صحیح بخاری به روایتی دیگر - احادیث شاگردان امام ابوحنيفه و روایات علمای احناف در صحیح بخاری

فهرست کتاب

۱۱- بِشر بن مُفضّل/ [۴۱۸] [متوفّای ۱۸۶ یا ۱۸۷ ه‍ . ق]

۱۱- بِشر بن مُفضّل/ [۴۱۸] [متوفّای ۱۸۶ یا ۱۸۷ ه‍ . ق]

علامه ذهبی در کتاب «تذكرة الحفّاظ» [۴۱۹]گوید:

وی، پیشوای ثقه و مطمئن و حافظِ عابد و پارسا، [بشر بن مُفضّل] بن لاحق، ابواسماعیل رَقاشی بصری می‌باشد که از سُهیل بن ابی صالح، یحیی بن سعید، حمید طویل، جریری، خالد حذّاء و کسان دیگر از طبقه‌ی آنان، حدیث روایت نموده است.

و از کسانی که از بشر بن مُفضّل به نقل روایت پرداخته‌اند، می‌توان بدین افراد اشاره کرد:

علی بن مدینی؛ اسحاق بن راهویه؛ احمد بن حنبل؛ نصر بن علی؛ عمرو بن علی فلّاس؛ احمد بن مقدام و شمار زیادی از دیگر دانش پژوهان و شیفتگان علم و دانش و تشنگان حکمت و فرزانگی.

احمد بن حنبل در مورد بشر بن مُفضّل گوید: «الیه المنتهی في التثبّت بالبصرة»؛ «در شهر بصره، ثبات و استحکام علم و دانش و اعتماد و اطمینان نسبت به ثبت و ضبط احادیث و روایات، به بشر بن مُفضّل ختم می‌شد».

و علی بن مدینی گفته است: «كان یصلّی كلّ یوم اربع مائة ركعة ویصوم یوماً ویفطر یوماً»؛ «بشر بن مُفضّل، در هر روز، چهارصد رکعت نماز می‌گزارد؛ روزی را روزه می‌گرفت و روز دیگر را افطار می‌کرد و روزه نمی‌گرفت؛ (یعنی روزه‌ی داود÷را می‌گرفت)».

و سرانجام، بشر بن مُفضّل به سال ۱۸۶ یا ۱۸۷ ه‍ . ق چشم از جهان فرو بست و به رحمت ایزدی پیوست.

و حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «تهذیب التهذیب» [۴۲۰]گوید: «و عدّه ابن معین في اَثبات شیوخ البصریین»؛ «ابن معین، بشر بن مُفضّل را در شمار اساتید قابل اعتماد و مطمئن و مورد وثوق و معتبر شهر بصره، برشمرده است».

و ابوزرعة، ابوحاتم و نسایی گفته‌اند: «ثقة»؛ «بشر بن مُفضّل، فردی قابل اعتماد و ثقه و مطمئن و مُعتمد بود».

و ابن سعد گفته است: «كان ثقة كثیر الحدیث، عثمانیاً»؛ «بشر بن مُفضّل، فردی ثقه و مورد اعتماد و بسیار روایت کننده‌ی احادیث می‌باشد و او، عثمانی نیز بود؛ (یعنی وی از زمره‌ی کسانی است که عثمان بن عفّانسرا بر علی بن ابی طالبسبرتر می‌دانند و عثمانسرا بر علیساز لحاظ رتبه و درجه و جایگاه و مقام، مقدّم می‌دارند)».

(ابن سعد، بر این باور است که بشر بن مُفضّل به سال ۱۸۶ ه‍ . ق درگذشت؛ ولی احمد بن حنبل بر آن است که وی به سال ۱۸۷ ه‍ . ق وفات کرد و چهره در نقاب خاک کشید؛) و ابن حبّان نیز در کتاب «الثقات»، تاریخ وفات بشر بن مُفضّل را در ماه ربیع الاول سال ۱۸۷ ه‍ . ق بیان نموده است.

