صحیح بخاری به روایتی دیگر - احادیث شاگردان امام ابوحنيفه و روایات علمای احناف در صحیح بخاری

فهرست کتاب

۳۸- سلیمان بن فیروز، ابواسحاق شیبانی/ [۸۵۱] [متوفّای ۱۳۸ ه‍ . ق]

۳۸- سلیمان بن فیروز، ابواسحاق شیبانی/ [۸۵۱] [متوفّای ۱۳۸ ه‍ . ق]

علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۸۵۲]گوید:

وی، حافظ حدیث و امام و پیشوای دینی، سلیمان بن فیروز کوفی، آزاده‌ی بنی شیبان می‌باشد که از عبدالله بن ابی اوفی، ابن شدّاد، زرّبن حُبیش، شعبی، نخعی، عکرمه و گروهی دیگر از بزرگان عرصه‌ی حدیث شناسی، به روایت حدیث پرداخته است.

و از کسانی که از سلیمان بن فیروز، به روایت حدیث پرداخته‌اند، می‌توان این افراد را نام برد:

شعبة؛ سفیان ثوری؛ جریر بن عبدالحمید؛ علی بن مسهر؛ سفیان بن عیینة؛ جعفر بن عون؛ و دیگران.

تمامی علماء و صاحب نظران اسلامی، بر مؤثق بودن سلیمان بن فیروز، اتفاق نظر دارند و همه، او را فردی مطمئن و قابل اعتماد می‌دانند؛ تا جایی که از بین اساتید وی، ابواسحاق سبیعی نیز به نقل روایت از وی (یعنی شاگرد خویش) پرداخته است.

فلّاس گوید: «مات سنة ثمان وثلاثین ومائة»؛ «سلیمان بن فیروز، به سال ۱۳۸ ه‍ . ق درگذشت و به رحمت ایزدی پیوست».

و ابومعاویه، بر این باور است که وی، به سال ۱۳۹ ه‍ . ق وفات کرده و چهره در نقاب خاک کشیده است. و برخی نیز معتقدند که وی، به سال ۱۴۱ ه‍ . ق - یا در سال ۱۴۲ ه‍ . ق - دار فانی را وداع گفته و این خاک دان را برای همیشه ترک کرده است. خدایش او را بیامرزد و در جوار رحمت‌های بی‌کران خویش جای دهد.

و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۸۵۳]گوید:

ابن ابی مریم به نقل از یحیی بن معین گوید: «ثقة حجّة»؛ «سلیمان بن فیروز، در عرصه‌ی حدیث، هم مؤثّق و قابل اعتماد است و هم امین و معتبر و حجّت و مدرک و خبره و کارشناس».

ابوحاتم گوید: «ثقة، صدوق، صالح الحدیث»؛ «سلیمان بن فیروز، از زمره‌ی راویان و محدّثان ثقه و قابل اعتماد و صادق و راستگو است که احادیث و روایات او نیز صحیح و درست می‌باشند».

نسایی گوید: «ثقة»؛ «سلیمان بن فیروز، روایت کننده‌ای مؤثق و معتبر می‌باشد».

احمد عجلی نیز گوید: «كان ثقة من كبار اصحاب الشعبی»؛ «سلیمان بن فیروز، فردی ثقه و قابل اعتماد است که یکی از شاگردان بزرگ و برجسته‌ی شعبی نیز به شمار می‌آید».

و ابن عبدالرحمن البرّ گفته است: «هو ثقة حجّة عند جمیعهم»؛ «سلیمان بن فیروز، از دیدگاه تمامی علماء و صاحب نظران اسلامی، روایت کننده‌ای ثقه و قابل اعتماد و امین و معتبر و حجّت و مدرک در حدیث می‌باشد».

شایان ذکر است که سلیمان بن فیروز، از آن دسته از راویان و محدّثانی می‌باشد که بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه، به نقل روایت از وی پرداخته‌اند.

علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی در کتاب «عقود الجمان» [۸۵۴]، سلیمان بن فیروز را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.

