حج ابوبکر با مردم
جامعه و دولت اسلامی براساس تعالیم پیامبر اکرم جدر زمینههای مختلف عقیدتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و عبادی رشد مییافت و فقط فریضۀ حج تاکنون براساس احکام اسلامی انجام نگرفته بود. البته در حج سال هشتم هجری که بعد از فتح مکه صورت گرفت، پیامبر، عتاب بن اسید را در مدینه جانشین خود قرار داد، اما احکام حج مسلمانان با حجی که مشرکان انجام میدادند، تفاوت چندانی نداشت، اما در موسم حج سال نهم، پیامبر اراده نمود تا مناسک حج را انجام دهد، اما از آنجا که مشرکان نیز درصدد انجام حج بودند و از آنجا که آنان براساس اعتقاداتشان کعبه را برهنه طواف مینمودند، پیامبر فرمود: من براساس وضعیت حاکم، نمیتوانم به مناسک حج را انجام دهم بنابراین [۱۶۱۵]، ابوبکر را به عنوان امیرحجاج سال نهم مقرر نمود و تعداد زیادی از صحابه در رکاب ایشان بودند و شتران قربانی را نیز همراه داشتند [۱۶۱۶].
بعد از خروج ابوبکر و حجاج از مدینه، سورۀ برائت نازل گردید. بنابراین، پیامبر اکرم جعلی را فرستاد تا پیام سوره برائت را به ابوبکر برساند. علی سوار بر ناقه پیامبر به کاروان ابوبکر در ذوالحلیفه پیوست. ابوبکر به علی گفت: امیر هستی یا مامور؟ علی گفت: مامور هستم؛ سپس راهشان را ادامه دادند تا به مکه رسیدند. ابوبکر مکان هر یک از مناسک حج را بر اساس آنچه در زمان جاهلیت بودند، باقی گذاشت براساس روایات صحیح، این حج درماه ذیحجه انجام گرفت نه ذیقعده. ابوبکر احکام و مسایل حج را برای مردم توضیح میداد و در همه ایام حج برای آنان سخنرانی مینمود. علی نیز در کنار ابوبکر بود و بعد از سخنرانی ایشان، پیام سوره برائت را برای مردم قرائت مینمود و میگفت: وارد بهشت نخواهد شد مگر انسان مومن و از این پس کسی حق ندارد خانه خدا را برهنه طواف نماید و هر کس عهد و پیمانی با پیامبر دارد، پیمانش تا موعد مقرر باقی خواهد ماند و بعد از این مشرکان اجازه حج گزاردن ندارند [۱۶۱۷].
همچنین روایت است که ابوبکر، ابوهریره را با دستهای ازصحابه مأمور ساخت تا با علی در رسانیدن پیامهای سورۀ برائت همکاری نمایند [۱۶۱۸].
نزول سورۀ برائت پایانبخش هر گونه رابطه با مشرکان و بتپرستان بود تا جایی که آنان را از حج کردن ممنوع کرده و علیه آنها اعلام جنگ نموده است؛ چنانکه میفرماید:
﴿بَرَآءَةٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ١ فَسِيحُواْ فِي ٱلۡأَرۡضِ أَرۡبَعَةَ أَشۡهُرٖ وَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ غَيۡرُ مُعۡجِزِي ٱللَّهِ وَأَنَّ ٱللَّهَ مُخۡزِي ٱلۡكَٰفِرِينَ٢ وَأَذَٰنٞ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦٓ إِلَى ٱلنَّاسِ يَوۡمَ ٱلۡحَجِّ ٱلۡأَكۡبَرِ أَنَّ ٱللَّهَ بَرِيٓءٞ مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ وَرَسُولُهُۥۚ فَإِن تُبۡتُمۡ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّكُمۡۖ وَإِن تَوَلَّيۡتُمۡ فَٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّكُمۡ غَيۡرُ مُعۡجِزِي ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ٣﴾[التوبة: ۱-۳].
