الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

موضع‌گیری منافقان در غزوۀ تبوک از دیدگاه قرآن

موضع‌گیری منافقان در غزوۀ تبوک از دیدگاه قرآن

الف – عبدالله ابن عمر می‌گوید: مردی در غزوۀ تبوک، درمیان جمعی گفت: من از این قاریان قرآن کسی را پرطمع‌تر، دروغگوتر و ترسوتر در جنگ نیافته‌ام. مردی از میان جمع به او گفت: دروغ می‌گویی و تو منافق هستی و من پیامبر اکرم جرا از آنچه تو گفتی، با خبر می‌سازم؛ چنانکه این خبر به پیامبر اکرم جرسید و آیاتی از قرآن در مورد آن نازل گردید.

ابن عمر می‌گوید: من آن شخص را دیدم که به کجاوه شتر پیامبر چسبیده بود و در حالی که پاهایش به سنگها می‌خورد، می‌گفت: ای رسول خدا! ما حرف می‌زدیم و شوخی می‌کردیم. پیامبر فرمود: آیا با خدا و آیات و پیامبرش شوخی می‌کردی؟

در روایت دیگری قتاده می‌گوید: در حالی که کاروان پیامبر به سوی تبوک پیش می‌رفت، افرادی از منافقان که پیشاپیش پیامبر حرکت می‌کردند، با هم می‌گفتند. این مرد، محمد، گمان می‌کند قصرها و دژهای شام را فتح خواهد کرد! ولی این گمانی بیش نیست. آن گاه خداوند، پیامبرش را در جریان سخنی که آنها بر زبان آورده بودند، گذاشت. آن حضرت دستور داد که آنها را توقیف نمایند. آن گاه نزد آنان آمد و گفت: شما اکنون چنین و چنان گفتید.

چنانکه این آیات در مورد آنها نازل گردید:

﴿يَحۡذَرُ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ أَن تُنَزَّلَ عَلَيۡهِمۡ سُورَةٞ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِي قُلُوبِهِمۡۚ قُلِ ٱسۡتَهۡزِءُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ مُخۡرِجٞ مَّا تَحۡذَرُونَ٦٤ وَلَئِن سَأَلۡتَهُمۡ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلۡعَبُۚ قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ كُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ٦٥[التوبة: ۶۴-۶۵].

«و منافقان می‌ترسند که سوره‌ای دربارۀ ایشان نازل شود و آنچه را در دل دارند آشکار سازد. بگو: هراندازه می‌خواهید مسخره کنید. بی‌گمان خدا آنچه را که بیم آن دارید، آشکار و هویدا می‌سازد و اگر از آنان بازخواست کنی، می‌گویند: بازی و شوخی می‌کردیم. بگو: آیا با خدا و آیات و پیامبرش بازی و شوخی می‌کنید»؟

استفهام در این آیه که خداوند می‌فرماید:

﴿قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَايَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ كُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ.

پرسش انکاری است و معنی آیه چنین است: ای محمد! به این‌ها بگو: آیا جز فرمایش و احکام و آیات خدا و پیامبرش که رهنمود شما از تاریکی‌ها به‌سوی نور می‌باشد، چیز دیگری نیافتید که با آن شوخی نمایید و اوقات خود را بگذرانید؟!.

سپس در ادامه آیات، خداوند خاطرنشان می‌سازد که این شوخی آنها، منجر به کفرشان گردیده است؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿لَا تَعۡتَذِرُواْ قَدۡ كَفَرۡتُم بَعۡدَ إِيمَٰنِكُمۡۚ إِن نَّعۡفُ عَن طَآئِفَةٖ مِّنكُمۡ نُعَذِّبۡ طَآئِفَةَۢ بِأَنَّهُمۡ كَانُواْ مُجۡرِمِينَ٦٦[التوبة: ۶۶].

«عذر و بهانه‌تراشی نکنید؛ زیرا به شوخی‌گرفتن این موارد، کفر است؛ پس عذر بدتر از گناه نیاورید».

