صحیح بخاری به روایتی دیگر - احادیث شاگردان امام ابوحنيفه و روایات علمای احناف در صحیح بخاری

فهرست کتاب

۱۱۲- یزید بن زُریع/ [۲۰۶۳] [متوفّای ۱۸۲ ه‍ . ق]

۱۱۲- یزید بن زُریع/ [۲۰۶۳] [متوفّای ۱۸۲ ه‍ . ق]

علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۲۰۶۴]گوید:

وی، حافظ کاردان و توانا و دانا و آگاه و محدّث شهر بصره: ابومعاویة بصری عَیشی می‌باشد که از این بزرگان، به روایت حدیث پرداخته است:

ایّوب سختیانی؛ خالد حذّاء؛ حبیب معلّم؛ حسین معلّم؛ یونس؛ جریری؛ و روح بن قاسم.

و از کسانی که به نقل روایت از یزید بن زُریع پرداخته‌اند، می‌توان بدین افراد اشاره کرد:

علی بن مدینی؛ اُمیّة بن بسطام؛ محمد بن منهال ضریر؛ محمد بن منهال - برادر حجّاج - ؛ احمد بن مقدام؛ نصر بن علی جهضمی؛ و شمار زیادی از دیگر دانش پژوهان و شیفتگان علم و دانش.

احمد بن حنبل گوید: «كان ریحانة البصرة ما أتقنه وما أحفظه»؛ «یزید بن زُریع، گل خوشبو و ریحان مردمان بصره بود؛ چه قدر ماهر و خبره، کاردان و متخصص، توانا و بایسته و حافظ و ضابط بود».

ابوحاتم رازی گوید: «ثقة امام»؛ «یزید بن زُریع هم (در حدیث)، مؤثّق و قابل اعتماد بود و هم امام و پیشوا».

ابوعوانة گفته است: «صحبتُ یزید بن زُریع أربعین سنة یزداد في كلّ یوم خیراً»؛ «چهل سال، همنشین و همراه و دوشادوش و همرکاب یزید بن زُریع بودم و او، هر روز، به علم و دانش و حکمت و فرزانگی خویش می‌افزود».

بشر حافی گوید: «كان یزید مُتقناً حافظاً، ما أعلم أنّی رأیتُ مثله ومثل صحّة حدیثه»؛ «یزید بن زُریع، روایت کننده‌ای ماهر و خبره، استاد و زبردست، کاردان و متخصّص، توانا و بایسته و حافظ و ضابط بود؛ و هرگز کسی را چون او و حدیثی را چون درستی و صحّت حدیث او ندیده‌ام».

یحیی بن سعید قطّان گوید: «لم یكن‌ها هنا أحدٌ أثبت منه»؛ «در اینجا (شهر بصره) کسی مطمئن‌تر و قابل اعتمادتر و درستکارتر و معتبرتر از یزید بن زُریع، وجود ندارد».

نصر بن علی گوید: «رأیتُ یزید بن زُریع في المنام؛ فقلتُ: ما فعل الله بك؟ قال: دخلتُ الجنّة. قلتُ: بماذا؟ قال: بكثرة الصلاة»؛ «در عالم خواب، یزید بن زُریع را دیدم؛ خطاب بدو گفتم: خداوند بلند مرتبه با تو چگونه رفتار کرد؟ او در پاسخ گفت: وارد بهشت شدم. گفتم: با چه چیزی به بهشت راه یافتی؟ گفت: با نمازگزاردن زیاد».

و سرانجام، یزید بن زُریع در ۸۱ سالگی، به سال ۱۸۲ ه‍ . ق درگذشت و چشم از دنیا فروبست و به رحمت ایزدی پیوست؛ و پدر یزید بن زُریع نیز، والی و حاکم شهر «اِبلّة» بود.

و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۲۰۶۵]گوید:

ابراهیم بن محمد بن عرعرة گوید: «لم یكن أحد أثبت من یزید بن زُریع»؛ «در عرصه‌ی روایت و درایت، کسی مطمئن‌تر و معتبرتر و قابل اعتمادتر و امانت دارتر از یزید بن زُریع، وجود ندارد».

ابوبکر اسدی به نقل از احمد گوید: «الیه المنتهی في التثبّت بالبصرة»؛ «آخرین پایگاه و جایگاه اطمینان یافتن و مطمئن شدن به روایات و احادیث، در شهر بصره، یزید بن زُریع بود».

اسحاق بن منصور، از یحیی بن معین روایت کرده که وی گفته است: «ثقة»؛ «یزید بن زُریع، از راویان مطمئن و مورد وثوق و معتبر و قابل اعتماد است».

عبدالخالق بن منصور، به نقل از یحیی بن معین گوید: «یزید بن زُریع الصدوق الثقة المأمون»؛ «یزید بن زُریع، فردی صادق و راستگو، درستکار و امین، مؤثّق و قابل اعتماد، مطمئن و قوی و معتبر و مورد تأیید می‌باشد».

