الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

تصمیم قریش برای رویارویی با مسلمانان در بدر

تصمیم قریش برای رویارویی با مسلمانان در بدر

به ابوسفیان خبر رسید که رسول خدا و همرا‌هانش به قصد تعرض بر کاروان او به راه افتاده اند. وی بلا درنگ ضمن تغییر مسیر کاروان بسوی ساحل، عمرو بن ضمضم غفاری را بسوی قریش فرستاد تا چاره‌ای برای نجات کاروان و اموال خود بیندیشند. ابوسفیان با نگرانی و احتیاط حرکت می‌کرد و در مورد اخبار سپاه اسلام پرس و جو می‌نمود. وقتی به بدر نزدیک شد از کسانی که در آنجا بودند درباره‌ی سپاه مدینه پرسید. آنها گفتند: ما جز دو نفر که کنار این تپه آمدند و شتران خود را خواباندند و ظرف‌هایشان را آب کردند کسی دیگر را ندیدیم. ابوسفیان فوراً به محل خواباندن شتران آن دو نفر رفت ویکی از پشکل‌های شتران را شکافت و درمیان آن هسته‌ی خرمایی دید. گفت: به خدا سوگند این علوفه‌ی یثرب است و از طرفی ضمضم به سرعت خود را به کله رساند و در حالی که بینی شترش را شکافته و پالانش را وارونه کرده و پیراهن خود را چاک داده بود، فریاد برآورد و گفت: ای گروه قریش! مال التجاره خود را دریابید که همه‌ی آن در خطر است. محمد و یارانش راه را بر ابوسفیان و کاروان بسته‌اند اگر دیر بجنبید همه را خواهند برد، کمک! کمک! [۷].

پس از اینکه ابوسفیان توانست کاروان قریش را از تیررس پیامبر و یارانش برهاند، پیام نجات خود را برای لشکر مکه که در جحفه بودند فرستاد. و از آنها خواست تا به مکه برگردند. وقتی این پیام به سپاه مکه رسید، آنها قصد بازگشت نمودند و عده‌ای برگشتند. اما اکثریت قاطع سپاه به پیش روی بسوی بدر و رویارویی با مسلمانان اصرار داشتند و به راهشان ادامه دادند تا به بدر رسیدند [۸].

[۷] سیره نبوی ابن هشام (۲/۲۲۱). [۸] موسوعة نظرة النعیم (۱/۲۸۷).