رهسپار شدن سپاه اسلام بهسوی احد
الف - یکی از عوامل مهمی که پیامبر در رویارویی با دشمن در نظر گرفت، انتخاب وقت حرکت و مسیر مناسب بود؛ چنانکه بعد از گذشت نیمی از شب که همه جا آرام بود و معمولاً در چنین وقتی دشمن نیز بر اثر خستگی و مشقت سفر در خواب عمیق به سر میبرد، حرکت نمود.
واقدی میگوید: رسول خدا جو سپاه اسلام اول شب به استراحت پرداختند و سحرگاه، در تاریکی، حرکت کردند و برای رسیدن به میدان جنگ راهی را انتخاب نمودند که دشمن از آن، مطلع نشود و فرمود: «چه کسی ما را به راهی راهنمایی مینماید که دشمن متوجه نگردد».
ابوخیثمه سآمادگی خود را اعلان نمود و گفت: این کار را به من واگذار کن. آن گاه او لشکر را از میان زمینهای بنیحارثه گذراند تا اینکه به زمینهای ربعی یا مربع بن قیظی رسید. او فردی نابینا و منافق بود. زمانی که متوجه قدوم رسول خدا و مسلمانان شد، مقداری خاک برداشت و به سوی مسلمانان پاشید و گفت: اگر تو پیامبر هستی؛ پس نباید وارد زمینهای من بشوی.
بعضی نیز بر این عقیدهاند که او مقداری خاک دردست گرفت و گفت: اگر میدانستم که این خاکها تنها به تو اصابت میکند، حتماً آنها را به چهرۀ تو میپاشیدم. افرادی به وی حملهور شدند و خواستند او را بکشند، اما رسول خدا فرمود: رهایش کنید، خدا چشم و دل او را کور کرده است، اما سعد بن زید قبل از ممانعت پیامبر، به سوی وی شتافت و با کمانش سرش را شکست [۱۹۵].
انتخاب مسیر حرکت پیامبر اکرم جاز بین درختان و باغها بیانگر اهمیت تدابیر امنیتی است؛ زیرا حرکت در مسیر راههای عمومی باعث میگردید تا دشمن از تعداد نفرات و میزان توانائیهای مسلمانان آگاه شود و این امری است که در جنگها، میبایست سری بماند، بدین صورت در نظرگرفتن شرایط زمانی و مکانی از دیدگاه آن حضرت از برنامههای مهم به شمار میآمد که آن را به امت خود آموزش داده است.
از این ماجرا نکته دیگری که استنباط میگردد، این است که هر گاه مصالح عمومی با مصالح خصوصی در برابر هم قرار گیرند، اجرای مصالح عمومی ارجحیت پیدا خواهد نمود؛ چنانکه رسول خدا جسپاه اسلام را از میان زمینهای کشاورزی برخی از افراد به سوی اُحد هدایت کرد که باعث تخریب محصولات آنها گردید و استدلال پیامبر اکرم جدر اجرای این امر این بود که خداوند حکیم، مقاصد شرع را برای تحقق منافع بندگانش مشروع گردانیده است و با توجه به مصالح پنجگانه دین و اهمیتشان از دیدگاه شرع، آنها را به ترتیب ذیل خواهیم یافت: دین، نفس، عقل، نسل و مال. بنابراین، هنگام تعارض باید مهمترین اصل را در نظر گرفت و به ترتیب هر یک از این مصالح دین بر دیگری برتری مییابد. این ترتیب، امری است که علمای اسلام بر آن اتفاقنظر دارند [۱۹۶].
[۱۹۵] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۳، ص ۷۳. [۱۹۶] المقاصد العامة للشریعه، یوسف حامد العالم، ص ۱۶۶.