صحیح بخاری به روایتی دیگر - احادیث شاگردان امام ابوحنيفه و روایات علمای احناف در صحیح بخاری

فهرست کتاب

۱۵- حاتم بن اسماعیل کوفی مَدنی، ابواسماعیل حارثی/ [۴۸۴] ‍[متوفّای ۱۸۶ ه‍ . ق]

۱۵- حاتم بن اسماعیل کوفی مَدنی، ابواسماعیل حارثی/ [۴۸۴] ‍[متوفّای ۱۸۶ ه‍ . ق]

حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۴۸۵]گوید:

حاتم بن اسماعیل، از این بزرگان، به روایت حدیث پرداخته است:

یحیی بن سعید انصاری؛ یزید بن ابی عبید؛ هشام بن عروة؛ جعید بن عبدالرحمن؛ ابوصخر خراط؛ افلح بن حُمید؛ بشر بن رافع؛ و کسان دیگر.

و از کسانی که از حاتم بن اسماعیل، حدیث روایت کرده‌اند، می‌توان بدین افراد اشاره کرد:

عبدالرحمن بن مهدی؛ دو پسر ابوشیبه؛ سعید بن عمرو؛ اشعثی؛ قتیبه؛ اسحاق بن راهویه؛ ابراهیم بن موسی رازی؛ هشام بن عمار؛ هنّاد بن سری؛ یحیی بن معین؛ ابوکریب؛ و شماری دیگر از دانش پژوهان و شیفتگان علم و دانش و تشنگان حکمت و فرزانگی.

احمد بن حنبل، در مورد حاتم بن اسماعیل کوفی مدنی، گفته است: «هو احبّ الیّ من الدراوردی»؛ «از دیدگاه من، حاتم بن اسماعیل، بهتر و بایسته‌تر ازدَراوردی است».

و ابوحاتم گفته است: «هو احبّ الیّ من سعید بن سالم»؛ «به نظر من، حاتم بن اسماعیل، برتر و شایسته‌تر و بهتر و برازنده‌تر از سعید بن سالم می‌باشد».

و نسایی گفته است: «لیس به بأس»؛ «در احادیث و روایات حاتم بن اسماعیل، نمی‌توان ایراد و نقصی وارد کرد؛ زیرا وی، فردی مورد اعتماد و مطمئن و معتبر و درستکار می‌باشد».

و ابن سعد، چنین اظهارنظر نموده و گفته است: «كان اصله من الكوفة، ولكنّه انتقل من المدینة، فنزلها ومات بها سنة (۸۶) وكان ثقةً مأموناً كثیرالحدیث»؛ «اصل حاتم بن اسماعیل، از شهر کوفه است، ولی او، کوفه را به مقصد مدینه‌ی منوره ترک کرد و بدانجا منتقل شد و در همانجا سُکنی و اقامت گزید و مستقر شد؛ و در همانجا، به سال ۱۸۶ ه‍ . ق درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید؛ و این در حالی بود که وی، از زمره‌ی راویان مورد وثوق و قابل اعتماد، مطمئن و امین و درستکار و شریف و بسیار روایت کننده‌ی حدیث، برشمرده می‌شد».

و احمد عجلی نیز گفته است: «ثقة»؛ «حاتم بن اسماعیل کوفی، از راویان مؤثق و قابل اعتماد و مطمئن و مُعتمد بود».

و بدین سان، اسحاق بن منصور، از یحیی بن معین نقل کرده که وی گفته است: «حاتم بن اسماعیل، فردی مورد اعتماد و مطمئن می‌باشد».

و شایان ذکر است که حاتم بن اسماعیل، از آن دسته از راویانی می‌باشد که امام بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه، از او حدیث روایت نموده‌اند.

در کتاب «جامع المسانید» [۴۸۶]چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و هو من اصحاب ابی حنیفة/؛ یروی عنه في هذه المسانید»؛ «حاتم بن اسماعیل کوفی، از جمله‌ی شاگردان و پیروان امام ابوحنیفه/می‌باشد که در این «مسانید»، از او حدیث نیز روایت نموده است».

