صحیح بخاری به روایتی دیگر - احادیث شاگردان امام ابوحنيفه و روایات علمای احناف در صحیح بخاری

فهرست کتاب

۱۰۳- هشام بن یوسف صنعانی/ [۱۹۱۸] [متوفّای ۱۹۷ ه‍ . ق]

۱۰۳- هشام بن یوسف صنعانی/ [۱۹۱۸] [متوفّای ۱۹۷ ه‍ . ق]

علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۱۹۱۹]گوید:

وی، قاضی «صنعاء»، و دانشمند و مُفتی آن دیار، و حجّت و قابل اعتماد در حدیث و استاد چیره دست: ابوعبدالرحمن (هشام بن یوسف) صنعانی می‌باشد که به نقل روایت از ابن جریج، معمر، قاسم بن فیّاض و دیگران پرداخته است.

و از هشام بن یوسف نیز، این افراد، به سماع حدیث پرداخته‌اند:

علی بن مدینی؛ ابراهیم بن موسی فرّاء؛ اسحاق بن راهویه؛ یحیی بن معین؛ عبدالله مُسندی؛ و دیگران.

یحیی بن معین گوید: «هو أثبت من عبدالرزاق في ابن جریج»؛ «هشام بن یوسف؛ در مورد (احادیث و روایات) ابن جریج، مطمئن‌تر و قابل اعتمادتر از عبدالرزاق است».

ابوحاتم رازی گفته است: «ثقة متقن»؛ «هشام بن یوسف صنعانی، روایت کننده‌ای مؤثّق و مورد اعتماد و ماهر و خبره و استاد و زبردست و کارشناس و توانا و کاردان و حاذق است».

ابوزرعة گوید: «هشام، أصحّ الناس كتاباً»؛ «در بین مردم، صحیح‌ترین کتاب‌های حدیث، از آنِ هشام بن یوسف صنعانی است».

هشام بن یوسف، به سال ۱۹۷ه‍ . ق درگذشت و به دیار یار، پرگشود. رحمت و رضوان خدا بر او باد.

و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۱۹۲۰]گوید:

ابن ابی حاتم، به نقل از ابوزرعة گوید: «كان هشام، أصحّ الیمانیین كتاباً»؛ «در بین علماء و صاحب نظران یمن، صحیح‌ترین و درست‌ترین کتاب‌های حدیث، از آنِ هشام بن یوسف بود».

و ابن ابوحاتم، در جایی دیگر گوید: «كان أكبرهم وأحفظهم وأتقنهم»؛ «هشام بن یوسف صنعانی، بزرگترین و نام آورترین، حافظ‌ترین و ضابط‌ترین، ماهرترین و خبره‌ترین، زبردست‌ترین و کارشناس‌ترین، تواناترین و کارآمدترین، حاذق‌ترین و شایسته‌ترین علماء و صاحب نظران یمن بود».

ابوحاتم رازی گفته است: «ثقةٌ متقنٌ»؛ «هشام بن یوسف صنعانی، فردی مورد اعتماد و مؤثق و ماهر و خبره و استاد و زبردست و کارشناس و توانا و کاردان و حاذق بود».

احمد عجلی گفته است: «ثقة»؛ «هشام، از راویان مورد وثوق و قابل اعتماد بود».

ابن حبّان نیز در کتاب «الثقات»، وی را در شمار راویان معتبر و مطمئن و مؤثق و مورد اعتماد ذکر کرده است.

حاکم گوید: «ثقة مأمون»؛ «هشام بن یوسف، فردی مؤثق و قابل اعتماد و درستکار و امین بود».

خلیلی گفته است: «ثقة متّفق علیه؛ روی عنه الأئمّة كلّهم»؛ «هشام بن یوسف، از آن دسته از راویانی می‌باشد که تمامی علماء و صاحب نظران اسلامی، بر وثاقت و صداقت و امانت و درستکاری وی، اتفاق نظر دارند؛ و علاوه از آن، همه‌ی ائمه و پیشوایان دینی و طلایه داران و پیشقراولان علمی، به نقل روایت از وی پرداخته‌اند».

و در کتاب «جامع المسانید» [۱۹۲۱]چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و هو یروی عن الامام أبی حنیفة/في هذه المسانید»؛ «هشام بن یوسف صنعانی، در این مسانید، از امام ابوحنیفه/، حدیث روایت نموده است».