نگارنده‌ی سطور گوید:

سلیمان بن فیروز شیبانی/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با دو واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار می‌آید؛ و این موارد عبارتند از:

* در باب «من ترك قتال الخوارج للئلّاف وینفر الناس عنه» [۸۵۵]

«حَدَّثَنَا مُوسَى بْنُ إِسْمَاعِيلَ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الوَاحِدِ، حَدَّثَنَا الشَّيْبَانِيُّ، حَدَّثَنَا يُسَيْرُ بْنُ عَمْرٍو، قَالَ: قُلْتُ لِسَهْلِ بْنِ حُنَيْفٍ، هَلْ سَمِعْتَ النَّبِيَّ جيَقُولُ: فِي الخَوَارِجِ شَيْئًا؟ قَالَ: سَمِعْتُهُ يَقُولُ، وَأَهْوَى بِيَدِهِ قِبَلَ العِرَاقِ: «يَخْرُجُ مِنْهُ قَوْمٌ يَقْرَءُونَ القُرْآنَ، لاَ يُجَاوِزُ تَرَاقِيَهُمْ، يَمْرُقُونَ مِنَ الإِسْلاَمِ مُرُوقَ السَّهْمِ مِنَ الرَّمِيَّةِ»»(ح ۶۹۳۴)

«موسی بن اسماعیل، از عبدالواحد، از سلیمان بن فیروز شیبانی، از یُسیر بن عمرو، برای ما روایت کرده که وی گفته است: خطاب به سهل بن حنیفسگفتم: آیا از پیامبر خدا جدرباره‌ی خوارج، چیزی شنیده‌ای؟ گفت: از رسول خدا جدر حالی که دست خویش را به سوی عراق نشانه گرفته بود، شنیدم که می‌فرمود: «از آن سوی، گروهی بیرون می‌آیند که قرآن را می‌خوانند ولی از گلوهایشان نمی‌گذرد (و به قلب آن‌ها، نفوذ نمی‌کند)؛ از اسلام، چنان به سرعت می‌گذرند که تیر از هدف (شکار) می‌گذرد».

* در باب «من الاكراه؛ ﴿كُرۡهٗا[الأحقاف: ۱۵]؛ ﴿كَرۡهٗا[آل عمران: ۸۳] واحد» [۸۵۶]

«حَدَّثَنَا حُسَيْنُ بْنُ مَنْصُورٍ، حَدَّثَنَا أَسْبَاطُ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا الشَّيْبَانِيُّ سُلَيْمَانُ بْنُ فَيْرُوزَ، عَنْ عِكْرِمَةَ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: الشَّيْبَانِيُّ، وَحَدَّثَنِي عَطَاءٌ أَبُو الحَسَنِ السُّوَائِيُّ، وَلاَ أَظُنُّهُ إِلَّا ذَكَرَهُ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ سمَا:﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَرِثُواْ ٱلنِّسَآءَ كَرۡهٗاۖ[النساء: ۱۹] الآيَةَ. قَالَ: "كَانُوا إِذَا مَاتَ الرَّجُلُ كَانَ أَوْلِيَاؤُهُ أَحَقَّ بِامْرَأَتِهِ: إِنْ شَاءَ بَعْضُهُمْ تَزَوَّجَهَا، وَإِنْ شَاءُوا زَوَّجَهَا، وَإِنْ شَاءُوا لَمْ يُزَوِّجْهَا، فَهُمْ أَحَقُّ بِهَا مِنْ أَهْلِهَا، فَنَزَلَتْ هَذِهِ الآيَةُ فِي ذَلِكَ"»(ح ۶۹۴۸)

«حسین بن منصور، از اسباط بن محمد، از سلیمان بن فیروز شیبانی، از عکرمة، از ابن عباسببرای ما روایت کرده است.

سلیمان بن فیروز شیبانی گوید: و عطاء ابوالحسن سوّائی به من حدیث کرد و گمان نمی‌کنم که وی، به جز از ابن عباسبدر شأن این آیه یاد کرده باشد؛ آنجا که خداوند می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَحِلُّ لَكُمۡ أَن تَرِثُواْ ٱلنِّسَآءَ كَرۡهٗاۖ وَلَا تَعۡضُلُوهُنَّ لِتَذۡهَبُواْ بِبَعۡضِ مَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَن يَأۡتِينَ بِفَٰحِشَةٖ مُّبَيِّنَةٖۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۚ فَإِن كَرِهۡتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰٓ أَن تَكۡرَهُواْ شَيۡ‍ٔٗا وَيَجۡعَلَ ٱللَّهُ فِيهِ خَيۡرٗا كَثِيرٗا١٩[النساء: ۱۹] «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! برای شما حلال نیست که زنان را به ارث برید، حال آن که آنان چنین کاری را نمی‌پسندند و وادار بدان می‌گردند؛ و آنان را تحت فشار قرار ندهید تا بدین وسیله، برخی از آنچه را که بدیشان داده‌اید، فراچنگ آورید؛ مگر این که آنان، دچار گناه آشکاری شوند؛ و با زنان خود به طور شایسته، معاشرت کنید؛ و اگر هم از آنان کراهت داشتید (شتاب نکنید و زود تصمیم به جدایی نگیرید) زیرا که چه بسا از چیزی بدتان بیاید و خداوند، در آن خیر و خوبی فراوانی قرار بدهد».