حافظ محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی، نیز در کتاب «عقود الجمان»، [۴۸۷]حاتم بن اسماعیل را در شمار روایت کنندگان از امام ابوحنیفه/ذکر کرده است.

و علامه ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب»، [۴۸۸]حاتم بن اسماعیل را در زمره‌ی راویان شهر کوفه که به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداخته‌اند، قرار داده است.

نگارنده گوید:

حاتم بن اسماعیل، از ابوحنیفه، از یعلی بن عطاء طائفی، از عمارة بن حدید، از صخر غامدیسروایت کرده است که آن حضرت جفرمودند: «اللهم بارك لاُمّتی في بكورها»؛ «بار خدایا! سحرخیزی را برای امّت من، خجسته ساز».

این روایت را ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی در کتاب «جامع المسانید» [۴۸۹]، ذکر کرده و گفته است: قاضی ابوبکر، محمد بن عبدالباقی، این حدیث را از حاتم بن اسماعیل، از امام ابوحنیفه/روایت نموده است.

و بدین سان، حاتم بن اسماعیل، از امام ابوحنیفه/، از یعلی بن عطاء طائفی، از عمارة بن حدید، از صخر غامدیسروایت کرده است که رسول خدا جفرمودند: «اللهم بارك لامّتي فیما رزقتَهم»؛ «بار خدایا! برای امّت من، در آنچه روزی شان کرده‌ای، برکت عنایت بفرما و آن را برایشان خجسته ساز».

این روایت را نیز خوارزمی، در کتاب «جامع المسانید» [۴۹۰]ذکر کرده و گفته است: این حدیث را حافظ طلحة بن محمد در مُسند خویش، به نقل از حاتم بن اسماعیل، از امام ابوحنیفه/روایت نموده است.

نگارنده گوید:

حاتم بن اسماعیل/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری)، با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار می‌آید؛ و این موارد، عبارتند از:

* در باب «كیف یبایع الامام الناس» [۴۹۱]

‍«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَسْلَمَةَ، حَدَّثَنَا حَاتِمٌ، عَنْ يَزِيدَ بْنِ أَبِي عُبَيْدٍ، قَالَ: قُلْتُ لِسَلَمَةَ عَلَى أَيِّ شَيْءٍ بَايَعْتُمُ النَّبِيَّ جيَوْمَ الحُدَيْبِيَةِ؟ قَالَ: «عَلَى المَوْتِ»»(ح ۷۲۰۶)

«عبدالله بن مسلمة، از حاتم بن اسماعیل، از یزید برای ما روایت کرده که وی گفته است: خطاب به سلمة بن اکوعسگفتم: در روز «حُدیبیه»، بر چه چیزی با پیامبر خدا جبیعت کردید؟ او در پاسخ گفت: «بر مرگ».

* در باب «مِن اَین یخرج من مكّة» [۴۹۲]

«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَبْدِ الوَهَّابِ، حَدَّثَنَا حَاتِمٌ، عَنْ هِشَامٍ، عَنْ عُرْوَةَ، «دَخَلَ النَّبِيُّ جعَامَ الفَتْحِ مِنْ كَدَاءٍ مِنْ أَعْلَى مَكَّةَ» وَكَانَ عُرْوَةُ: «أَكْثَرَ مَا يَدْخُلُ مِنْ كَدَاءٍ، وَكَانَ أَقْرَبَهُمَا إِلَى مَنْزِلِهِ»»(ح ۱۵۸۰)

«عبدالله بن عبدالوهّاب، از حاتم بن اسماعیل، از هشام، از عروة، برای ما روایت کرده که وی گفته است: پیامبر خدا جدر سال فتح مکه، از راه «کداء» بالای مکه، وارد شد.