احمد عجلی گفته است: «ثقة، فقیه البدن، ثبت في الحدیث، حسن الحدیث، صاحب سنّة»؛ «بشر بن مُفضّل، از راویان ثقه و مورد اعتماد و فقیه و دانشمند می‌باشد که در حدیث، مطمئن و معتبر و قابل اعتماد و درستکار است؛ و احادیث و روایات وی نیز در درجه‌ی «حَسَن» قرار دارند؛ و در کنار این‌ها، وی صاحب سنّت و متعهّد و پایبند بدان نیز بود».

و بزّار در مورد وی چنین گفته است: «ثقة»؛ «بشر بن مُفضّل، از زمره‌ی راویان قابل اعتماد و مورد وثوق بود».

و علاوه از این‌ها، بشر بن مُفضّل، از آن دسته از راویانی می‌باشد که هر شش پیشوای حدیث (بخاری، مسلم، ترمذی، ابوداود، نسایی و ابن ماجه)، از او حدیث روایت نموده‌اند.

در کتاب «جامع المسانید» [۴۲۱]چنین آمده است: ناچیزترین بندگان خدا (ابوالمؤید محمد بن محمود خوارزمی) گوید: «و یروی عن الامام ابی حنیفة في هذا المسانید»؛ «بشر بن مُفضّل، در این مسانید، از امام ابوحنیفه/، حدیث روایت نموده است».

و حافظ محمد بن یوسف صالحی دمشقی شافعی نیز در کتاب «عقود الجمان»، [۴۲۲]وی را در شمار روایت کنندگان از امام اعظم ابوحنیفه/ذکر کرده است.

نگارنده گوید:

بشر بن مُفضّل، در موارد ذیل (از کتاب «الجامع الصحیح» بخاری)، با یک واسطه، استاد امام محمد بن اسماعیل بخاری/به شمار می‌آید؛ و این موارد عبارتند از:

* در باب «من اتّكأ بین یدی اصحابه»: [۴۲۳]

«حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ، حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ المُفَضَّلِ، حَدَّثَنَا الجُرَيْرِيُّ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي بَكْرَةَ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ج: "أَلاَ أُخْبِرُكُمْ بِأَكْبَرِ الكَبَائِرِ" قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: "الإِشْرَاكُ بِاللَّهِ، وَعُقُوقُ الوَالِدَيْنِ"» (ح ۶۲۷۳)

«علی بن عبدالله، از بشر بن مُفضّل، از جُریری، از عبدالرحمن بن ابی بکرة، از پدرش برای ما روایت کرده که وی گفته است: رسول خدا جفرمودند: «آیا شما را از بزرگترین گناهان کبیره، باخبر سازم؟» صحابه عرض کردند: آری، ای رسول خدا ج! آن حضرت جفرمودند: «شرک ورزیدن به خداوند و نافرمانی پدر و مادر».

* در باب «من اتّكأ بین یدی اصحابه»: [۴۲۴]

«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ: حَدَّثَنَا بِشْرٌ، مِثْلَهُ، وَكَانَ مُتَّكِئًا فَجَلَسَ، فَقَالَ: "أَلاَ وَقَوْلُ الزُّورِ" فَمَا زَالَ يُكَرِّرُهَا حَتَّى قُلْنَا لَيْتَهُ سَكَتَ» (ح ۶۲۷۴)

«مسدّد نیز به ما خبر داده که بشر بن مُفضّل نیز مثل حدیث بالا را روایت کرد و گفت: آن حضرت جپس از بیان بزرگترین گناهان کبیره، و بعد از این که تکیه داده بود، نشست و فرمود: «آگاه باشید که شهادت ناحق نیز از گناهان کبیره است»؛ و آن قدر این جمله را تکرار کرد که ما (با خود)گفتیم: ای کاش! ساکت می‌شد».