و بدین سان، علامه محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی در کتاب «عقود الجمان» [۱۹۲۲]، و حافظ ابن بزّاز کردری نیز در کتاب «المناقب» [۱۹۲۳]هشام بن یوسف صنعانی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده‌اند.

نگارنده گوید:

هشام بن یوسف صنعانی/، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری) با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار می‌آید؛ و این موارد عبارتند از:

* در باب «تحویل الاسم الی إسم هو أحسن منه» [۱۹۲۴]

«حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ مُوسَى، حَدَّثَنَا هِشَامٌ، أَنَّ ابْنَ جُرَيْجٍ، أَخْبَرَهُمْ قَالَ: أَخْبَرَنِي عَبْدُ الحَمِيدِ بْنُ جُبَيْرِ بْنِ شَيْبَةَ، قَالَ: جَلَسْتُ إِلَى سَعِيدِ بْنِ المُسَيِّبِ، فَحَدَّثَنِي: أَنَّ جَدَّهُ حَزْنًا قَدِمَ عَلَى النَّبِيِّ جفَقَالَ: «مَا اسْمُكَ» قَالَ: اسْمِي حَزْنٌ، قَالَ: «بَلْ أَنْتَ سَهْلٌ» قَالَ: مَا أَنَا بِمُغَيِّرٍ اسْمًا سَمَّانِيهِ أَبِي قَالَ ابْنُ المُسَيِّبِ: «فَمَا زَالَتْ فِينَا الحُزُونَةُ بَعْدُ»»(ح ۶۱۹۳)

«ابراهیم بن موسی، از هشام بن یوسف صنعانی، از ابن جریج، از عبدالحمید جُبیر بن شیبة، برای ما روایت کرده که وی گفته است: به نزد سعید بن مسیّب نشستم؛ او به من گفت: پدربزرگ وی که «حَزْن» نام داشت به نزد رسول خدا جرفته بود. آن حضرت جبه وی فرموده بود: «نام تو چیست؟» گفت: نام من، حَزْن است. آن حضرتجفرمود: «تو سَهْل هستی». او گفت: من نامی را که پدرم بر من نهاده است، تغییر نمی‌دهم. ابن مسیّب گوید: پس از آن بود که پیوسته سختی‌ها و درشتی‌ها بر ما پدید می‌آید».

* در باب «الضجع علی الشق الأیمن» [۱۹۲۵]

«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ يُوسُفَ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا: «كَانَ النَّبِيُّ جيُصَلِّي مِنَ اللَّيْلِ إِحْدَى عَشْرَةَ رَكْعَةً، فَإِذَا طَلَعَ الفَجْرُ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ خَفِيفَتَيْنِ، ثُمَّ اضْطَجَعَ عَلَى شِقِّهِ الأَيْمَنِ، حَتَّى يَجِيءَ المُؤَذِّنُ فَيُؤْذِنَهُ»»(ح ۶۳۱۰)

«عبدالله بن محمد، از هشام بن یوسف صنعانی، از مَعمر، از زهری، از عروة، از عایشهلبرای ما روایت کرده که وی گفته است: رسول خدا جدر آخر شب، یازده رکعت نماز (تهجّد) می‌گزارد؛ آنگاه که صبح می‌دمید، دو رکعت (سنّت صبح را) سبک می‌گزارد؛ سپس به جانب راست می‌خوابید و دراز می‌کشید؛ تا آن که مؤذن می‌آمد و او را (از فرا رسیدن وقت نماز) آگاه می‌کرد».

* در باب «الدعاء علی المشركین» [۱۹۲۶]

«حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ، حَدَّثَنَا هِشَامٌ، أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ عُرْوَةَ، عَنْ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، قَالَتْ: كَانَ اليَهُودُ يُسَلِّمُونَ عَلَى النَّبِيِّ جيَقُولُونَ: السَّامُ عَلَيْكَ، فَفَطِنَتْ عَائِشَةُ إِلَى قَوْلِهِمْ، فَقَالَتْ: عَلَيْكُمُ السَّامُ وَاللَّعْنَةُ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «مَهْلًا يَا عَائِشَةُ، إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الرِّفْقَ فِي الأَمْرِ كُلِّهِ» فَقَالَتْ: يَا نَبِيَّ اللَّهِ، أَوَلَمْ تَسْمَعْ مَا يَقُولُونَ؟ قَالَ: "أَوَلَمْ تَسْمَعِي أَنِّي أَرُدُّ ذَلِكِ عَلَيْهِمْ، فَأَقُولُ: وَعَلَيْكُمْ"»(ح ۶۳۹۵)