هشام در ادامه گوید: عروة بن زبیرس، در اکثر اوقات، از راه «کداء» که به منزل وی نزدیک بود، وارد مکه می‌شد».

* در باب «حجّ الصبیان » [۴۹۳]

«حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ يُونُسَ، حَدَّثَنَا حَاتِمُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يُوسُفَ، عَنِ السَّائِبِ بْنِ يَزِيدَ، قَالَ: «حُجَّ بِي مَعَ رَسُولِ اللَّهِ جوَأَنَا ابْنُ سَبْعِ سِنِينَ»»(ح ۱۸۵۸)

«عبدالرحمن بن یونس، از حاتم بن اسماعیل، از محمد بن یوسف، از سائب بن یزید برای ما روایت کرده که وی گفته است: «من (همراه پدر و مادر خویش) با رسول خدا جحجّ کردم و در آن زمان، پسر هفت ساله بودم».

* در باب «الشركة في الطعام والنهد والعروض» [۴۹۴].

* باب «من حدّث بمشاهده في الحرب» [۴۹۵].

* باب «التعریض علی الرّمی» [۴۹۶].

* باب «ما قیل في لواء النبيّ ج» [۴۹۷].

* باب «حمل الزاد في الغزو» [۴۹۸].

* باب «المصالحة علی ثلاثة ایام او وقت معلوم» [۴۹۹].

* باب «قول الله عزّو جل: ﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِسۡمَٰعِيلَۚ إِنَّهُۥ كَانَصَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ[مريم: ۵۴] [۵۰۰].

* باب «اقامة المهاجر بمكة بعد قضاء نسكه» [۵۰۱].

* باب ﴿إِذۡ هَمَّت طَّآئِفَتَانِ مِنكُمۡ أَن تَفۡشَلَا وَٱللَّهُ وَلِيُّهُمَاۗ وَعَلَى ٱللَّهِ فَلۡيَتَوَكَّلِ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ١٢٢[آل عمران: ۱۲۲] [۵۰۲].

* باب «غزوة الحدیبیة» [۵۰۳].

به هر حال، روایات حاتم بن اسماعیل، کوفی مدنی ابواسماعیل حارثی/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/در بیشتر از ۲۹ مورد آمده است.

[۴۸۴] بیوگرافی «حاتم بن اسماعیل» را در این منابع دنبال کنید: «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۱/۲۰۳؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۳/۲۵۸؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۸/۲۱۰؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی ۸/۵۱۸؛ «میزان الاعتدال»، حافظ ذهبی ۱/۴۲۸؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۱/۱۹۱؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۱۷۰؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص ۵۶؛ «شذرات الذهب»؛ ابن عماد ۱/۳۰۹؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۳/۵؛ «الطبقات السنیة»؛ تمیمی داری ۳/۷ به شماره ۶۲۱؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۱/۱۰۷ [۴۸۵] «تهذیب التهذیب» ۲/۱۱۰ و ۱۱۱ [۴۸۶] «جامع المسانید» ۲/۴۳۰ [۴۸۷] «عقود الجمان»، ص ۱۰۵ [۴۸۸] «المناقب»، کردری ۴/۲۲۰ [۴۸۹] «جامع المسانید» ۱/۱۴۴ [۴۹۰] «جامع المسانید» ۱/۱۴۴ و ۱۴۵ [۴۹۱] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۲/۱۰۶۹ [۴۹۲] همان ۱/۲۱۴ [۴۹۳] همان ۱/۲۵۰ [۴۹۴] همان ۱/۳۳۷ [۴۹۵] همان ۱/۳۹۶ [۴۹۶] همان ۱/۴۰۶ [۴۹۷] همان ۱/۴۱۷ [۴۹۸] همان ۱/۴۱۸ [۴۹۹] همان ۱/۴۵۱ [۵۰۰] همان ۱/۴۷۸ [۵۰۱] همان ۱/۵۶۰ [۵۰۲] همان ۲/۵۸۰ [۵۰۳] همان ۲/۵۹۹