* در «كتاب استتابة المعاندین والمرتدین وقتالهم»: [۴۲۵]

«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ المُفَضَّلِ، حَدَّثَنَا الجُرَيْرِيُّ، ح وحَدَّثَنِي قَيْسُ بْنُ حَفْصٍ، حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، أَخْبَرَنَا سَعِيدٌ الجُرَيْرِيُّ، حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِي بَكْرَةَ، عَنْ أَبِيهِ س، قَالَ: قَالَ النَّبِيُّ ج: "أَكْبَرُ الكَبَائِرِ: الإِشْرَاكُ بِاللَّهِ، وَعُقُوقُ الوَالِدَيْنِ، وَشَهَادَةُ الزُّورِ، وَشَهَادَةُ الزُّورِ - ثَلاَثًا - أَوْ: قَوْلُ الزُّورِ" فَمَا زَالَ يُكَرِّرُهَا حَتَّى قُلْنَا: لَيْتَهُ سَكَتَ» (ح ۶۹۱۹)

«مسدّد، از بشر بن مُفضّل، از جُریری، از قیس بن حفص، از اسماعیل بن ابراهیم، از سعید جریری، از عبدالرحمن بن ابی بکرة، از پدرش برای ما روایت کرده که وی گفته است: رسول خدا جفرمودند: «بزرگترین گناهان کبیره، عبارتند از: شرک ورزیدن به خداوند و نافرمانی پدر و مادر و شهادت ناحق»؛ و شهادت ناحق را سه بار تکرار فرمود؛ و یا گفتند: گفتن دروغ و سخن ناراست».

* باب «قول الرجل: جعلنی الله فدائك». [۴۲۶]

* باب «قول النبيّ ج: رُبّ مبلّغ اَوعی مِنْ سامع». [۴۲۷]

* باب «السجود علی الثوب في شدّة الحرّ». [۴۲۸]

* باب «الحلق والجلوس في المسجد». [۴۲۹]

* باب «تشبیك الاصابع في المسجد وغیره». [۴۳۰]

* باب «اِحداد المرأة علی غیر زوجها». [۴۳۱]

* باب «هل یخرج المیّت من القبر واللّحد لعلّة». [۴۳۲]

* باب «صوم الصبیان». [۴۳۳]

* باب «اذا اعتق عبداً بین اثنین او أمة بین الشركاء». [۴۳۴]

* باب «ما قیل في شهادة الزور». [۴۳۵]

* باب «مداواة النساء الجَرْحیٰ في الغزو». [۴۳۶]

به هر حال، روایات بشر بن مُفضّل/در کتاب «الجامع الصحیح» امام محمد بن اسماعیل بخاری/، در بیشتر از ۲۲ مورد آمده است.

[۴۱۸] بیوگرافی «بشر بن مفضّل» را در این منابع دنبال کنید: «التاریخ الکبیر»؛ امام بخاری ۱/۲/۸۴؛ «رجال صحیح البخاری»، کلاباذی ۱/۱۱۲؛ «الجرح و التعدیل»، رازی ۲/۳۶۶؛ «کتاب الثقات»، ابن حبان ۶/۹۷؛ «سیر اعلام النبلاء»، حافظ ذهبی ۹/۳۶؛ «الکاشف»، حافظ ذهبی ۱/۱۵۷؛ «تقریب التهذیب»، ابن حجر عسقلانی ۱/۱۳۰؛ «خلاصة تهذیب الکمال»، خزرجی ص ۴۲؛ «شذرات الذهب»؛ ابن عماد ۱/۳۱۰؛ «تهذیب الکمال»، حافظ مزّی ۳/۹۴؛ «الجمع بین رجال الصحیحین»، مقدسی ۱/۵۲ [۴۱۹] «تذکرة الحفّاظ» ۱/۳۰۹ و ۳۱۰ [۴۲۰] «تهذیب التهذیب» ۱/۴۰۲ [۴۲۱] «جامع المسانید» ۲/۴۱۳ [۴۲۲] «عقود الجمان»؛ ص ۱۰۲ [۴۲۳] «الجامع الصحیح» امام بخاری ۲/۹۲۸ [۴۲۴] همان ۲/۹۲۸ [۴۲۵] همان ۲/۱۰۲۲ [۴۲۶] همان ۲/۹۱۳ [۴۲۷] همان ۱/۱۶ [۴۲۸] همان ۱/۵۶ [۴۲۹] همان ۱/۶۸ [۴۳۰] همان ۱/۶۹ [۴۳۱] همان ۱/۱۷۰ [۴۳۲] همان ۱/۱۸۰ [۴۳۳] همان ۱/۲۶۳ [۴۳۴] همان ۱/۳۴۳ [۴۳۵] همان ۱/۳۶۲ [۴۳۶] همان ۱/۴۳۴