الگوی هدایت - تحلیل وقایع زندگی و سیرت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم - جلد دوم

فهرست کتاب

رهنمودهای قرآن کریم به جامعۀ اسلامی بعد از غزوۀ بنی مصطلق

رهنمودهای قرآن کریم به جامعۀ اسلامی بعد از غزوۀ بنی مصطلق

سورۀ منافقون بعد از غزوۀ بنومصطلق و در مسیر بازگشت از آن نازل گردید. در سنن ترمذی آمده است: «فلما اَصبحنا قرأ رسول الله جسورة الـمنافقين» [۵۸۶]«هنگامی که صبح کردیم، رسول خدا ج سورۀ منافقون را بر ما تلاوت نمود».

این سوره به طور مفصل در مورد منافقان سخن گفته و به بعضی حوادث و سخنان آنها اشاره نموده و دروغهای آنان را برملا ساخته است و در پایان، مسلمانان را از سرگرم شدن با زینت زندگی دنیا برحذر داشته و آنان را به انفاق در راه خدا تشویق کرده است. این سوره در مجموع حاوی نکات ذیل می‌باشد:

۱- در نخستین آیات این سوره، خصلتهای اخلاقی منافقان بیان گردیده است و پرده از دروغ‌پردازیهای آنان برداشته شده است و به بیان اوصاف و حالات آنان می‌پردازد؛ چنانکه در آغاز سوره ادعای دروغین آنان مبنی بر ایمان آنان و سوگندهای دروغین و ضعف و بزدلی و دسیسه‌هایشان علیه پیامبر اکرم ج و مسلمانان و بازداشتن مردم از راه خدا، مورد بحث قرار گرفته است [۵۸۷]؛ چنانکه خداوند می‌فرماید:

﴿إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُنَٰفِقُونَ قَالُواْ نَشۡهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ ٱللَّهِۗ وَٱللَّهُ يَعۡلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُۥ وَٱللَّهُ يَشۡهَدُ إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَكَٰذِبُونَ١ ٱتَّخَذُوٓاْ أَيۡمَٰنَهُمۡ جُنَّةٗ فَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِۚ إِنَّهُمۡ سَآءَ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ٢ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ ثُمَّ كَفَرُواْ فَطُبِعَ عَلَىٰ قُلُوبِهِمۡ فَهُمۡ لَا يَفۡقَهُونَ٣ ۞وَإِذَا رَأَيۡتَهُمۡ تُعۡجِبُكَ أَجۡسَامُهُمۡۖ وَإِن يَقُولُواْ تَسۡمَعۡ لِقَوۡلِهِمۡۖ كَأَنَّهُمۡ خُشُبٞ مُّسَنَّدَةٞۖ يَحۡسَبُونَ كُلَّ صَيۡحَةٍ عَلَيۡهِمۡۚ هُمُ ٱلۡعَدُوُّ فَٱحۡذَرۡهُمۡۚ قَٰتَلَهُمُ ٱللَّهُۖ أَنَّىٰ يُؤۡفَكُونَ٤ وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ يَسۡتَغۡفِرۡ لَكُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ لَوَّوۡاْ رُءُوسَهُمۡ وَرَأَيۡتَهُمۡ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ٥[المنافقون: ۱-۵].

«هنگامی که منافقان نزد تو می‌آیند، سوگند می‌خورند و می‌گویند: ما گواهی می‌دهیم که تو حتماً فرستاده خدا هستی. خداوند می‌داند که تو فرستاده خدا می‌باشی؛ ولی خدا گواهی می‌دهد که منافقان در گفته خود دروغگو هستند.

آنان سوگندهای خود را سپری قرار داده‌اند و از راه خدا باز می‌دارند، ایشان چه کار بدی می‌کنند!.

این به خاطر آن است که ایمان آورده‌اند و سپس کافر شده‌اند؛ پس بر دلهایشان مهر نهاده شد و ایشان دیگر نمی‌فهمند.

هنگامی که ایشان را می‌بینی، پیکر و قیافه‌اش تو را می‌گیرد و به شگفت می‌آورد و هنگامی که به سخن در می‌آیند به سخنانشان گوش فرا می‌دهی ،‌آنان انگار تخته‌هایی هستند که تکیه داده شده باشند. هر فریادی را بر ضد خود و هر آوازی را به زیان خویش می‌پندارند.

آنان دشمنان‌اند؛ پس از آنها بر حذر باش. خدا آنها را نابود بکند، چگونه از حق برمی‌گردانند.

چون به آنان گفته شود:‌ بیایید تا پیغمبر خدا برایتان آمرزش بخواهد سرهای خود را تکان می‌دهند و مستکبرانه روی می‌گردانند و می‌روند».

