الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

کوشش نافرجام یهود برای مسموم کردن پیامبر اکرم ج

کوشش نافرجام یهود برای مسموم کردن پیامبر اکرم ج

ابوهریره می‌گوید: بعد از فتح خیبر، یهودیان به پیامبر اکرم ج، گوشت زهر آلود گوسفندی هدیه دادند. آن حضرت جآنها را فراخواند و در جمع آنان گفت: من از شما سؤالی دارم، آیا پاسخ مرا می‌دهید؟ گفتند: بلی، ای ابا القاسم! پیامبر اکرم جفرمود: شما فرزندان چه کسی هستید؟ گفتند: ما فرزندان فلانی هستیم. پیامبر اکرم جفرمود: دروغ گفتید، پدر شما فلانی است. گفتند: راست گفتی.

سپس فرمود: اگر از شما سؤالی بکنم، به من صادقانه پاسخ خواهید داد؟ گفتند: بلی؛ چرا که اگر دروغ بگوییم، مانند سوال اول ما به آن پی خواهی برد.

پیامبر اکرم جفرمود: اهل دوزخ چه کسانی هستند؟ گفتند: ما زمان ‌اندکی در آن می‌مانیم؛ سپس شما جایگزین ما خواهید شد.

پیامبر اکرم جفرمود: در آن بمانید، چرا که به خدا ما هرگز جایگزین شما نخواهیم شد.

آن‌گاه پیامبر اکرم فرمود: اکنون سؤال دیگری از شما دارم، آیا صادقانه پاسخ خواهید داد؟ گفتند: بلی.

آن حضرت جفرمود: آیا شما گوشت این گوسفند را زهر آلود ساخته‌اید؟.

گفتند: بلی.

پیامبر اکرم جفرمود: چرا چنین کردید؟.

گفتند: با خود گفتیم اگر از جانب خداوند به پیامبری مبعوث شده باشی؛ پس آن به تو ضرری نمی‌رساند و اگر یک دروغگو هستی، پس از شر تو خلاص می‌شویم [۱۰۳۱].

مولف کتاب بلوغ الامانی می‌گوید: این گوسفند از طرف زنی به نام زینب بنت حارث همسر سلام بن مشکم هدیه شده بود. او از کسی پرسید که پیامبر اکرم جکدام قسمت گوسفند را بهتر می‌پسندد و بعد از اینکه دانست که آن حضرت، شانه گوسفند را بهتر می‌پسندد، همان قسمت را بیشتر زهرآلود کرد. پیامبر اکرم جنیز همان قسمت گوشت کباب شده را برداشت و در دهان گذاشت، اما فرو نبرد؛ پس آن را از دهان بیرون ‌انداخت، اما یکی از یارانش به نام بشر بن براء که با ایشان هم خوراک بود، از آن لقمه‌ای فرو برد و بر اثر آن از دنیا رفت [۱۰۳۲].

در روایت دیگری آمده است که پیامبر اکرم جدر حالی که یارانش آماده خوردن گوشت کباب شده بودند، بعد از اینکه لقمه‌ای برداشته و در دهان گذاشته بود، فرمود: دست نگه دارید. شانۀ گوسفند می‌گوید: زهر آلود است. آن‌گاه همه دست نگه داشتند، به جز بشر که لقمه‌ای را فرو برده بود [۱۰۳۳].

ابن قیم می‌گوید: آن زن یهودی را نزد پیامبر اکرم جآوردند. او گفت می‌خواستم تو را به قتل برسانم. ایشان فرمود: خدا تو را بر من چیزه نمی‌سازد. سپس پیامبر اکرم جحجامت نمود و به همه کسانی که از آن گوشت خورده بودند، نیز دستور داد تا حجامت کنند و تعدادی از آنان وفات نمودند [۱۰۳۴].

در مورد اینکه آن زن کشته شد یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد، اما صحیح آن است که آن حضرت جبعد از مرگ بشر، دستور داد تا وی را به قتل برسانند [۱۰۳۵].

زهری که در گوشت گوسفند جاسازی شده بود، بسیار قوی بود. بنابراین، بلافاصله بشر بن براء را از پای در آورد و پیامبر اکرم جتا آخر عمر همچنان از آن رنج می‌برد. چنانکه از عایشه روایت است که پیامبر اکرم جدر مریضی وفات خود فرمود: ای عایشه! من هنوز هم آثار آن سم را احساس می‌کنم و فکر می‌کنم اثر نهایی خود را اکنون برجای گذاشت [۱۰۳۶].

[۱۰۳۱] البخاری، کتاب الجهاد و السیر، ج ۴، ص ۷۹، شماره ۳۱۶۹. [۱۰۳۲] بلوغ الامانی به حاشیه فتح الربانی، ج ۲۱، ص ۱۲۳. [۱۰۳۳] مغازی رسول الله، عروة بن زبیر، ص ۱۹۸. [۱۰۳۴] زادالمعاد، ج ۳، ص ۳۳۶. [۱۰۳۵] همان. [۱۰۳۶] صحیح البخاری شرح فتح الباری، ج ۹، ص ۱۵۹-۱۹۶.