«(این اعلام) بیزاری خدا و پیغمبرش از مشرکانی است که شما با آنان پیمان بستهاید؛ پس (ای مومنان) آزادانه چهار ماه در زمین بگردید و بدانید که شما هرگز نمیتوانید خدا را درمانده کنید و بیگمان خدا کافران را خوار و رسوا میسازد.این اعلامی است از سوی خدا و پیغمبرش به همه مردم در روز بزرگترین حج که خدا و پیغمبرش از مشرکان بیزار هستند و اگر توبه کردید (و از شرک دست کشیدید) این برای شما بهتر است و اگر سرپیچی کردید، بدانید که شما نمیتوانید خدا را درمانده دارید و کافران را به عذاب دردناکی مژده بده».
سپس در ادامۀ آیات، آن دسته از مشرکان را که با مسلمانان پیمان بستهاند، تا اتمام موعد مقرر فرصت داده و میفرماید:
﴿إِلَّا ٱلَّذِينَ عَٰهَدتُّم مِّنَ ٱلۡمُشۡرِكِينَ ثُمَّ لَمۡ يَنقُصُوكُمۡ شَيۡٔٗا وَلَمۡ يُظَٰهِرُواْ عَلَيۡكُمۡ أَحَدٗا فَأَتِمُّوٓاْ إِلَيۡهِمۡ عَهۡدَهُمۡ إِلَىٰ مُدَّتِهِمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلۡمُتَّقِينَ٤﴾[التوبة: ۴].
«اما کسانی از مشرکان را که با آنان پیمان بستهاید وایشان چیزی از آن فروگذار نکرده و از کسی بر ضد شما پشتیبانی نکردهاند، پیمان آنها را تا پایان مدت مشروطه محترم شمارید و بدان وفا کنید؛ بیگمان خدا پرهیزکاران را دوست میدارد».
همچنین به سایر مشرکان تا سپری شدن ماههای حرام فرصت داده و مرحلۀ بعدی را مرحلۀ جنگ و درگیری اعلام داشته است؛ چنانکه میفرماید:
﴿فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلۡأَشۡهُرُ ٱلۡحُرُمُ فَٱقۡتُلُواْ ٱلۡمُشۡرِكِينَ حَيۡثُ وَجَدتُّمُوهُمۡ وَخُذُوهُمۡ وَٱحۡصُرُوهُمۡ وَٱقۡعُدُواْ لَهُمۡ كُلَّ مَرۡصَدٖۚ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُاْ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٥﴾[التوبة: ۵].
«هنگامی که ماههای حرام پایان گرفت، مشرکین را هر کجا یافتید؛ بکشید ...».
بنابراین، پیامبر علی را فرستاد تا در حضور مشرکان در مراسم حج نقض پیمانهایی را که با مشرکان بسته بود، اعلام نماید و این درمیان عرب مرسوم بود و عیبی شمرده نمیشد. اسلام نیز این امر را تثبیت و پیامبر نیز این فرصت را غنیمت شمرده و پس از نزول سوره برائت علی را فرستاد تا پیامهای سوره برائت را بیان نماید.
این حج به مثابه مقدمۀ حجه الوداع قرار گرفت که قرار بود سال آینده در معیت پیامبر اکرم جانجام شود.
در حجی که ابوبکر ریاست آن را بر عهده داشت، اعلام گردید که زمان بتپرستی به پایان رسیده و اکنون مرحله جدیدی آغاز گردیده است و مردم راهی جز پذیرفتن توحید و شریعت خدا ندارند. این اعلان دیری نگذشت که به گوش تمامی قبایل عرب رسید و آنان به این امر پی بردند که زمان بتپرستی به پایان رسیده است. بنابراین، از نواحی مختلف شبه جزیرۀ عربستان دستههایی برای مسلمان شدن و پذیرفتن توحید، رهسپار مدینۀ منوره گردیدند [۱۶۱۹].
[۱۶۱۵] معین السیرة، ص ۴۷۵. [۱۶۱۶] نظرة النعیم، ج ۱، ص ۳۱۸ – الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۱۶۸. [۱۶۱۷] صحیح السیرة النبویة، ص ۶۲۵. [۱۶۱۸] السیرة النبویة، ابی شبهه، ج ۲، ص ۵۳۷. [۱۶۱۹] قراءة سیاسیة للسیرة النبویة، ص ۲۸۳.