۲- آیه‌های بعدی از تمرد و اصرار آنان بر باطل و سرپیچی از فرمان کسی که آنها را به سوی حق دعوت می‌دهد، سخن به میان آورده و سخنان زشتی را که بر زبان می‌آورند، به تفصیل بیان داشته است به ویژه آنچه در غزوۀ بنومصطلق گفتند مبنی بر اینکه پیامبر جو مسلمانان را از مدینه طرد خواهند نمود و عزت از آن ایشان است و سایر اقوال نادرستی که ابراز داشتند [۵۸۸]. چنانکه می‌فرماید:

﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ يَسۡتَغۡفِرۡ لَكُمۡ رَسُولُ ٱللَّهِ لَوَّوۡاْ رُءُوسَهُمۡ وَرَأَيۡتَهُمۡ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسۡتَكۡبِرُونَ٥ سَوَآءٌ عَلَيۡهِمۡ أَسۡتَغۡفَرۡتَ لَهُمۡ أَمۡ لَمۡ تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ لَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ٦ هُمُ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنفِقُواْ عَلَىٰ مَنۡ عِندَ رَسُولِ ٱللَّهِ حَتَّىٰ يَنفَضُّواْۗ وَلِلَّهِ خَزَآئِنُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَفۡقَهُونَ٧ يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعۡنَآ إِلَى ٱلۡمَدِينَةِ لَيُخۡرِجَنَّ ٱلۡأَعَزُّ مِنۡهَا ٱلۡأَذَلَّۚ وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَعۡلَمُونَ٨[المنافقون: ۵-۸].

«هنگامی که به آنها گفته می‌شود بیایید تا رسول خدا برایتان آمرزش نماید، سرهای خود را تکان می‌دهند و مستکبرانه روی برمی‌گردانند و می‌روند. برای آنان یکسان است چه آمرزش بخواهی چه نخواهی. هرگز خدا ایشان را نخواهد بخشید. خدا قطعاً مردمان فاسق را هدایت نمی‌دهد. آنان کسانی هستند که می‌گویند: به آنانی که نزد رسول الله ج هستند، بذل و انفاق نکنید و چیزی ندهید تا پراکنده شوند و بروند. غافل از اینکه گنجینه‌های آسمانها و زمین از آن خدا است ولیکن منافقان نمی‌فهمند. می‌گویند: اگر به مدینه برگردیم عزیزترین ما ذلیل‌ترین را از آنجا بیرون خواهد راند. در حالی که عزت از آن خدا و رسولش و مومنان است؛‌ولی منافقین نمی‌دانند».

۳- سپس سوره با فراخوان مسلمانان به پرهیز از سرگرم‌شدن به زینتهای دنیا و مشابهت با منافقان به پایان می‌رسد و آنان را به صدقه و انفاق که نشانۀ ایمان به روز واپسین است، تشویق می‌نماید و آنان را به این امر فرا می‌خواند که قبل از اینکه مرگ فرا رسد و فرصت از دست برود، این عمل را انجام دهند. همچنین آیات این سوره، مسلمانان را به طاعت و بندگی خدا و تلاوت قرآن، ذکر، نماز و انجام دادن سایر فرایض فرا می‌خواند و آنها را از اینکه به سبب مشغولیت زیاد به امور زندگی و فرزندان، از ادای حقوق خدا بازمانند و مانند منافقان که به سبب بخل ورزی، گفتند: بر کسانی که نزد رسول خدا جهستند، انفاق نکنید... برحذر می‌دارد و به این موضوع می‌پردازد که هر کس به خاطر مشغولیت با مال و رسیدگی به امور فرزندان از دستورات خدا غافل شد، از جمله زیانکاران است [۵۸۹]؛ چنانکه می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تُلۡهِكُمۡ أَمۡوَٰلُكُمۡ وَلَآ أَوۡلَٰدُكُمۡ عَن ذِكۡرِ ٱللَّهِۚ وَمَن يَفۡعَلۡ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡخَٰسِرُونَ٩ وَأَنفِقُواْ مِن مَّا رَزَقۡنَٰكُم مِّن قَبۡلِ أَن يَأۡتِيَ أَحَدَكُمُ ٱلۡمَوۡتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنِيٓ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِيبٖ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ ٱلصَّٰلِحِينَ١٠ وَلَن يُؤَخِّرَ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِذَا جَآءَ أَجَلُهَاۚ وَٱللَّهُ خَبِيرُۢ بِمَا تَعۡمَلُونَ١١[المنافقون: ۹-۱۱].

«ای مومنان! اموالتان و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نکند. کسانی که چنین کنند، ایشان زیانکارند. از چیزهایی که به شما دادیم، بذل و بخشش و صدقه و احسان کنید پیش از آنکه مرگ یکی از شما در رسد و بگوید: پروردگارا! چه می‌شود اگر مدت مرا کمی به تاخیر اندازی و زنده‌ام بگذاری تا احسان و صدقه بدهم و در نتیجه از زمرۀ صالحان و خوبان شوم. و خداوند هرگز مرگ کسی را به تاخیر نمی‌اندازد، ‌هنگامی که اجلش فرا رسیده باشد. خداوند کاملاً آگاه است از کارهایی که انجام می‌دهید».

بدین صورت این سوره با بر شمردن یکی از خصوصیات منافقان؛ یعنی، مشغول شدن به زینتهای زندگی دنیوی از مؤمنان می‌خواهد تا از این خصلت دوری گزینند [۵۹۰].

بر این اساس جامعۀ مدنی بر پایه رویدادها و حوادث شکل گرفت و قرآن کریم به آموزش و رهنمود آن پرداخت و پیامبر اکرم جنیز بر آن اشراف داشت.

[۵۸۶] السنن الترمذی، کتاب تفسیر القرآن، باب و من سورة المنافقون، ج ۵، ص ۴۱۵. [۵۸۷] التفسیر المنیر، وهبة الزحیلی، ج ۲۸، ص ۲۱۳. [۵۸۸] حدیث القرآن الکریم، ج ۱، ص ۳۲۷. [۵۸۹] التفسیر المنیر، ج ۲۸، ص ۲۳۰-۲۳۱. [۵۹۰] حدیث القرآن الکریم، ج ۱، ص ۲۴۳.