۵- مسجد ضرار
در اثنای بازگشت پیامبر اکرم جاز تبوک به مدینه این آیات نازل گردید:
﴿وَٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مَسۡجِدٗا ضِرَارٗا وَكُفۡرٗا وَتَفۡرِيقَۢا بَيۡنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَإِرۡصَادٗا لِّمَنۡ حَارَبَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥ مِن قَبۡلُۚ وَلَيَحۡلِفُنَّ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّا ٱلۡحُسۡنَىٰۖ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ١٠٧ لَا تَقُمۡ فِيهِ أَبَدٗاۚ لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ يَوۡمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِۚ فِيهِ رِجَالٞ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْۚ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُطَّهِّرِينَ١٠٨ أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٍ خَيۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡيَٰنَهُۥ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍهارٖ فَٱنۡهَارَ بِهِۦ فِي نَارِ جَهَنَّمَۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّٰلِمِينَ١٠٩﴾[التوبة: ۱۰۷-۱۰۹].
«و (از میان منافقان) کسانی هستند که مسجدی را بنا کردند و منظورشان از آن، زیان و کفرورزی و تفرقهاندازی میان مؤمنان و کمینگاه ساختن برای کسی بود که قبلاً با خدا و پیغمبرش جنگیده بود و سوگند هم میخورند که نظری جز نیکی نداشتهاند، اما خداوند گواهی میدهد که آنان دروغ میگویند. (ای پیغمبر) هرگز در آن (مسجد ضرار) نایست و نماز مگذار. مسجدی که از روز نخست بر پایۀ تقوا بنا گردیده است، سزوارا آن است که در آن بر پای ایستی و نماز بگزاری. در آنجا کسانی هستند که میخواهند خود را پاکیزه دارند و خداوند هم پاکیزگان را دوست دارد. آیا کسی که پایههای آن مسجد را براساس تقوا و رضامندی خدا تأسیس نموده بهتر است یا کسی که پایههای آن را بر لبۀ پرتگاه مشرف به سقوط بنا نهاده است و او را به داخل آتش دوزخ میاندازد. خدا ملتی را که ستم پیشه است،هدایت نمیگرداند».
سبب نزول این آیات چنین بیان شده است که قبل از هجرت پیامبر اکرم جبه مدینه، مردی از خزرج به نان ابوعامر راهب که مسیحی و اهل کتاب بود، درمیان طایفۀ خزرج از مقام والایی برخوردار بود، اما پس از ورود پیامبر اکرم جبه مدینه و گسترش اسلام و افزایش قدرت حکومت اسلامی و به ویژه پس از پیروزی مسلمانان در بدر، ابوعامر دشمنی خود را با اسلام آشکار ساخت و به مشرکان قریش پیوست و برخی از قبائل عرب را برای جنگ با اسلام برانگخیت؛ چنانکه بعد از جنگ احد که مسلمانان در آن دچار خسارتهای متعددی گردیدند، ابوعامر فاسق نیز بر سر راه لشکر اسلام، حفرههایی کنده بود که پیامبر اکرم جدر یکی از آنها افتاد و سرش زخمی شد و دندانهایش شکست.
ابوعامر قبل از شروع جنگ با انصار به گفتگو پرداخت وآنان را به یاری خود فراخواند. آنها به او پاسخ منفی دادند و نفرینش کردند و گفتند: ای دشمن خدا چشمانت خنک مباد. ابوعامر در حالی برگشت که میگفت: قوم من بعد از من چقدر بیتربیت شدهاند.
پیامبر اکرم جنیز او را قبل از فرار از مدینه به اسلام دعوت داده و برای او قرآن تلاوت کرده بود، اما او نپذیرفته بود و راه تمرد و سرکشی را در پیش گرفت. پیامبر اکرم جنیز دعا نمود که دور از وطن و تنها بمیرد و سرانجام چنین شد.
پس از اتمام جنگ احد و بعد از اینکه متوجه گسترش اسلام و نفوذ قدرت مسلمانان گردید، به سوی هر قل، بزرگ روم، رفت و از او علیه پیامبر کمک خواست. هر قل نیز به او وعدههایی داد که براساس آن ابوعامر به برخی از منافقان طایفۀ خود در مدینه نامههایی فرستاد که به آنها مژدۀ لشکری را میداد که به زودی مدینه را درخواهد نوردید. در نامههایی که مینوشت، به آنان دستور داد تا برای او پایگاهی بسازند که پیک او به طورمستقیم به آنجا برود و پیامهای جدید را از آنجا دریافت نماید و برگردد، تا بعد از اینکه اوبه مدینه میآید، فعالیتهایش را در آن پایگاه تمرکز دهد.
بنابراین، منافقان در نزدیکی مسجد قبا، مسجدی ساختند و چند روزی قبل از بیرون شدن پیامبر اکرم جبه قصد تبوک، آن را به اتمام رساندند و از پیامبر اکرم جخواستند که مسجد آنها رابا اقامۀ نماز افتتاح نماید و این طور وانمود کردند که این مسجد را برای افرادی که توانایی رفتن به مسجد قبا را ندارند، ساختهاند.
