اسلام آوردن سردستۀ شاعران شبهجزیره عربستان، کعب بن زهیر
هنگامی که پیامبر اکرم جاز طائف برگشت، شاعر معروف، کعب بن زهیر، که شعر را از پدرش به ارث برده بود، نزد ایشان آمد. او کسی بود که قبلاً در شعرهایش، پیامبر را هجو نموده بود، امّا بعد از فتح مکه این وضعیت را نتوانست تحمل نماید و شدیداً نگران شد. برادرش، بجیر، او را تشویق نموده بود تا توبه نماید و مسلمان شود و خود را تسلیم پیامبر گرداند. و گفت: در غیر این صورت، آیندۀ ناگواری در پیش خواهی داشت بنابراین، کعب رهسپار مدینه شد و صبح روز بعد، پس از اتمام نماز، جلوی پیامبر خدا نشست و دست در دست آن حضرت گذاشت. پیامبر او را نشناخت تا اینکه خودش گفت: کعب بن زهیر توبه نموده و مسلمان شده است و از تو پناه میخواهد، آیا توبۀ او را میپذیری؟ مردی از انصار جلو آمد و گفت: ای رسول خدا! بگذار تا گردن دشمن خدا را بزنم. پیامبر اکرم جفرمود : او را رها کن؛ چراکه او مسلمان شده و توبه نموده است.
آن گاه کعب، قصیدۀ معروف خود را در مدح پیامبر سرود و گفت:
ان الرسول لنور یستضاء به
مهند من سیوف الله مسلول
فی عصبة من قریش قال قائلهم
ببطن مکة لـمـا أسلموا زولوا
[۱۴۰۸]
«پیامبر اکرم جنوری است که از آن روشنایی گرفته میشود و شمشیری است برهنه درمیان شمشیرهای خدا دربین گروهی از قریش مکه که وقتی مسلمان شدند، از آنجا بردیدند و ..».
میگویند: بعد از اینکه قصیده فوق را سرود، پیامبر ردای خود را به ایشان داد که بعداً درمیان خلفاء رد و بدل میشد [۱۴۰۹]. ابنکثیر میگوید: این قصه مشهور است، امّا من آن را در کتابهای معتبر با سندی مستند نیافتهام [۱۴۱۰].
همچنین گفته میشود که بعد از سرودن قصیدۀ فوق، پیامبر اکرم جبه او گفت: چرا از انصار به نیکی یاد ننمودی؛ چراکه آنها شایستۀ این نیکی هستند [۱۴۱۱].
و او چنین سرود:
من سره کرم الحیاة فلایزل
في منقب من صالحی الانصار
ورثوا الـمکارم کابرا عن کابر
ان الخیار هم بنو الاخیار
[۱۴۱۲]
«کسی که درصدد دستیابی به زندگی با شرافتی است پس باید درمیان گروه سواران انصار باشد. آنها شرافت را نسل به نسل به ارث بردهاند؛ زیرا خوبان همیشه فرزندان خوبان هستند و ...».
اسلام آوردن کعب بن زهیر موجب گردید که تمامی شاعرانی که مخالفان دعوت اسلامی بودند، تسلیم گردند؛ چنانکه ضرار بن خطاب، عبدالله بن زبعری، ابوسفیان بن حارث، حارث بن هشام و عباس بن مرداس براساس رضایت و میل قلبی و اطمینان کامل به اسلام گرویدند و پس از آن نه تنها با اشعار خود از اسلام دفاع نمود؛ بلکه با شمشیرهایشان نیز در میدان حق علیه باطل جنگیدند و تمامی این موارد از نتایج فتح بزرگ مکه بود [۱۴۱۳].
[۱۴۰۸] البدایة والنهایة، ج ۴، ص ۳۶۹ – ۳۷۱. [۱۴۰۹] السیرة النبویة، ابیشهبه، ج ۲، ص ۴۸۷. [۱۴۱۰] البدایة والنهایة، ج ۴، ص ۳۷۳. [۱۴۱۱] همان. [۱۴۱۲] السیرة النبویة، ابن هشام، ج ۴، ص ۱۶۷ – ۱۶۸. [۱۴۱۳] معین السیرة، ص ۴۳۱ – ۴۳۳.