ابن سعد گفته است: «كان ثقة حجّة كثیر الحدیث»؛ «یزید بن زُریع، از زمره‌ی راویان مؤثق و قابل اعتماد و مطمئن و قوی و کاردان و متخصص و خبره و آگاه و زیاد روایت کننده‌ی حدیث بود».

محمد بن عیسی بن طبّاع گوید: «ذكروا الفقهاء وأصحاب الحدیث ومن لایطعن علیه في شیء، فذكروا مالكاً وحماد بن زید ویزید بن زُریع»؛ «علماء و صاحب نظران اسلامی، به بیان سه گروه پرداخته‌اند: فقیهان؛ صاحبان حدیث؛ و کسانی که درباره‌ی هیچ چیزی مورد سؤال و ایراد قرار نگرفته‌اند؛ و مالک بن انس، حماد بن زید و یزید بن زُریع را به عنوان مصادیق این گروه‌ها نام برده‌اند».

و اندیشمندان و صاحب نظرانی که در ذیل بدان‌ها اشاره می‌شود، از زمره‌ی کسانی‌اند که یزید بن زُریع را در شمار روایت کنندگان از امام ابوحنیفه/قرار داده‌اند؛ و این دسته از علماء عبارتند از:

۱- حافظ جلال الدین مزّی، در کتاب «تهذیب الكمال» [۲۰۶۶].

۲- حافظ جلال الدین سیوطی، در کتاب «تبییض الصحیفة» [۲۰۶۷].

۳- حافظ ابن بزّاز کردری در کتاب «المناقب» [۲۰۶۸].

۴- علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی، در کتاب «عقود الجمان» [۲۰۶۹]

در کتاب «جامع المسانید» [۲۰۷۰]، چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و هو یروی عن الامام أبی حنیفة في هذه المسانید»؛ «یزید بن زُریع، در این مسانید، به نقل روایت از امام ابوحنیفه/پرداخته است».

نگارنده گوید:

یزید بن زُریع/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به حساب می‌آید؛ و این موارد عبارتند از:

* در باب «ما جاء في صفة الجنّة وأنّها مخلوقة» [۲۰۷۱]

«حَدَّثَنَا رَوْحُ بْنُ عَبْدِ المُؤْمِنِ، حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ زُرَيْعٍ، حَدَّثَنَا سَعِيدٌ، عَنْ قَتَادَةَ، حَدَّثَنَا أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ س، عَنِ النَّبِيِّ ج، قَالَ: «إِنَّ فِي الجَنَّةِ لَشَجَرَةً يَسِيرُ الرَّاكِبُ فِي ظِلِّهَا مِائَةَ عَامٍ لاَ يَقْطَعُهَا»»(ح ۳۲۵۱)

«رَوح بن عبدالمؤمن، از یزید بن زُریع، از سعید، از قتادة، از انس بن مالکس، از پیامبر جبرای ما روایت کرده که آن حضرت جفرمود: «همانا در بهشت، درختی است که اگر سوارکاری در سایه‌ی آن، صدسال سیر کند، مسافت آن را پیموده نمی‌تواند.»

* در باب «صفة النبيّ ج» [۲۰۷۲]

«حَدَّثَنَا عَبْدُ الأَعْلَى بْنُ حَمَّادٍ، حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ زُرَيْعٍ، حَدَّثَنَا سَعِيدٌ، عَنْ قَتَادَةَ، أَنَّ أَنَسًا س، حَدَّثَهُمْ «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ جكَانَ لاَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ فِي شَيْءٍ مِنْ دُعَائِهِ إِلَّا فِي الِاسْتِسْقَاءِ، فَإِنَّهُ كَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ حَتَّى يُرَى بَيَاضُ إِبْطَيْهِ» وَقَالَ أَبُو مُوسَى «دَعَا النَّبِيُّ جوَرَفَعَ يَدَيْهِ وَرَأَيْتُ بَيَاضَ إِبْطَيْهِ»»(ح ۳۵۶۵)

«عبدالاعلی بن حمّاد، از یزید بن زُریع، از سعید، از قتادة، برای ما روایت کرده که انسسگفته است: همانا رسول خدا جدر هیچ دعایی دست‌های خود را بلند نمی‌کرد، مگر در دعای استسقاء؛ و همانا دست‌های خود را به اندازه‌ای بلند می‌کرد که سفیدی‌های بغل وی دیده می‌شد.

و ابوموسی اشعریسگوید: پیامبر جدر استسقاء، دعا کرد و دست‌های خود را بلند کرد».