«عبدالله بن محمد، از هشام بن یوسف صنعانی، از معمر، از زهری، از عروة، از عایشهلبرای ما روایت کرده که وی گفته است: یهودیان بر رسول خدا جسلام می‌کردند و می‌گفتند: السّام علیك (مرگ بر تو). عایشهلسخنشان را فهمید و گفت: «علیكم السّام واللعنة» (مرگ و لعنت بر شما باد). رسول خدا جفرمود: «آرام باش‌ای عایشه! همانا خداوند، نرمش را در همه‌ی امور دوست می‌دارد». عایشهلگفت: آیا نشنیدی که چه می‌گفتند؟ آن حضرت جفرمود: «آیا نشنیدی که (هر آنچه می‌گفتند) بر آنان رد کردم و گفتم: بر شما باد».

* در باب «التسلیم في مجلس، فیه أخلاط من المسلمین والمشركین» [۱۹۲۷].

* در باب «هل یزور صاحبه كلّ یوم أو بكرة وعشیّاً» [۱۹۲۸].

* در باب «لا یحلف باللات والعزّی ولا بالطواغیت» [۱۹۲۹].

* در باب «النذر فیما لایملك وفي معصیة» [۱۹۳۰].

* در باب «توبة السارق» [۱۹۳۱].

* در باب «من ترك قتال الخوارج للتألّف وألّا ینفرّ الناس عنه» [۱۹۳۲].

* در باب «في الهبة والشفعة» [۱۹۳۳].

* در باب «غسل الحائض رأس زوجها وترجیله» [۱۹۳۴].

* در باب «حدّ المریض أن یشهد الجماعة» [۱۹۳۵].

* در باب «من رأی أنّ الله عزّو جلّ، لم یوجب السجدة» [۱۹۳۶].

* در باب «فضل قیام اللیل» [۱۹۳۷].

* در باب «الصفوف علی الجنازة» [۱۹۳۸].

* در باب «من إنتظر حتّی یدفن» [۱۹۳۹].

* در باب «من بات بذی الحلیفة حتّی أصبح» [۱۹۴۰].

به هر حال، روایات «هشام بن یوسف صنعانی»/در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۷۵ مورد آمده است.

[۱۹۱۸] بیوگرافی «هشام بن یوسف صنعانی» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۴/۲/۱۹۴؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۲/۷۷۳؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۹/۷۰-۷۲؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۹/۲۳۲؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی ۹/۵۸۰؛ «تهذیب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱۱/۵۱؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۳/۲۲۴؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۲/۲۶۷؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۱۹/۲۸۳؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص ۳۵۳؛ «شذرات الذهب»، ابن عماد ۱/۳۴۹؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۲/۵۴۸ [۱۹۱۹] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۳۴۶ [۱۹۲۰] «تهذیب التهذیب» ۱۱/۵۱ [۱۹۲۱] «جامع المسانید» ۲/۵۶۹ [۱۹۲۲] «عقود الجمان»؛ ص ۱۵۲ [۱۹۲۳] «المناقب»، کردری ۲/۲۳۲ [۱۹۲۴] «الجامع الصحیح»، امام بخاری ۲/۹۱۴ [۱۹۲۵] همان ۲/۹۳۳ [۱۹۲۶] - همان ۲/۹۴۶ [۱۹۲۷] همان ۲/۹۲۴ [۱۹۲۸] همان ۲/۸۹۸ [۱۹۲۹] همان ۲/۹۸۴ [۱۹۳۰] همان ۲/۹۹۱ [۱۹۳۱] همان ۲/۱۰۰۴ [۱۹۳۲] همان ۲/۱۰۲۴ [۱۹۳۳] همان ۲/۱۰۳۲ [۱۹۳۴] همان ۱/۴۳ [۱۹۳۵] همان ۱/۹۱ [۱۹۳۶] همان ۱/۱۴۶ [۱۹۳۷] همان ۱/۱۵۱ [۱۹۳۸] همان ۱/۱۷۶ [۱۹۳۹] همان ۲/۱۷۷ [۱۹۴۰] همان ۱/۲۰۹