داستان ابوجندل سو وفا به عهد پیامبر اکرم ج
از مهمترین نتایجی که صلح حدیبیه در بر داشت وفای به عهد بود که پیامبر اکرم جدر این بارۀ الگویی بینظیر بود و جدیت و صداقت عمل و پرهیز از فریب کاری را عملاً به نمایش گذاشت.
با بررسی داستان ابوجندل، وفای به عهد پیامبر اکرم جمشخص میگردد؛ چرا که بعد از انعقاد قرارداد صلح و قبل از نوشتن آن، ابوجندل سکه فرزند سهیل بن عمرو بود، در حالی که پاهایش با زنجیر بسته بود، نزد پیامبر اکرم جآمد و به مسلمانان پیوست.
سهیل با دیدن فرزندش برخاست و او را با زنجیرهایش بدست گرفت و گفت: ای محمد ج! قرارداد ما قبل از آمدن او پایان یافته و منعقد شده است. پیامبر اکرم جفرمود: راست میگویی. ابوجندل سفریاد برآورد و گفت: ای مسلمانان! من به سوی مشرکان برگردانیده میشوم تا مرا به خاطر دینم اذیت و آزار نمایند. آن حضرت جبه ابوجندل سدلداری داد و فرمود: نمیخواهیم عهد و پیمانی که با آنها بستهایم، نقض کنیم. و افزود که ای ابا جندل س! صبر را پیشه کن و پاداش خود را از خدا به خواه، انشاء الله خدا برای شما مستضعفان راهی خواهد گشود [۸۹۵].
به درستی که جریان ابوجندل سدرسی بزرگ و با اهمیت برای مسلمانان و پیامبر اکرم جبود که آنها از این آزمایش پیروز و سر بلند بیرون آمدند و توانستند در حالی که برادر دینی آنان در زنجیر کشیده میشد و خون از پاهایش میچکید و به سوی شکنجهگاه و زندان برده میشد، بر عواطف و احساسات خود غالب آیند.
ابوجندل سبراساس دستور پیامبر اکرم جصبر را پیشه ساخت و پاداش خود را از خدا طلبید و مصداق این سخن پروردگار قرار گرفت که میفرماید:
﴿وَمَن يَتَّقِ ٱللَّهَ يَجۡعَل لَّهُۥ مَخۡرَجٗا٢ وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُۚ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَٰلِغُ أَمۡرِهِۦۚ قَدۡ جَعَلَ ٱللَّهُ لِكُلِّ شَيۡءٖ قَدۡرٗا٣﴾[الطلاق: ۲-۳].
«هر کس که از خدا بترسد، او برایش راهحلی پیدا خواهد کرد و از جایی که انتظار نداشته، روزیاش میدهد و هر که بر خدا توکل نماید، خدا او را بسنده است. همانا خدا فرمان خود را به انجام میرساند و هر چه را بخواهد، بدان دسترسی پیدا میکند. خدا برای هر چیزی زمان و اندازهای قرار داده است».
بنابراین، هنوز یک سال از صلح حدیبیه نگذشته بود که ابوجندل سو برخی از مسلمانان مستضعف توانستند از دست مشرکان فرار کنند و به ابوبصیر ملحق شوند و به عنوان نیرویی توانا بر سر راه کاروانهای تجاری در مسیر شام قرار گرفتند و برای آنها ایجاد مزاحمت نمایند. که در این مورد به تفصیل سخن خواهیم گفت.
[۸۹۵] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۳، ص ۳۴۷.