ابن عباسبگوید (در روزگار جاهلیت)، چون مردی وفات می‌کرد، خویشاوندانش، به آن زنِ شوهر مرده، مستحق‌تر بودند؛ یعنی اگر کسی از آنان می‌خواست، می‌توانست با آن زن، ازدواج کند؛ و اگر بعضی می‌خواستند، می‌توانستند آن زن را به ازدواج کس دیگر دربیاورند؛ و اگر هم نمی‌خواستند، می‌توانستند او را از ازدواج منع کنند؛ و آنان، نسبت به خویشاوندان زن، مستحق‌تر بودند؛ از این رو، خداوند این آیه را نازل کرده است».

* در باب «مباشرة الحائض» [۸۵۷]

«حَدَّثَنَا أَبُو النُّعْمَانِ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ الوَاحِدِ، قَالَ: حَدَّثَنَا الشَّيْبَانِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ شَدَّادٍ، قَالَ: سَمِعْتُ مَيْمُونَةَ، تَقُولُ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ج«إِذَا أَرَادَ أَنْ يُبَاشِرَ امْرَأَةً مِنْ نِسَائِهِ أَمَرَهَا، فَاتَّزَرَتْ وَهِيَ حَائِضٌ» وَرَوَاهُ سُفْيَانُ عَنِ الشَّيْبَانِيِّ»(ح ۳۰۳)

«ابونعمان، از عبدالواحد، از سلیمان بن فیروز شیبانی، از عبدالله بن شدّاد برای ما روایت کرده که وی گفته است: «از میمونةلشنیدم که می‌گفت: هرگاه رسول خدا جمی‌خواست با یکی از زنان خویش که حایض بود، نزدیکی کند، بدو فرمان می‌داد تا ازار بپوشد.

سفیان نیز این حدیث را از سلیمان بن فیروز شیبانی روایت کرده است».

* در باب «اذا صلّی الی فراش فیه حائض» [۸۵۸].

* در باب «من شكا اِمامه اذا طوّل» [۸۵۹].

* در باب «وضوء الصبیان؛ ومتی یجب علیهم الغسل والطهور» [۸۶۰].

* در باب «الاذن بالجنازة» [۸۶۱].

* در باب «قول النبيّ ج: یعذبّ المیّت ببعض بكاء اهله علیه» [۸۶۲].

* در باب «الصفوف علی الجنائز» [۸۶۳].

* در باب «صلاة الصبیان مع الناس علی الجنائز» [۸۶۴].

* در باب «ما یفطر بما تیسّر بالماء وغیره» [۸۶۵].

* در باب «تعجیل الافطار» [۸۶۶].

* در باب «بیع المزابنة» [۸۶۷].

به هر حال، روایات سلیمان بن فیروز شیبانی/، در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۲۵ مورد آمده است.

[۸۵۱] بیوگرافی «سلیمان بن فیروز شیبانی» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۲/۲/۱۶؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۱/۳۰۹؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۴/۱۳۵؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۴/۳۰۱؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۱/۳۹۵؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۴/۱۷۲؛«تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۳۸۶؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص ۱۲۹؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۸/۶۰؛ «طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص۷۳، «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۲/۱۷۷ [۸۵۲] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۱۵۳ [۸۵۳] «تهذیب التهذیب» ۴/۱۷۲ و ۱۷۳ [۸۵۴] «عقود الجمان»؛ ص ۱۱۶ [۸۵۵] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۲/۱۰۲۵ [۸۵۶] همان ۲/۱۰۲۷ [۸۵۷] همان ۱/۴۴ [۸۵۸] همان ۱/۷۴ [۸۵۹] همان ۱/۹۸ [۸۶۰] همان ۱/ ۱۱۸ [۸۶۱] همان ۱/ ۱۶۷ [۸۶۲] همان ۱/ ۱۷۶ [۸۶۳] همان ۱/ ۱۷۶ [۸۶۴] همان ۱/ ۱۷۷ [۸۶۵] همان ۱/ ۲۶۲ [۸۶۶] همان ۱/ ۲۶۳ [۸۶۷] همان ۱/ ۲۹۱