ب – آزاررساندن به پیامبر اکرم جو مسلمانان و کوشش نافرجام ترور پیامبر

خداوند در مورد این منافقان، آیات ذیل را نازل نمود:

﴿يَحۡلِفُونَ بِٱللَّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدۡ قَالُواْ كَلِمَةَ ٱلۡكُفۡرِ وَكَفَرُواْ بَعۡدَ إِسۡلَٰمِهِمۡ وَهَمُّواْ بِمَا لَمۡ يَنَالُواْۚ وَمَا نَقَمُوٓاْ إِلَّآ أَنۡ أَغۡنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضۡلِهِۦۚ فَإِن يَتُوبُواْ يَكُ خَيۡرٗا لَّهُمۡۖ وَإِن يَتَوَلَّوۡاْ يُعَذِّبۡهُمُ ٱللَّهُ عَذَابًا أَلِيمٗا فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِۚ وَمَا لَهُمۡ فِي ٱلۡأَرۡضِ مِن وَلِيّٖ وَلَا نَصِيرٖ٧٤[التوبة: ۷۴].

«آنان به خدا سوگند می‌خورند که چیزی نگفته‌اند؛ در حالی که سخن کفرآمیز گفته‌اند و بعد از مسلمانی کفر ورزیده و قصد انجام کاری کرده‌اند که بدان دست نیافته‌‌اند و آنها انتقام چیزی را نمی‌گیرند مگر اینکه خدا و رسولش، آنها را به فضل و کرم خود بی‌نیاز گردانیده‌اند؛ پس اگر توبه بکنند، برای آنها بهتر خواهد بود و اگر روگردانی کنند، خدا آنان را عذاب دردناکی در دنیا و آخرت خواهد داد و از زمین هیچ یار و مددکاری نخواهد داشت».

ابن کثیر به نقل از ضحاک می‌گوید: این آیه در مورد گروهی از منافقان که در اثنای سفر به تبوک، قصد شبیخون‌زدن به پیامبر اکرم جرا داشتند، نازل گردید [۱۵۱۸].

اما واحدی از ضحاک این گونه نقل می‌کند: برخی از منافقان در تبوک، پیامبر را همراهی می‌نمودند. آنها با یکدیگر به خلوت نشستند و علیه پیامبر اکرم جو اصحاب و یارانش و اسلام، سخنان زشتی بر زبان آوردند. حذیفه، از این موضوع پیامبر را مطلع نمود. آن حضرت به آنها گفت: ای اهل نفاق! این چه سخنانی است که شما بر زبان رانده‌اید؟ آنها انکار کردند و گفتند: ما هرگز چنین سخنانی نگفته‌ایم. آن گاه خداوند این آیات را نازل فرمود و انکار آنان را تکذیب نمود [۱۵۱۹].

قرآن، از بیان نمودن سخنان آنان خودداری نموده است؛ زیرا سخن آنان به قدری زشت و ناپسند بود که این امر مانع ذکر آن گردیده و فقط به این اکتفا نموده که فرموده است: آنها سوگند می‌خورند که آن سخن را نگفته‌اند و دروغ می‌گویند؛ چون آن سخن کفر را بر زبان آورده‌اند [۱۵۲۰].

همچنین آنها در بازگشت از تبوک، نقشۀ ترور پیامبر اکرم جدر سر می‌پروراندند. چنانکه خداونددر آیه فوق فرمود:

﴿وَمَا نَقَمُوٓاْ إِلَّآ أَنۡ أَغۡنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضۡلِهِ.

«خدا و پیامبرش در حق آنان کوتاهی نکرده‌اند که آنها بخواهند انتقام بگیرند؛ جز اینکه با اعطای غنائم آنها را غنی و ثروتمند ساخته‌اند».

با این حال اگر توبه نمایند و دست از نفاق بردارند، این به نفع آنان در دنیا و آخرت خواهد بود [۱۵۲۱].[۱۵۱۸] تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۷۲. [۱۵۱۹] اسباب الترول، واحدی، ص ۲۵۱. [۱۵۲۰] حدیث القرآن الکریم، ج ۲، ص ۶۶۵. [۱۵۲۱] همان، ص ۶۶۶.