۷/۵۲۰؛ «طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص ۷۸؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۲/۵۸۴ [۲۱۱۴] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۱۶۲ [۲۱۱۵] «تهذیب التهذیب» ۱۱/۳۹۶ و ۳۹۷ [۲۱۱۶] «عقود الجمان»؛ ص ۱۵۸ [۲۱۱۷] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۲/۹۰۴ و ۹۰۵ [۲۱۱۸] همان ۲/۹۱۳ [۲۱۱۹] همان ۲/۹۱۳ [۲۱۲۰] همان ۲/۹۰۹ [۲۱۲۱] هما ن۲/۹۲۱ [۲۱۲۲] همان ۱/۳ [۲۱۲۳] همان ۱/۱۶ [۲۱۲۴] همان ۱/۱۹ [۲۱۲۵] همان ۱/۲۲ [۲۱۲۶] همان ۱/۶۵ [۲۱۲۷] همان ۱/۵۰ [۲۱۲۸] همان ۱/۶۷ [۲۱۲۹] همان ۱/۸۰ [۲۱۳۰] همان ۱/۹۴ [۲۱۳۱] همان ۱/۸۳