۴- تنفیذ دستور رهبری در جامعۀ اسلامی
جامعۀ اسلامی یکپارچه دستور پیامبر اکرم جرا مبنی بر قطع رابطه با سه نفری که سرگذشتشان بیان گردید، به اجرا در آورد؛ چنانکه کعب میگوید : مردم از ما کنارهگیری کردند و برخورد آنان با ما تغییر نمود تا جایی که تمامی افراد جامعۀ اسلامی برای من همانند بیگانه تلقی میگردید و میافزاید آن دو نفر رفیق من خانهنشین شدند و مدام گریه مینمودند، اما من به مسجد میآمدم و همراه مسلمانان نماز میخواندم و در بازار به گشت و گذار میپرداختم، اما با این وجود، هیچ کس با من سخن نمیگفت... .
این وضعیت به گونهای ادامه یافت که حتی وقتی کعب به پسر عمویش، ابوقتاده، سلام کرد، او از پاسخ دادن سلام وی خودداری نمود. کعب گفت: تو را به خدا سوگند مگر نمیدانی که من خدا و پیامبرش را دوست دارم؟ باز هم ابوقتاده با اینکه او را بیش از همه کس دوست میداشت، پاسخی نداد؛ چرا که ابوقتاده در این مورد میان پاسخ دادن به پسر عموی عزیزش و دستور پیامبر قرار گرفته بود، اما آنچه ایمان ابوقتاده بدان حکم مینمود، برتری دستور پیامبر بود و این امر را عملی ساخت [۱۵۵۹].
التزام به دستور پیامبر اکرم جو اطاعت از فرامین ایشان به جایی رسید که آن حضرت به زنان این سه نفر دستور داد که از شوهرانشان فاصله بگیرند و آنان نیز به جز زن هلال ابن امیه که به علت کهنسال بودن شوهرش از پیامبر اجازه خواست که به او خدمت نماید، این امر را عملی ساختند و آن حضرت نیز به شرط مقاربت ننمودن به او اجازه داد و آنها نیز شرط مذکور را پذیرفتند [۱۵۶۰].
[۱۵۵۹] التاریخ الاسلامی، حمیدی، ج ۸، ص ۱۴۰. [۱۵۶۰] الصراع مع الصلیبین، ص ۱۹۶.