* در باب «مناقب عمر بن الخطاب، أبی حفص القرشی العدوی» [۲۰۷۳]

«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ زُرَيْعٍ، حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ أَبِي عَرُوبَةَ، ح وقَالَ لِي خَلِيفَةُ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَوَاءٍ، وَكَهْمَسُ بْنُ المِنْهَالِ، قَالاَ: حَدَّثَنَا سَعِيدٌ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س، قَالَ: صَعِدَ النَّبِيُّ جإِلَى أُحُدٍ وَمَعَهُ أَبُو بَكْرٍ، وَعُمَرُ، وَعُثْمَانُ، فَرَجَفَ بِهِمْ، فَضَرَبَهُ بِرِجْلِهِ، قَالَ: «اثْبُتْ أُحُدُ فَمَا عَلَيْكَ إِلَّا نَبِيٌّ، أَوْ صِدِّيقٌ، أَوْ شَهِيدَانِ»»(ح ۳۶۸۶)

«مسدّد، از یزید بن زُریع، از سعید بن ابوعروبة، و همچنین خلیفة، از محمد بن سواء و کهمس بن منهال، از سعید، از قتادة برای ما روایت کرده که انس بن مالکسگفته است: پیامبر جدر حالی که ابوبکر، عمر و عثمانشبا وی بودند، بر کوه اُحُد بالا رفت؛ کوه، آن‌ها را لرزاند؛ آن حضرت جکوه را با پای خویش زد و فرمود: «ای اُحُد! ساکن باش؛ زیرا بر تو فقط پیامبر یا صدّیق و یا دو شهید وجود دارد».

* در باب «ذكر الملائكة» [۲۰۷۴].

* در باب «مرجع النبيّ جمن الأحزاب ومخرجه الی بنی قریظة ومحاصرته ایّاهم» [۲۰۷۵].

* در باب «غزوة الحدیبیة» [۲۰۷۶].

* در باب «قصة عكل وعُرینة» [۲۰۷۷].

* در باب «تفسیر سورة البقرة» [۲۰۷۸].

* در باب «قوله تعالی: ﴿وَٱلَّذِينَ يُتَوَفَّوۡنَ مِنكُمۡ وَيَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا يَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗاۖ فَإِذَا بَلَغۡنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡكُمۡ فِيمَا فَعَلۡنَ فِيٓ أَنفُسِهِنَّ بِٱلۡمَعۡرُوفِۗ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ٢٣٤[البقرة: ۲۳۴]» [۲۰۷۹].

* در باب «قوله تعالی: ﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ طَرَفَيِ ٱلنَّهَارِ وَزُلَفٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِۚ إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ يُذۡهِبۡنَ ٱلسَّيِّ‍َٔاتِۚ ذَٰلِكَ ذِكۡرَىٰ لِلذَّٰكِرِينَ١١٤[هود: ۱۱۴]» [۲۰۸۰].

* در باب «قوله تعالی: ﴿وَمَا كُنتُمۡ تَسۡتَتِرُونَ أَن يَشۡهَدَ عَلَيۡكُمۡ سَمۡعُكُمۡ وَلَآ أَبۡصَٰرُكُمۡ وَلَا جُلُودُكُمۡ وَلَٰكِن ظَنَنتُمۡ أَنَّ ٱللَّهَ لَا يَعۡلَمُ كَثِيرٗا مِّمَّا تَعۡمَلُونَ٢٢[فصلت: ۲۲]» [۲۰۸۱].

* در باب «القراءة في العشاء بالسجدة» [۲۰۸۲].

* در باب «اثنان فما فوقهما جماعة» [۲۰۸۳].

* در باب «إستیذان المرأة زوجها بالخروج الی المسجد» [۲۰۸۴].

به هر حال، روایات «یزید بن زُریع»/در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۵۵ مورد آمده است.

[۲۰۶۳] بیوگرافی «یزید بن زریع» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۴/۲/۳۳۵؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۲/۸۰۷؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۹/۲۶۳؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۷/۶۳۲؛ «میزان الاعتدال»، حافظ ذهبی ۴/۴۲۲؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱۱/۲۸۴؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۳/۲۷۷؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۲/۳۲۴؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۲۰/۳۰۷؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص ۳۷۱؛ «طبقات الحفّاظ»، حافظ سیوطی، ص ۱۱۶؛«الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۲/۵۷۳ [۲۰۶۴] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۲۵۶ [۲۰۶۵] «تهذیب التهذیب» ۱۱/۲۸۵ و ۲۸۶ [۲۰۶۶] «تهذیب الکمال» ۱۹/۱۰۴ [۲۰۶۷] «تبییض الصحیفة»، ص ۹۱ [۲۰۶۸] «المناقب»، کردری ۲/۲۲۷ [۲۰۶۹] «عقود الجمان»؛ ص ۱۵۶ [۲۰۷۰] «جامع المسانید» ۲/۵۷۷ [۲۰۷۱] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۱/۴۶۱ [۲۰۷۲] همان ۱/۵۰۳ [۲۰۷۳] همان ۱/۵۲۱ [۲۰۷۴] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۱/۴۵۵ [۲۰۷۵] همان ۲/۵۹۲ [۲۰۷۶] همان ۲/۵۹۸ [۲۰۷۷] همان ۲/۶۰۲ [۲۰۷۸] همان ۲/۶۴۲ [۲۰۷۹] همان ۲/۶۵۰ [۲۰۸۰] همان ۲/۶۷۸ [۲۰۸۱] همان ۲/۷۱۲ [۲۰۸۲] همان ۱/۱۰۶ [۲۰۸۳] همان ۱/۹۰ [۲۰۸۴] همان ۱/۱۲۰