۴- متخلفان منافق مدینه
خداوند در مورد این گروه میفرماید:
﴿فَرِحَ ٱلۡمُخَلَّفُونَ بِمَقۡعَدِهِمۡ خِلَٰفَ رَسُولِ ٱللَّهِ وَكَرِهُوٓاْ أَن يُجَٰهِدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَقَالُواْ لَا تَنفِرُواْ فِي ٱلۡحَرِّۗ قُلۡ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّٗاۚ لَّوۡ كَانُواْ يَفۡقَهُونَ٨١ فَلۡيَضۡحَكُواْ قَلِيلٗا وَلۡيَبۡكُواْ كَثِيرٗا جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ٨٢ فَإِن رَّجَعَكَ ٱللَّهُ إِلَىٰ طَآئِفَةٖ مِّنۡهُمۡ فَٱسۡتَٔۡذَنُوكَ لِلۡخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخۡرُجُواْ مَعِيَ أَبَدٗا وَلَن تُقَٰتِلُواْ مَعِيَ عَدُوًّاۖ إِنَّكُمۡ رَضِيتُم بِٱلۡقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٖ فَٱقۡعُدُواْ مَعَ ٱلۡخَٰلِفِينَ٨٣﴾[التوبة: ۸۱-۸۳].
«آنهایی که در جای خود ماندهاند، بعد از رسول اللهج شادمان هستند و دوست نداشتند که با مال و جان خود در راه خدا جهاد نمایند و گفتند : در گرما بیرون نشوید. بگو گرمای آتش دوزخ به مراتب سختتر است اگر میدانستید؛ پس باید کم بخندند و زیاد گریه کنند. این جزای کارهایی است که انجام میدهند. هرگاه خداوند تو را (از تبوک) به سوی گروهی از آنان بازگردانید و ایشان از تو اجازه شرکت در جهاد خواستند، بگو با من به جهاد نخواهید آمد و همراه با من با هیچ دشمنی نخواهید جنگید؛ چراکه شما نخستین بار به خانهنشینی خشنود شدید؛ پس با خانهنشینان بنشینید».
واژۀ «مخلفون» از خلف به معنی پشت سر کسی است که رفته است. ﴿بِمَقۡعَدِهِمۡ﴾میگوید: این آیه به دو معناست: یعنی با نشستن خود ابنجوزی در مورد آیۀ: ﴿خِلَٰفَ رَسُولِ ٱللَّهِ﴾یا به معنی بعد از رسول خدا و یا به معنی مخالفت با رسول خدا است [۱۵۳۳].
ابن کثیر میگوید: در این آیات خداوند، به نکوهش منافقانی پرداخته است که در غزوه تبوک همراه مسلمانان شرکت نکردند و ماندن در مدینه را بعد از پیامبر اکرم جترجیح دادند؛ چراکه که آنان، جهاد با مال و جان را در راه خدا ناپسند دانستند و به یکدیگر گفتند: ﴿لَا تَنفِرُواْ فِي ٱلۡحَرِّ﴾در این گرما بیرون نشوید. خداوند به پیامبرش میگوید: در پاسخ آنها بگو: ﴿قُلۡ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّٗا﴾. یعنی آتش دوزخ که به خاطر اعمالتان، منتظر شما است، گرمای بیشتر از این دارد [۱۵۳۴].
و این آیه ﴿فَلۡيَضۡحَكُواْ قَلِيلٗا وَلۡيَبۡكُواْ كَثِيرٗا جَزَآءَۢ بِمَا كَانُواْ يَكۡسِبُونَ٨٢﴾این است که اگر آنها در دنیا شادمان هستند و میخندند، این شادمانی و خنده در مقابل رنج و گریهای که در آخرت دچار آن خواهند شد، بسیار اندک خواهد بود؛ زیرا دنیا زوالپذیر و آخرت جاودانه است و ارزش و مقام آنچه زوال میپذیرد، در مقابل چیزی که هرگز زوالپذیر نیست، خیلی اندک و ناچیز محسوب میگردد.
یعنی اگر نزد اینها که در تبوک شرکت نکردهاند، برگشتی و در این صدد بودند تا در سفری دیگر تو را همراهی نمایند، از همراهی آنان خودداری کن و به آنان بگو : از آنجا که مسلمانان در غزوه تبوک شرکت نجستید و نشستن را بر همراهی با مسلمانان ترجیح دادید؛ اکنون نیز بنشینید و با من بیرون نیایید.
امام رازی در مورد ﴿مَعَ ٱلۡخَٰلِفِينَ﴾سه قول نقل کرده است که عبارتند از:
۱- کسانی که خانهنشین هستند.
۲- مخالفان.
۳- فاسدان؛ یعنی کسانی که ایمان آنان ضعیف گردیده است و قادر به انجام کاری نیستند.
به هر حال در این آیه میتوان هر یک از این معناها را در نظر گرفت؛ زیرا منافقان مصداق هر یک از این خصلتها بودند [۱۵۳۵].
با توجه به مطالب ذکر شده، میتوان به دوگانگی سیاست پیامبر اکرم جدر برخورد با منافقان و مؤمنان متخلف پی برد؛ بدین معنی که عذرها و بهانههای واهی منافقان را پذیرفت و از آنان در گذشت و مؤمنین را نیز سرزنش نمود و برای آنان تنبیه سختی در نظر گرفت و با دقت و تأمل در نتیجۀ این برخورد تند با مؤمنان، به این نتیجه خواهیم رسیدکه این امر باعث پذیرش توبه و نزول آیات الهی در حق آنان گردید که منافقان به هیچ وجه شایستۀ این مقام نبودند؛ زیرا آنان هنوز در حال کفر به سر میبردند و تظاهر نمودن آنان به مسلمانی باعث دوری عذاب الهی از آنان در قیامت نمیگردد، اما در احکام دنیا ما موظفیم که به حسب ظاهر حکم نماییم؛ همان طور که آنان نیز از نظر ظاهر با ما هستند.
ابن قیم میگوید: خداوند این طور با بندگان مجرم برخورد مینماید؛ چنانکه بندۀ مؤمنش را که دوست دارد و با ارزش است، به خاطر کوچکترین لغزشی که از او سرزند، مؤاخذه و سرزنش مینماید تا همواره بیدار و مواظب باشد و اما کسی که با معصیت و گناه، ارزش خود را نزد خدا از دست داده است، هرچند بیراه برود، فرصت و نعمت بیشتری مییابد [۱۵۳۶].
[۱۵۳۳] زادالمسیر، ج ۳، ص ۴۷۸. [۱۵۳۴] تفسیر ابن کثیر، ج ۲، ص ۳۷۶. [۱۵۳۵] تفسیر رازی، ج ۱۵، ص ۱۵۱. [۱۵۳۶] زادالمعاد، ج ۳، ص ۵۷۸.