از آنجا که خداوند نمیخواست، پیامبرش در این مسجد نماز بخواند، پیامبر اکرم جفرمود: اکنون که من آمادۀ سفر هستم، بعد از اینکه از سفر برگشتم، آنجا نماز خواهم خواند.
در مسیر بازگشت از تبوک به مدینه و هنگامی که تا مدینه فقط مسافت یک روز یا کمتر باقی مانده بود، جبرئیل نزد پیامبر اکرم جآمد و به ایشان اطلاع داد که این مسجد توسط کافران به خاطر ضرر رسانیدن به اسلام مسلمانان ساخته شده است و نباید در آن نماز بخوانی. آن گاه پیامبر اکرم جافرادی را پیشاپیش فرستاد تا آن مسجد را تخریب نمایند [۱۵۳۷].
خداوند در آیاتی که در این مورد نازل گردانده است، انگیزههای بنای مسجد ضرار را این گونه شرح میدهد.
۱- ضرر رسانیدن به مسلمانان.
۲- تقویت منافقان و کفار و شکست مسلمانان.
۳- ایجاد تفرقه بین مسلمانان و کاهش تعداد نمازگزاران مسجد قبا.
۴- مرکزی برای جمع نمودن افرادی که نقشۀ جنگ علیه خدا و پیامبرش را کشیده بودند [۱۵۳۸].
خداوند نیز نقشه منافقان را برملا نمود و پیامبرش را به تخریب آن واداشت و اینکه فرمود:
﴿وَلَيَحۡلِفُنَّ إِنۡ أَرَدۡنَآ إِلَّا ٱلۡحُسۡنَىٰۖ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ﴾منافقان را نکوهش نمود که آنها به دروغ سوگند میخورند که ما ارادهای جز نیکی نداشتهایم؛ چنانکه در دنبالۀ آیه میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّهُمۡ لَكَٰذِبُونَ﴾یعنی خداوند گواهی میدهد که آنها دروغ میگویند و خداوند، پیامبرش و مسلمانان را از خواندن نماز در این مسجد، منع کرد و فرمود:
﴿لَا تَقُمۡ فِيهِ أَبَدٗا﴾هرگز در این مسجد اقامۀ نماز نکن؛ زیرا نماز خواندن پیامبر در آن، به معنای رسمیت دادن به آن بود و مسلمانان به جای خواندن نماز در مسجد قبا، خواندن نماز در مسجد جدید را ترجیح میدادند.
بنابراین، پیامبر اکرم جبراساس دستور خداوند، به عمار ابن یاسر و مالک بن دخشم و عدهای دیگر مأموریت داد تا آن مسجد را تخریب نمایند و به آتش بکشند و آنها نیز چنین کردند [۱۵۳۹].
خداوند نیز افزود:
﴿لَا تَقُمۡ فِيهِ أَبَدٗاۚ لَّمَسۡجِدٌ أُسِّسَ عَلَى ٱلتَّقۡوَىٰ مِنۡ أَوَّلِ يَوۡمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ﴾
«به جای خواندن نماز در مسجد ضرار، در مسجدی نماز بخوان که شایستۀ نماز خواندن است و از روز نخست براساس تقوا پایهگذاری شده است».
﴿وَإِن يَتَوَلَّوۡاْ يُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ عَذَابًا أَلِيمٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَا لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٖ﴾[التوبة: ۷۴].
«اگر از توبه رویگردان شدند و بر نفاق خود اسرار ورزیدند، آن گاه خداوند آنها را در دنیا با ترس و اضطراب و سلب آرامش و در آخرت با عذاب دردناک، عذاب خواهد داد» [۱۵۴۰].
ابن ماجه در مورد این فرمودۀ الهی: ﴿فِيهِ رِجَالٞ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ﴾یعنی در آن مسجدی که براساس تقوا پایهگذاری شده است، مردانی هستند که دوست میدارند خوب و پاکیزه بشوند، میگوید: پیامبر اکرم جخطاب به انصار فرمود: خداوند در این آیه از پاکیزگی شما سخن گفته است، طهارت شما چیست؟ گفتند: ما وضو میگیریم و غسل جنابت مینماییم و با آب استنجا میگیریم. پیامبر اکرم جفرمود: پس به خاطر همین است و افزود که بر اینها مواظبت نمایید [۱۵۴۱].
[۱۵۳۷] تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۸۸. [۱۵۳۸] تفسیر شوکانی، ج ۲، ص ۴۰۳. [۱۵۳۹] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۴، ص ۱۸۴. [۱۵۴۰] حدیث القرآن الکریم، ج ۲، ص ۶۶۱. [۱۵۴۱] سنن ابن ماجه، کتاب الطهارة، باب الاستنجاء بالماء، ج ۱، ص ۱۲۷.